به عمل کار بر آید به سخندانی نیست...
منوچهر یزدی
11 فروردین 1393

 

سال 1392 را خسته و غم زده پشت سر نهادیم. خسته از نا به سامانی های تمام نشدنی، خسته از حرف و سخن های بی بنیاد و بی پایان؛ خسته از فساد گسترده دولتی؛ خسته از گرانی بی رویه که کمر مستضعفان، حقوق بگیران، بازنشستگان، کارگران، کشاورزان و زحمت کشانی را که دستشان به کانون قدرت و حکومت بند نیست شکسته است؛ خسته از تداوم ریا و سالوس و دروغ؛ خسته از بی رونقی ریال؛ خسته ازفشار تحریم های خارجی که همسو با سرکوب داخلی به ملت ایران تحمیل شده است. خسته از وقاحت دولتمردانی که آمارهای دروغین و وعده های پوشالی به مردم دادند؛ خسته از قوه قضاییه ای که از کنار فساد دولتی و خسارات ناشی از آن می گذرد. خسته ازمذاکرات طولانی و سرگرم کننده ی انرژی اتمی؛ خسته از سخنرانی های پوپولیستی و عوام فریبانه و ادعاهای موهوم.
 
اما با این همه خستگی، مردم به استقبال نوروز رفتند. نوروز کهنسال با قامتی استوار و چهره ای خندان به خانه های ما آمد، به خانه آنانی که به دور دست های تاریخ گره خورده اند نه آنان که تاریخ را از نیمه راه دیده اند، نه آنان که نوروز را طاغوتی می دانند و در لاک سیاه و غمبار خود خیمه زده اند. نوروز آن چنان با شکوه و جلال در میان هلهله ی شادی ایرانپرستان و فرهنگ دوستان گام به ایرانزمین نهاد که بسیاری از ناباوران را با آهنگ خود همراه کرد تا آنجا که برخی از آنان فرار به جلو داشتند و حلول سال نو ایرانی را با لسان عربی تبریک گفتند.


به هر صورت سال 1393 از راه رسید و نگاه ها به فردا دوخته شد ...؛ فردایی که چهره اش در اولین روز سال از سوی مقام رهبری ترسیم گردید؛ فردایی که به نام "سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" نامیده شد. پیام نوروزی که از سوی مقام رهبری بیان شد شاید برای دولت های بی برنامه ضروری باشد ولی سابقه امر گواهی می دهد که هیچ یک از این پیام ها در سنوات گذشته مورد توجه جدی دولتمردان قرار نگرفته و گره ای از کار مردم نگشوده است. مردم هر سال پیام نوروزی مقام رهبری را می شنوند و عده ای هم به آن دل می بندند ...؛ اما دریغ از اجرای حتی یک بند آن، گویی دولتمردان در فضایی دیگر و آسوده از نظارت ها و کنترل ها زندگی می کنند و در این میان آنچه که مهجور واقع شده برنامه ها و مطالبات مردمی و آینده کشور است.

با این سابقه ی غم انگیز 35 ساله دیگر نه مردم امید به پیام های نوروزی دارند و نه دولتمردان آن را جدی می گیرند و نه پیام دهندگان دغدغه ی عدم اجرای نصایح خود را دارند زیرا اگر غیر از این بود نهاد رهبری باید دولت ها را زیر سوال می برد و پیگیر دستورات می شد. حتی انتظار آنست که لااقل یک بار هم که شده مقام رهبری از قدرت و امکانات قانونی خود استفاده کرده و قوه قضاییه را تشویق به اعمال قانون نسبت به متخلفان بزرگ دولتی و حاشیه نشینان قدرت می نمودند تا مردم این اندازه احساس غربت و بی کسی در خاک خود و نا امیدی و تنهایی در خانه ی خود نمی کردند.

مردم وقتی از گزارش های مقامات دولتی می فهمند هشتاد هزار میلیارد تومان معوقات بانکی در اختیار فقط سی نفر است و هنوز این سرمایه های ملی به حساب صاحبان واقعی اش یعنی مردم باز نگشته احساس تنهایی در خانه خود می کنند و یا هنگامی که مردم می شنوند بیست و پنج هزار میلیارد تومان پول نفت در چنگال مافیای داخلی قرار دارد و هنوز به صندوق بیت المال بر نگشته احساس ناامنی می کنند و یا زمانی که انبوه مستاجران و بی خانمان ها می شنوند خانه های شمال تهران تا متری بیست و دو میلیون تومان معامله می شوند بر بی کسی و بی سرپناهی خود غبطه می خورند  و نیز آن گاه که از رانت خواری و سوء استفاده های کلان آگاه می شوند شگفت زده می گردند. جامعه انتظار دارد در پایان هر سال بیلان خدمت و خیانت دولتمردان به سمع و نظرهمگان برسد و اگر سازمان های بازرسی و نهادهای قانونی از رسیدگی به این امور غفلت ورزیده اند مقام رهبری باید از جایگاه معنوی خود وارد میدان شوند تا مردم احساس کنند دستی در کنار غربت و بی کسی آنان وجود دارد.

چرا ایران با درآمد هفتصد میلیارد دلاری نفت در دولت گذشته رشد منفی داشته؟ آیا این عملکرد ناصواب دولتمردان نباید در قوه قضاییه و ارگان های حسابرسی دولتی مورد ارزیابی قرار گیرد؟ و چنانچه سازمان های دولتی اهمال کرده اند آیا مقام رهبری نباید زبان گویای مردم بی پناه باشد و خواستار اجرای قانون در مورد هر مقامی گردد؟

چرا دولت ها می توانند آزادانه و بدون احساس مسئولیت، میلیاردها دلار ارز کشوری را که در حال تحریم و در نبرد با بیگانگان به سر می برد را صرف واردات نمایند تا از یک سو کشور را به انبار  بنجل های چینی تبدیل کنند و از سوی دیگر کمر تولید داخلی را بشکنند؟ چرا برنامه های توسعه و سند چشم انداز به اهداف خود نرسیده است؟ چه کسانی سازمان برنامه و بودجه را منحل کردند؟ پس کی و کجا باید فریاد اعتراض رهبر را که بر سر ناصالحان فرود می آید را بشنویم؟

بدیهی است که با پیام و سخنرانی، اقتصاد هیچ کشوری رونق نمی یابد و سرکشان از قانون نیز تنبیه نمی شوند، اقتصاد و فرهنگ از فرمان تبعیت نمی کنند اما نهادهایی که وظایف سیاسی یا فرهنگی دارند باید از دخالت در امور اقتصادی منع گردند. اگراقتصاد به قدرت های سیاسی گره بخورد از حرکت باز میماند. تجربه نشان داده است که در هم آمیختن کانون های سیاست و اقتصاد منجر به ایجاد شبکه های مافیایی می گردد. شبکه هایی که شوربختانه در بحران و جنگ و تحریم جان می گیرند و در برابر برنامه ریزی و اقتصاد ملی و توسعه و آرامش و صلح قد علم می کنند و قدرت های اجرایی را از انتخاب مسیر صحیح باز می دارند و حتی در اجرای فرامین رهبری مانع می تراشند. این گونه است که پیام های نوروزی و توصیه های رهبری  در طی سال های گذشته بلااثر بوده است.

برای ورود به اقتصاد بدون نفت یا اقتصاد مقاومتی یک راه کاملا روشن و بدون پیچ وخم وجود دارد که تا به حال مورد عنایت قرار نگرفته و آن فراهم ساختن زمینه برای "برقراری حکومت قانون عادلانه و اجرای عادلانه آن در پناه ثبات سیاسی" است، اما بحران های داخلی و کشمکش های سیاسی بر سر تقسیم قدرت سبب بی ثباتی اقتصادی و بی اعتباری قانون و اشاعه ی مفاسد دولتی گردیده. برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید در عرصه اقتصاد شفاف سازی صورت بگیرد و دست عوامل غیر مسئول از حوزه ی اقتصاد کوتاه گردد. رانت خواری یا به قول رییس جمهور ویژه خواری بلای اقتصاد کشور شده است. قوانین ناعادلانه سبب تولد مافیای ویژه خوار گشته و اجرای ناعادلانه ی قانون و غمض عین های سیاسی موجب رشد سرطانی آن گردیده است تا آنجا که قادر است از بیت رهبری تا مجلس شورای اسلامی و از قوه قضاییه تا سازمان های حسابرسی و ذی حسابی عبور کند. دست این مافیا ی سیاسی – مالی قدرتمند با نصیحت و تذکر و پیام ازسفره ی مردم و اقتصاد ملی کوتاه نمی گردد. از مقام رهبری که کانون های فساد را می شناسند این توقع شرعی و جدی وجود دارد که در پیکار نابرابری که بین مردم از یک سو و مافیای اقتصادی – سیاسی از سوی دیگر در گرفته جانب مردم را بگیرند. شرایط سنگین تر از آن است که به صدور دستور العمل اکتفا گردد. بیمار 35 ساله را با یک نسخه نمی توان درمان کرد. این بیمار به عمل جراحی نیاز دارد. مسلما جراحی دردناک است ولی متاسفانه تنها راه علاج است.

و اما درباره ی "فرهنگ" که در پیام مقام رهبری آمده بود باید تاکید کنم که فرهنگ ملی، میراث تاریخ و حاصل قرن ها فراز و نشیب یک ملت است. فرهنگ خونی است که  در شریان جامعه جریان دارد. خونی که از نسل های گذشتگان و از دور دست های تاریخ سرچشمه گرفته است. با تاسیس نهادهای دینی دولتی و فرمایشی و صدور اعلامیه و تصویب قوانین نمی توان فرهنگ ملی را تغییر داد بلکه باید با این جریان زندگی ساز همسو و همراه شد و با ایجاد عدالت و آزادی قلم و احزاب سیاسی و نهادهای دموکراتیک به پویایی و شادابی فرهنگ ملی یاری رسانید.

تجربه ی 35 ساله نشان می دهد که از وزارت ارشاد اسلامی و صدها نهاد دولتی فرهنگی هرگز حماسه فرهنگی که سهل است، توسعه فرهنگی هم به وجود نمی آید. اساسا کدام یک از تحولات بزرگ تاریخی و فرهنگی ملل عالم را وزارت خانه ها و نهادهای دولتی ایجاد کرده اند؟ آیا ظهور اسلام در عربستان، نهضت شیعی، قیام کربلا، نهضت مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی و بالاخره حماسه دفاع مقدس کدام یک حاصل بخشنامه ها و فرامین دولتی و حکومتی بوده اند؟ بگذارید با هم صادق باشیم؛ در کدام دوره ی تاریخی ایران، پدیده های زشت فرهنگی و اجتماعی اعم از فساد اخلاقی، طلاق و فرو پاشی خانواده، فحشا، قاچاق از پوشاک و دارو تا مواد مخدر، قتل و جنایت و نزاع های خیابانی، سرقت و دزدی، کلاهبرداری، تصرف عدوانی و تملک مال غیر، رشوه خواری و رانت خواری، بی حرمتی به دین و آیین، بد اخلاقی سیاسی، دین گریزی و دین ستیزی و نزاع های مذهبی تا به دین حد گسترش داشته است؟ حکومت اسلامی باید یک بار با تدبیر و عقلانیت به عملکرد 35 ساله ی خود بنگرد و شکست های پی در پی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بالاخره سیاسی را کالبد شکافی نموده و علت العلل آن ها را پیدا کند. بی تردید در یک تحقیق عالمانه و آسیب شناسی علمی، ریشه ی نا به سامانی های فرهنگی مشخص خواهد شد و آن چیزی نیست جز آن که فرهنگ در بستر عدالت و آزادی رشد می کند و پویا می گردد.

امیدواریم سال 93، سال خردگرایی و عقل و تدبیر باشد و با تکیه بر این عوامل، تجدید نظر کلی در اداره کشور صورت بگیرد. زیرا به عمل کار بر آید به سخندانی نیست!

 

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
آری برادر فقط کار به عمل برآید به سخندانی نیست.کتاب@گاوهفتم
حسین رمضانی فرخانی
    
 
کلمات کلیدی :    مقام رهبری    رانت    رشوه    دولت    فساد    مافیای داخلی    تحریم    اقتصاد مقاومتی    سیاست    حکومت اسلامی    قاچاق    منوچهر یزدی    حزب پان ایرانیست
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403