رو در روی ملت، پشت عکس شهیدان
مصطفا لطفی کیان
30 شهریور 1395

 

از کوچه پس کوچه ها و خیابان های شهرهای میهنم می گذرم، نام شهیدان است، شهیدانی که جانشان را در راه وجب به وجب آب و خاک این سرزمین فدا کرده اند. همان ها که نامشان نان فرصت طلبان شد و خونشان سفره خون آشامان را رنگین کرد. شهیدانی که پرورش یافتگان مکتب ایران پرستی و نظام پادشاهی بودند، شهیدانی که از هستی خود گذشتند تا از هستی جاودان ملت ایران پاسداری کنند.

حال چه کسانی خود را وارثان خون آن شهیدان می دانند؟ چه کسانی پشت عکس آن ها پنهان شده اند؟ چه کسانی سازمان ها و ارگان های این مملکت را اشغال کرده اند؟ ارگان های تبلیغاتی و اطلاعاتی کشور مأمن چه کسانی شده است؟ کسانی که اعتقادی به خاک و خون و تمامیت سرزمینی میهنمان ندارند؛ کسانی که اصولن اعتقادی به میهن ندارند؛ کسانی که تمام حسد خود را یکی کرده اند تا میهن پرستی را ملکوک و میهن پرستان را ناامید و از میدان به در کنند؛ کسانی که تمام ترفندهای خود را جمع کرده اند تا تنها حزب میهن پرست ایرانی را به زمین بزنند؛ کسانی که مخفی و آشکار ثروت های ملی را به خارج از کشور منتقل می کنند؛ طمع ورزانی که دار و ندار مملکت و رزق و روزی مردم را وسیله ثروت اندوزی خود و خودی ها کرده اند؛ کسانی که وحدت و تمامیت سرزمینی کشورمان برایشان حکم وجه المصالحه در معامله با قدرتمندان جهان قرار دارد؛کسانی که با وعده ام القرای اسلامی، ایران را تبدیل به پیشتاز فساد و مقام اول پولشویی جهان کردند.

به راستی علت ساختن این همه برنامه و فیلم و سریال های مسموم و ضد ایرانی از رسانه به اصطلاح ملی چیست؟ علت چاپ و نشر این حجم از مطالب موهوم و جعلی بر ضد تاریخ و سرزمین ایران چیست؟ علت این همه فشارها و کپی سازی های تازه به تازه بر ضد حزب پان ایرانیست و تک تک اعضای آن چیست؟ علت پیدا شدن این تعداد پان های قومی و میدان دادن به مهره های ایران ستیز در رسانه ها و جایگاه های غیر رسمی و رسمی حکومتی چیست؟ علت رقابت جناح های چپ و راست و میانه حکومتی در توهین و تهدید و تحقیر و تحدید میهن پرستان و پان ایرانیست ها در چیست؟ آیا این اعمال و رفتار بر خلاف همین قانون اساسی موجود و مصداق اعمال مجرمانه و قابل پیگیری نیست؟ آیا شرط ماندن آن ها اینگونه رفتار و عملکرد است؟ آیا صلاح آن ها هماهنگ بودن با طرح های شوم مطرح شده در مؤسسات و سازمان ها و کنفرانس ها و کنگره های پایتخت های کشورهایی است که شبانه روز از تریبون های حکومتی علیه آن ها شعار داده می شود؟ آیا این هماهنگی دقیق اتفاقی است یا حساب شده؟ در پاسخ ندادن به این سؤالات و ادامه آن ها چه اهداف شومی نهفته است؟ این ها پرسش هایی است که به ذهن شهروند ایرانی خطور می کند؛ شهروندی که بیش از آنکه نگران آن سوی مرزها باشد نگران درون مرز و کسانی است که به صندلی های نمایندگی و فرماندهی و ریاست چسبیده اند. شهروندی که هرگونه تصمیم گیری و اقدام اینگونه مسئولان و مدیران حکومتی برایش همراه با این دلهره است که اینبار چه خوابی برایمان دیده اند؟ شهروندی که با دیده های هراسان به عملکرد نمایندگان و مسؤلانی می نگرد که طلبکارانه پشت عکس شهدای سرزمینش جا خوش کرده اند و هرروز خود و فردای فرزندانش را بدتر از دیروز کرده اند.

 

 

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403