پروژه انقلاب اسلامی در ترکیه کلید خورد
منوچهر یزدی
29 تیر 1395

آنچه که در ترکیه روی داد تنها شکست کوتای نظامی نبود بلکه یکی از ده ها شکستی است که در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و حتی مناسبات خارجی به مردم ترکیه تحمیل شده است. شکست سکولاریزم و فروپاشی نهادهای مدنی و دموکراتیک است که در پناه آرامش حاصل از بحران انقلاب اسلامی و تجاوز عراق به ایران نصیب ترکیه شده بود و آن کشور را در اجرای برنامه های توسعه همه جانبه آنچنان موفق ساخته بود که کوس برابری با اروپا می زد، اما با ورود سیاستمداران دینی به عرصه حکومت و حضور در مناقشات منطقه ای، از حرکت رو به رشد اقتصادی این کشور کاسته شد، تا آنجا که امروز بار یکصد و هفتاد میلیارد بدهی خارجی بر دوش مردم ترکیه سنگینی می کند. شاید با صراحت بتوان حزب توسعه و عدالت را مسبب این بحران اقتصادی دانست ولی هدایت و رهبری این سیاست با ماجراجویی های فردی رغم خورد که امروز در آستانه یک انقلاب دینی واپسگرا ایستاده است. مردی که از تاریخ نیاموخت و با شگفتی بسیار پشت به آن ایستاد. این شخص اردوغان است، نامی که فرزندان ترکیه او را نخواهند بخشید. مردی که رویای پیوستن به اتحادیه اروپا را جایگزین خلافت عثمانی کرده است.

سئوال اساسی اینست که چگونه یک مدیر اقتصاد مدرن و نوین تبدیل به رهبر یک جریان واپسگرا و متحجر می گردد؟! راستی چه عواملی و یا چه دست هایی هستند که از فرشته، دیو می سازند؟ و چگونه است که قدرت سیاسی می تواند انسان ها را به سویی رهنمون شود که درهای جهنم را بر روی هشتاد میلیون جمعیت می گشاید و همه دستاوردهای نسل گذشته را به خاک و خون و ویرانی می کشد؟ روزی که او ردغان به میدان سیاست گام نهاد از جنس دیگری بود. وقتی در سال ۲۰۰۳ به سمت نخست وزیر و رهبر حزب حاکم عدالت و توسعه دست یافت استراتژی رشد و توسعه اقتصادی را در پیش گرفت و ظاهرا در پی اسلامی کردن کشور نبود اما پس از پیروزی در دو انتخابات سراسری ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱، دگر گون شد. آیا الهامات غیبی و نداهای غربی او را عوض کرد؟ آیا وسوسه حفظ قدرت آدم را دیوانه می کند؟ آیا سیاست های بین المللی راه را می بندند و چاه را فرا روی یک رهبر قرار می دهد؟ آیا دورنمای "قدرت مطلق" آنچنان هوس انگیز است که او می تواند از روی جنازه امید و آرزوهای انسان عبور کند تا به بهشت برسد؟ هرچه بود اردوغان را از یک رهبر اصلاح گرا به یک رهبر محافظه کار و تندرو و متعصب مذهبی تبدیل کرد. او آرام آرام به سوی جهنم گام برداشت، ابتدا به محدود کردن آزادی بیان پرداخت و سپس مهر سانسور بر مطبوعات کوبید و در گام بعدی به دستگیری روزنامه نگاران منتقد روی آورد و بالاخره پس از خاموش ساختن صدای مخالفان، راه فساد و سوء استفاده های کلان را در هرم قدرت هموار ساخت. همزمان برای فریب امت اسلامی، آموزش دروس دینی را در تمامی مقاطع مدارس کشور اجباری کرد. حالا دیگر اردوغان منصب نخست وزیری را به دلیل محدویت های قانونی برای بلندپروازی هایش کافی نمی دانست و در صدد کسب مقام ریاست جمهوری که پیشتر یک یک نظام پارلمانی به سنتی و اقتدارگرا چاره اندیشی نماید. ورود به بازی های سیاسی منطقه و قهر و آشتی با اسرائیل یا مخالفت با بشار اسد و الفت با عربستان و سرکوب کردها، راهه ایی بودند که او برای فراقانونی عمل کردن و کسب فرصت های سیاسی طی می کرد. اردوغان با شلیک به جنگنده روسی دست به ریسک بزرگی زد ولی به بهای لبخند جمهوری خواهان آمریکایی و احسنت گویی داعشیان و طعم شیرین دلارهای نفتی عربستانی می ارزید. اردوغان دیوانه و بی قرار قدرت شده بود و به هر ترفندی دست می یازید تا بر اریکه خلافت جلوس نماید، زیرا از پشتیبانی یاران اسلامگرای واشنگتنی و ماجراجویان وهابی اطمینان حاصل کرده بود. اینک با شکست کودتای آبکی و مشکوک نظامیان، این فرصت استثنایی فراهم گشته تا اردوغان با عبور از سد ملی گرایان، سکولارها، نخبگان، آزادیخواهان، دموکرات ها، پیروان ادیان دیگر و فرق مذهبی به یک انقلاب اسلامی اقتدارگرا روی آورد.

اردوغان در سال های قدرت آموخته بود که برای "انقلاب" نیازی به اکثریت جامعه نیست، بلکه با یک اقلیت متعصب و هیجان زده و بی خبر، می توان بر اکثریت غالب آمد و در عمل نیز چنین شد زیرا افرادی که در پی فراخوان وی به خیابان ها ریختند و در برابر کودتا به صحنه آمدند اسلامگرایان و حتی جهادیان بودند. آن ها با یک اشاره از مساجد بیرون ریخته و الله اکبر گویان برابر سربازان ایستادند و بی رحمانه کودتاگران را قلع و قمع نموده و به سبک داعشی ها به نمایش خون و آتش و بریدن سر سربازان اقدام کردند تا با ایجاد رعب و وحشت ظهور خلافت اسلامی را بشارت دهند. میلیشیای اردوغان پا را فراتر نهادند و هرآنکس را که بیم مزاحمت و مخالفتشان در آینده می رفت به سیاه چال ها روانه ساختند. آنان حتی به قلع و قمع هزاران نفر قاضی و بازپرس و مقامات قضایی پرداختند تا راه رفراندوم و تغییر قانون اساسی و دستیابی به حکومت اسلامی را هموار سازند. اینک دیگر ترکیه دالان عبور داعش نیست بلکه وطن داعش است. ترکیه انقلاب اسلامی جدیدی را آغاز کرده است. آغازی که پایان روزهای خوش مردم ترکیه خواهد بود. آغاز تسویه حساب ها، برادر کشی ها، خیانتها، دروغ و ریاهای بسیار، آغاز تحجر و واپسگرایی، آغاز بازگشت به قرون وسطی و ایجاد خلافت اسلامی؛ و این یعنی پایان بهشت گردشگران و خاموشی چراغ شب های زیبای استانبول؛ پایان تولید شکوفا و توسعه صنعتی و در پی آن فرار مغزها و تهی شدن کشور از فرهیختگان، استادان، هنرمندان، تولید کنندگان، کارآفرینان و هرآنچه که بوی زندگی و عشق می دهد.
با تصویر این تابلوی سیاه ولی آشنا، باید از آقای ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی که ظاهرا در تقابل با مشی سیاست خارجی ترکیه قرار دارد سئوال کرد:

آقای ظریف، ترکیه اردوغانی همراه با عربستان وهابی در میدان های جنگ سوریه، عراق، لبنان، یمن، بحرین، و جاهای دیگر رو در روی شماست؛ ترکیه در محافل بین المللی علیه شماست؛ ترکیه دستش به خون جوانان ما در سوریه آلوده است؛ ترکیه در تقابل جدی با باورهای مذهبی شماست؛ ترکیه بازارهای پیرامونی شما را اشغال کرده؛ ترکیه به تجزیه طلبان آب و علف می دهد؛ ترکیه استقلال و تمامیت ارضی ایران را هدف قرار داده است؛ ترکیه معبر نیروهایی است که علیه شما می جنگند؛ اردوغان با اسرائیل لاس می زند و حزب اللهِ شما را تروریست می نامد و در نهایت حکومت شما را به سخره گرفته است؛ چگونه و تحت تاثیر چه عاملی شما در نیمه شب کودتا، خواب را بر خود حرام کردید تا سراسیمه اظهار نگرانی عمیق نسبت به بحرانی که در ترکیه روی داده نمایید و اعلام فرمایید که ثبات، دموکراسی و امنیت مردم ترکیه مسائلی اساسی هستند؟! راستی شما نگران دموکراسی بر باد رفته بودید؟ امنیت ترکیه چه ره آورد دلچسبی برای ملت ایران داشته؟ آیا نگران ثبات کشوری بودید که گله گله مزدور سلفی روانه حوزه نظامی شما می کند؟!

به گمانم شما آن شب ترسیده بودید، شاید تصور می کردید که ممکن است نظامی های سکولار نیروهایشان را از سوریه عقب بکشند و داغی جنگ از حرارت بیفتد. شاید ترسیده بودید که نظامی های به تنگ آمده از ظلم و فساد حزب توسعه و عدالت اسلامی از جهالت رهبران عربستانی روی بر خواهند تابید و بازی موش و گربه جنگ های نیابتی به آخر برسد؟ شاید از این که ممکن است جیره تجزیه طلبان پان تورکیست قطع شود و ملی گرایان ایرانی نفس راحتی بکشند شما را نگران کرده بود؟

اما آقای ظریف نگران نباشید، ترکیه از شر سکولاریزم و آزادی سیاسی و مذهبی رها شد؛ ترکیه نیز به جرگه حکومت های بنیادگرا خواهد پیوست و برافراشته شدن پرچم اسلام بر روی کوهی از جنازه های دگراندیش را جشن خواهد گرفت...

آقای ظریف از بی ثباتی ترکیه نگران نباشید، به زودی این کشور به گورستان بی صدا تبدیل خواهد شد و دموکراسی دینی فضای این کشور پهناور را به عطر جهاد و شهادت معطر خواهد ساخت. کمی صبر کنید فراماسون ها، جمهوریخواهان، صهیونیسم جهانی دوش به دوش اردوغان ها خاورمیانه را از فیض مردمسالاری دینی بهره مند خواهند ساخت و شما باز هم عهده دار سمت وزارتی خواهید بود که باید با دشمنان تاریخی ایران بر سر میز مذاکره بنشیند و با ایجاد تفاهم، حقوق مسلم ما را همچون حق انرژی اتمی به مزایده بگذارد! به زودی شما برای ایجاد ثبات در ترکیه به تفاهم خواهید رسید، تفاهمی که قربانی آن کردها خواهند بود. شما در آینده مذاکرات سخت و نفس گیری خواهید داشت که تاوان آن را مردم خاورمیانه خواهند پرداخت و حاصل آنکه ترکیه انقلاب اسلامی را تجربه خواهد کرد و به تنوع اسلامی و رنگارنگی این دین رونقی خواهد بخشید.

 

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
من که نفهمیدم تحلیل شما از حاکمیت اردوغان چیست ؟ یکی به نعل و یکی به میخ زدید ! آیا از بر افتادن دموکراسی در ترکیه نگرانید و یا ایجاد حکومت اسلامی و یا چیز دیگری ؟
علی
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403