گرامیداشت یکصد و سیزدهمین سالگرد انقلاب مشروطیت
14 امرداد 1397

پاینده ایران

 

به مناسبت یکصد و سیزدهمین سالگرد گرامیداشت انقلاب مشروطه حزب پان ایرانیست پذیرای بسیاری از مدعوین و کنشگران سیاسی و تاریخی و فرهنگی و اندامان حزبی بود که با حضور گرمابخش خویش در این مراسم سبب گردیدند که یاد و نام مفاخر تاریخ معاصر ایران و مبارزان علیه استبداد و رهروان آزادی که در جنبش انقلاب مشروطه متبلور گردید را در آن برهه زمانی ارج نهند و از زوایای گوناگون به کنکاش پیرامون این واقعه تاریخی بپردازند.

 

برنامه فوق که از ساعت ۱۹ بعد ظهر با حضور اندامان حزبی و دیگر عموم هم میهنان آغاز گردید با بیان مقدمه ای از سوی سرور منوچهر یزدی (سخنگوی حزب) پیرامون شرایط زمانی و مکانی جنبش سیاسی ایران در اوایل قرن نوزدهم و خواسته ها و اهداف روشنگرانه و امتداد آن به زایش و خروجی کاراکتری همچو رضاشاه بزرگ منتهی گردید و زمینه تجددگرایی و دیوان سالاری و نهادسازی اداری را فراهم نمود آغاز شد و تا حدودی آرمان انقلابیون و تحول خواهان پیرو تجدد و مدرنیزاسیون را همراه داشت، سخنانی را بیان کردند.

 

پس از ایراد بیانات سرور منوچهر یزدی، سرور بیژن جانفشان به ایراد سخنان مهمی پیرامون وقایع انقلاب مشروطه و مبارزات فیزیکی و اندیشه ای عناصر مؤثر در آن برهه و مقایسه تطبیقی با آنچه که امروز چالش ملت ایران است پرداخت و سخنان خود را با بیان اینکه پدران ما قدرت و حاکمیت را به نهادهای مردمی و ملت ایران واگذار کردند و طلیعه پیشروترین انقلاب آسیا را داشتند مباحثی را به استناد منابع تاریخی تشریح کرد. در ادامه سرور بیژن جانفشان دو شهر تبریز و تهران را دو پیشرانه خیزش های اجتماعی و سیاسی چند دهه اخیر دانست که حاکمیت فرقه ای در خطیرترین شرایط زمانی و حساس بین آنان تفرقه انداخته و سبب عدم پیوند این اجماع اجتماعی می شود، تا مکرراً از ظهور ستارخان ها و باقرخان ها جلوگیری شود و با اعلام مسائل قومیتی تفرقه را ایجاد نماید، به ویژه آنکه استبداد همیشه یک خط را دنبال کرده است و آن افتراق بوده، چنانچه دلالان استبداد همان ها که ماله کش این ستم هستند مصداق این وضعیت در گذشته و به ویژه در حال می باشند. در ادامه سرور جانفشان با بیان اینکه عناصر مغفول رشد انقلاب مشروطه در دو جزء (پایگاه مردمی و آشتی ناپذیری با حاکمیت استبداد) مستتر گردیده است به تحلیل پیرامون این عناصر پنهان پرداخت. وی در پایان سخنرانی خود این استنتاج را هویدا کرد که انقلاب ۵۷ سکته سیر تکاملی و بلوغ اجتماعی و سیاسی انقلاب مشروطه بود تا بدانجا که آزادی را که ندای انقلابیون مشروطه بود در حاکمیت فرقه ای ۵۷ به محاق رفت.

 

در ادامه برنامه دیگر سخنران جلسه سرور دکتر توماج آریان بود که به تشریح شرایط دوره ناصرالدین شاه و محمدشاه پرداخت و عصر اندیشه ایی دوران منتهی به انقلاب مشروطه را بیان کرد. وی در بیان این مطلب که انقلاب مشروطه بر خلاف انقلاب ۵۷ دارای یک رهبر نبود بلکه طیفی از روشنگران داخل و خارج و اقلیت معممین و روزنامه نگاران و بعضی از پیروان دیگر مذاهب متشکل گردیده بود این مهم را در عصر خویش بسیار ستودنی دانست، به ویژه که  انقلاب مشروطه در همگرایی و همیاری آنچه که در سیاست مبسوط و مقطوع است و بر خلاف آنچه که امروزه شاهد وحدت زدایی و تکروی در عرصه سیاست می باشد نظریاتی را بیان کرد. دکتر توماج آریان در ادامه به نقش مثبت همه اقشار و تیره های ایرانی پرداخت و حضور اینان در آن برهه تاریخی اشاراتی بنا بر منابع مختلف اقتباس داشتند و در مجموع موتور محرکه این واقعه را در روشنگران غیر مذهبی دانسته و ارزیابی کردند. ایشان در پایان بیاناتشان  ناکامی انقلاب مشروطه را در عدم تکوین نهاد نظامی مقتدری می پنداشتند که سبب آنارشی و قربانی شدن کلید عناصر این انقلاب گردید.

 

در پایان این برنامه یک ساعته از باشندگان پذیرایی به عمل آمد.

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : سه شنبه 15 اسفند 1402