یاد باد آن روزگاران یاد باد
27 فروردین 1393

ششم بهمن سال 1348 خورشیدی است. روزی که مراسم بزرگداشت انقلاب سپید بر پا بود. هیات دولت هویدا در بالای پلکان مجلس سنا از مردم سان میدیدند. طبقات مختلف جامعه از برابر تمثال شاهنشاه عبور کرده و ابراز احساسات می کردند. اما به هنگام عبور صف طویل اندامان حزب پان ایرا نیست وضعیت فرق کرد... محسن پزشکپور رهبر حزب و شهید دکتر محمد رضا عاملی تهرانی قائم مقام رهبر در  حالی که توسط  افراد گارد همراهی می شدند با درفش عقاب نشان حزب جلوی پلکان ظاهر شدند تا از اندامان حزب پان ایرانیست سان ببینند. پان ایرانیست ها که ملبس به اونیفورم بودند باگام های محکم و استوار و نظمی با شکوه و در صفوفی بسیار منظم و با شکوه از برابر رهبران خود گذشتند و برای اولین بار قدرت و صلابت یک حزب سیاسی و آرمانخواه را در میان بهت و حیرت کابینه هویدا و تماشاچیان به نمایش گذاردند. صف طویل و دو کیلومتری پان ایرانیست ها در مسیر حرکت با کف زدن های مردم و استقبال شایان تماشاچیان روبرو شد... آن روز فریاد شادی مردم و صدای گام های جوانان و  نظم آهنین  افراد حزب در فضای سیاسی کشور طنین انداخت. بدخواهان، احزاب چپ و فراماسون ها هرگز گمان نمی کردند که هزاران جوان خاکستری پوش بتوانند این چنین با گام های خود خیابان های تهران را به لرزه اندازند. این نمایش قدرت  ایران گیر شده بود و فرزندان ایرانزمین در شهر ها و روستا ها به این نظم شکوهمند پیوسته بودند. حزب پان ایرانیست آغوشش را به روی اقوام و تیره های ایرانی گشوده و صلای وحدت و نیرومندی ملت ایران در سراسر کشور طنین انداز شده بود. خروش ایران پرستان ناسیونالیست و حضور دشمن شکنانه آنان در صحنه مبارزات سیاسی، دشمنان ایران را به چاره اندیشی واداشت. سرها در گریبان رفت و توطئه ها آغاز گشت و بالاخره ساز جدایی بحرین آغاز گردید... فراماسون ها در کانون توطئه قرار داشتند و برای اربابان بیگانه خود خوش رقصی می کردند و قصه جدایی بحرین را به مجلس کشانیدند. پان ایرانیست ها برخروشیدند و شگفت زده از این که چگونه عده ای در پارلمان یک کشور تن به پیشنهادی داده اند که می خواهند بخشی از خاک ایران را از پیکره اش جدا نمایند آن هم بدون جنگ...!! هفت شهر قفقاز را پس از یک شکست نظامی از دست دادیم اما این درد را به کجا ببریم که نمایندگان مردم در مجلس شورای ملی نشسته اند تا به توطئه انگلیس و آمریکا رای بدهند. سکوت غم انگیزی فضای سیاسی کشور را فرا گرفته بود. هیچ حزب و گروه سیاسی و مذهبی صدایشان در نمی آمد. گویی دهان روشنفکران دهه چهل و پنچاه خورشیدی را با دلارهای نفتی بسته بودند؛ همان روشنفکران و مبارزان مسجد و میخانه؛ همان سینه زنان پای تریبون بازرگان و شریعتی و طالقانی؛ همان اسلحه به دستان پاسبان کش؛ همان عربده کشان چپ! همه و همه مدعیان بازار سیاست خفه شده بودند. تنها و تنها در آن فضای غمبار یک صدا، یک خروش دیوار بلند سکوت سیاسی را شکست. مجلس شورای ملی با فریاد پزشکپور و دکتر عاملی لرزید. فرزند ان کوروش تاریخ مبارزه برای سرافرازی ایران را تکرار می کردند. هویدا گیج و مات شده بود. اما فریاد پان ایرانیست ها همراه با استیضاح دولت هویدا در قلب تاریخ نشست. این فریاد با صدای گام های روبروی مجلس سنا در هم آمیخت و جهان سیاست را نگران کرد. پان ایرانیست ها رسم وفاداری به ایران را به جای آورده بودند  و در برابر جدایی پاره تن ایران مقاومت می کردند و به گزارش دولت رای ندادند و این خود بهانه ای شد برای راندن پان ایرانیست ها از صحنه سیاست کشور. گرچه آزار اندامان پان ایرانیست در برخی شهرستان ها و مرکز ادامه داشت و محدودیت هایی در ادامه روند نهضت پان ایرانیسم پدید آوردند... . اما چراغ ناسیونالیسم ملت ایران خاموش شدنی نبوده و نیست و بدین روی پس از یک دوره محدودیت های سیاسی بار دیگر پان ایرانیست ها در دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی ظاهر شدند ... اما طوفان در راه بود. نظام شاهنشاهی ایران در پی توطئه ای بزرگتر فرو پاشید و حملات برای درهم شکستن صفوف پان ایرانیست ها آغاز گردید. تلاشی بی ثمر بود زیرا اندیشه پان ایرانیسم در دل  ناسیونالیست های ایرانی پاسداری شده و می شود و دیر یا زود فریاد وحدت طلبانه آنان طلسم فرقه گرایی را خواهد شکست و فرزندان ایران سرود آزادی را صلا خواهند داد...

 

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
پان ایرانیسم آخرین و تنها راه نجات ملت بزرگ ایران است. ایدون باد و پاینده ایران. تندرست و شاد بادا نگارنده
کیوان زارع
    
 
کلمات کلیدی :    6 بهمن    انقلاب سفید    انقلاب شاه و مردم    هویدا    استیضاح دولت    بحرین    جدایی بحرین    محسن پزشکپور    محمد رضا عاملی تهرانی    حزب پان ایرانیست
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : سه شنبه 15 اسفند 1402