اولویت در چیست؟
زهرا صفارپور (دبیر کل حزب پان ایرانیست)
5 مهر 1395

همزمان با بازگشایی مدارس ایران از رسانه به اصطلاح ملى دو خبر شنیده شد؛ اولى، از تفاهم نامه رئیس ستاد بازسازى عتبات عالیات با بانک صادرات خبر داد که اگر سى و پنج میلیون مشتری این بانک اجازه دهند هرماه از سه رقم آخر حساب آن ها که کمتر از صد تومان است به حساب عتبات عالیات واریز شود، ماهانه رقمی حدود سه میلیارد و پانصد میلیون تومان جمع می شود که با آن می توانند مقبره حضرت زهرا و عقیله بنى هاشم را بازسازى کنند. دومى، آمارى بود که معاون حقوقى آموزش و پرورش مبنى بر این داد که شش هزار از مدارس ایران استجاریند که دویست مدرسه با مشکل ساختمانى روبرو می باشند و مالکین بیش از صد مدرسه حکم تخلیه گرفته اند. با این شرایط در حال حاضر صدها کودک در خیابان ها با خانوادها در جست و جوى مدرسه اند. 

این دو خبر مرا به یاد ضرب المثلى انداخت که در روزگار کودکى شب هاى رمضان از مادر بزرگم که (خدایش بیامرزد) به تکرار شنیده بودم: چراغى که به خانه رواست به مسجد حرام است! آن روزها مفهوم این مثال برایم به مانند امروز ملموس نبود، اگر چه جواب در همین ضرب المثل ساده و روان به وضوح روشن است، اما ساختن مدرسه و بقعات متبرکه از وظایف مردم است یا دولت دینى؟ آیا به کیسه حقوق بگیران نیازمند اضافه کردن ثوابش بیشتر است یا از انبان کم آنان برداشتن.
در کشورى که فروش هشت سال نفتش معادل سى و هشت سال هزینه کل ایران است، رواست که بسیارى از فرزندان ایران به دلیل عدم تمکن مالى والدینشان به جاى رفتن به مدرسه و کلاس درس  بر سر چهارراه ها به دنبال لقمه اى نان بیارى والدین خود بیایند و ترک تحصیل کنند؟! چرا باید سرمایه ها و استعدادهاى نهفته آنان به دلیل هزینه هاى سنگین آموزشى هدر رود و در نهایت چرا مردم را در دوراهى قرار مى دهید که هم به مذهب و هم به ملیت پشت کنند؟! 
با آموزشى که من در گذشته از دین و بزرگان دین آموخته ام اطمینان دارم که اگر آن بزرگواران حضور داشتند، بنا به گفته پیامبر که فرمودند: «زگهواره تا گور دانش بجوى» اجازه نمى دادند عده اى دنیاپرست با نام آن ها معامله کنند، آن هم از نوع سیاسىش!!
 

پاینده ایران
 
 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403