شیطان در تاریکی وارد خانه ما شده است!
منوچهر یزدی
1 امرداد 1395

فرمانده سپاه پاسداران در پاسخ به علت دستگیری رئیس بانک ملت گفت: «این تنها یکی از پروژه‌های اطلاعاتی است که سپاه در رابطه با مسائل امنیتی و موضوع نفوذ و فسادهای اقتصادی دنبال می کند».

خبر جالب ولی شگفت انگیز بود؛ جالب از آن روی که بالاخره اطلاعات سپاه به این تحلیل رسیده است که فساد اقتصادی یک عامل ضد امنیتی است و می تواند عامل "نفوذ" هم باشد و درنتیجه ورود و رسیدگی به این مقوله از وظایف اطلاعات سپاه است. اما شگفت انگیز، از آن روی که اگر سپاه پیگیری پرونده های فساد را از اهداف انقلابی خود می داند پس چرا اینقدر دیر؟!

سی و هفت سال از انقلاب می گذرد و در این سال ها، فساد با اشکال گوناگون و در سطوح مختلف آرام آرام در بدنه اجرایی نظام راه یافته و جا خوش کرده است. بی گمان اگر از آغازین روزهای وادادگی نهادهای نظارتی و حسابرسی های مالی که به دوران جنگ بر می گردد "فساد" یک اقدام ضد ملی تلقی می شد، امروز دیگر اطلاعات سپاه یا سایر نهادهای موازی با این حجم عظیم از پرونده های حیف و میل بیت المال روبرو نگشته و به چراغ قرمز خشم ملی و پچ پچ مردم بر نمی خوردند. ممکن است گفته شود رسیدگی به این امور از وظایف سیستم های اطلاعاتی و امنیتی نیست، البته امروز هم این ایراد مطرح است به ویژه که امر بازداشت یک مقام بانکی به تداخل قوا و ورود غیر موجه به حیطه مسئولیت ها تفسیر می گردد اما مسئله اساسی اینست که اولا کدام یک از قوای سه گانه به وظایفشان در مورد مبارزه با فساد عمل کرده اند؟ ثانیا امروز ما در شرایط بحران به سر می بریم، بحران نه از آن روی که ایران با دشمنان تاریخی و منطقه ای در نبرد است بلکه بحران اقتصادی حاصل از فساد که امنیت جامعه را در زمینه های مختلف به مخاطره انداخته است. غارت و چپاول حقوق مردم لطمات جبران ناپذیری به اقتدار ملی وارد ساخته و در هنگامه ای که پای اعمال قانون و مجازات مفسدان می لنگد و رسانه ها و احزاب دستشان از چاره کوتاه است و نهادهای بازرسی و نظارتی مالی مشهور به ناتوانی هستند، باید سازمان های اطلاعاتی به مثابه زمان جنگ به اقدامات اضطراری در جهت حفظ منافع ملت ایران اقدام ورزند و همانگونه که برابر دشمنان خارجی جنگیدند اینک نیز با دشمنان داخلی و غارتگران بیت المال به نبرد برخیزند زیرا ما بر این باوریم که هرجا منافع و مصالح و امنیت ملت ایران مورد هجوم قرار گیرد آنجا دشمن سنگر گرفته و باید میدان جنگ تلقی گردد و از همین موضع داخلی است که استقلال و تمامیت ارضی کشور نیز به مخاطره خواهد افتاد.

سیستم های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی کشور تا به حال در حوزه سیاسی و اجتماعی به منظور حفظ نظام قدرت نمایی کرده و از عهده آن برآمده اند اما کارنامه و عملکرد ایشان در حوزه منافع ملی و تامین امنیت اقتصادی قابل دفاع نبوده است، به عنوان مثال می توان به چند نکته پیرامون زندگی سیاسی و اجتماعی خودمان اشاره ای داشته باشم، همه می دانیم که دوربین ها و سیستم های شنود بر روی نهادهای مدنی مانند رسانه ها و احزاب و سندیکاهای کشور به خوبی زوم شده و افراد در این مجموعه زیر نظر و کنترل و گاه مصاحبه و بازجویی قرار می گیرند و باید پاسخگوی رفتار خود باشند. حال اگر این قبیل کنترل ها بر کانون ها و محافل مشکوک اقتصادی اعمال و برای انحرافات مالی احضار و تذکرات لازم به آن ها داده می شد فساد نمی توانست با این گستردگی شیوع پیدا کند؟ اگر همانگونه که به دفتر حزب پان ایرانیست یورش آوردند تا از جوانان غیرتمند و میهن پرست عکس بگیرند به سراغ دفاتر مدیران شرکت های تحت پوشش دولتی نیز می رفتند به نتایج بهتری دست می یافتند و گامی در جهت مبارزه با رانت خواری و زد و بندهای پنهانی برداشته بودند. پیرو اتفاقاتی که برای چندتن از پان ایرانیست ها در یک ماه گذشته و بصورت پیاپی اتفاق افتاده است، اگر به جای بازداشت یک جوان پان ایرانیست (سرور مجید حسینی نژاد) در میدان ونک و بردن ایشان به خیابان وزراء و سپس بازجویی در اوین به اتهام فعالیت در حزب پان ایرانیست و تحت فشار قرار دادن او برای همکاری با سیستم به تعدادی از آقازاده ها هم سری می زدند و فعالیت های مشکوک اقتصادی آنان را زیر نظر می گرفتند آیا به مبارزه با سوء استفاده از موقعیت ها و کسب و کار حرام کمک نکرده بودند؟ اگر همانگونه که (سرور خدادادی) یک پدر رهگذر و عاشق ایران را در جلوی چشم فرزندش زیر باران مشت و لگد و اهانت و فحاشی گرفتند و سپس رهایش نمودند با مسئولان گمرک کشور نیز که راه کالای قاچاق را هموار کرده و نظام تولیدی کشور را زمینگیر ساختند، همانگونه رفتار می شد دیگر کسی به خود اجازه می داد تا بنجل های خارجی را روانه بازار کشور نماید؟ آیا احضار و بازجویی طولانی از یک جوان پان ایرانیست (سرور مصطفی لطفی کیان) در اداره اطلاعات اصفهان دردی از دردهای بی درمان اقتصادی کشور را درمان کرد؟ اگر آنگونه که جوان پان ایرانیست دیگری (سرور مهران شهرخانی) را در اداره اطلاعات نجف آباد در دو روز متوالی هشت ساعته و شش ساعته بازجویی نمودند و طی چهارده ساعت فشار و تهدید و تهمت، از سازندگان سد گتوند هم فقط دو ساعت سئوال می کردند و برایش خط و نشان می کشیدند هرگز این قبیل پروژه های ایران بر باد ده تکرار می شد؟ به نظر می رسد که آقایان سوراخ دعا را گم کرده اند! سیستم های اطلاعاتی و امنیتی کشور باید از واژه "امنیت" تعریف جدیدی ارائه دهند و حوزه عملیات ضد فساد را تا بالا دستی ها گسترش دهند، زیرا این سیلی که به پایین دستی راه یافته از بالا سرازیر شده است. این شیطان در تاریکی وارد خانه و زندگی مردم شده، اگر سازمان های اطلاعاتی با اشراف کاملی که بر امور دارند با این تاریکی مبارزه ننمایند و برای شفاف سازی نظام اقتصادی کشور کمر همت برنبندند از انجام وظیفه نهایی خود که حفظ امنیت کشور است عدول کرده اند. بی تردید کسانی که امنیت کشور را به مخاطره انداخته اند نیروهای ناسیونالیست و پان ایرانیست نیستند. باید سراغ آنانی رفت که توان تاریک ساختن فضای اقتصادی کشور را داشته و توانسته اند از ورود سازمان های اطلاعاتی و نظارتی و بازرسی به درون حلقه خود جلوگیری نمایند و یا اقداماتشان را بی اثر کنند. فراموش نکنیم قدرتی که سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور را از کار انداخته همان قدرتی است که ابتدا نورافکن های نظارتی مانند روزنامه ها و رسانه ها و احزاب ملی را خاموش کرد و سپس به تاراج بیت المال پرداخت!! اکنون نیز فرمانده سپاه باید دریافته باشد که چراغ ها و نورافکن ها باید روشن شوند تا فضای اقتصادی شفاف گردد. در غیر این صورت هیچ مقام و ارگانی از قضاوت تلخ تاریخ و خشم ملت ایران در امان نخواهد بود.

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403