دولت و حکومت ملی
سینا لطفی (آرسس ویسپوریان)
20 امرداد 1393

در واقع دولت ها از قرن 18 به بعد با اهداف تامین رفاه، امنیت، برآورده کردن نیازهای و ایجاد هماهنگی بین افراد جامعه و نهاد ها شکل گرفتند، به تعریف دیگر هدف دولت ایجاد نوع تازه و تکامل یافته تری از تمدن و انطباق این تمدن و اخلاقیات توده های وسیع خلق با مقتضیات جامعه بوده است. اما دولت ملی مدنظر ما علاوه بر اهداف بیان شده اهداف دیگری را نیز در بر می گیرد که وجه تمایز دولت ملی با سایر دولت ها می باشد.


در واقع انسان ها ذاتا به دنبال برطرف کردن نیاز های خویشتنند، اما وظیفه دولت است که نیاز ها و خواسته های اکثریت افراد جامعه را تامین و همسو کند. در واقع برای تشکیل دولت ملی پیش شرط هایی وجود دارد که مهم ترین پیش شرط آن تشکیل حکومت ملی است. تفاوت عمده حکومت ملی با سایر حکومت ها از جمله حکومت های توتالیتر این است که حکومت های توتالیتر از طریق بوروکراسی می خواهند آرمان ها، اندیشه ها و خواست های افراد را یکسان کنند. حکومت های توتالیتر قصد برپایی جامعه ای را دارند که در آن افراد مشابه یکدیگر فکر و زندگی می کنند، این حکومت ها به منظور رسیدن به آرمان هایشان ناچار هستند که تمامی مخالفین را حذف کنند. این گروه که همیشه نماینده اقلیت جامعه است با ایجاد شرایط ترس و وحشت و ترور قصد دارد افکار عمومی را با خود همسو کند که این همسویی ممکن است برای مدت کوتاهی رخ دهد اما با گذشت زمان و برطرف شدن شور و هیجانات و احساسات این حس همسویی نیز فروکش خواهد کرد زیرا بیشتر آرمان های این حکومت ها بر پایه احساسات است نه عقل و منطق.


از مهم ترین وظایف حکومت ملی می توان به دفاع از اصل مالکیت خصوصی و روابط آزاد اقتصادی اشاره نمود. یکی از پیش شرط های اصلی فراهم شدن بستر دموکراسی داشتن روابط آزاد اقتصادی می باشد. زمانی که روابط آزاد اقتصادی برقرار گردد دولت به ناچار بخشی از قدرت خود را به اشخاص و سازمان ها و شرکت های مستقل از دولت واگذار خواهد کرد و دولت ملی بیشتر در عرصه اقتصادی نقش ناظر را ایفا خواهد نمود.


برای اینکه جامعه ایران بتواند به پیشرفت های صنعتی نایل آید باید آزادی عمل بیشتری را به بخش خصوصی واگذار نماید که همگی این شرایط باعث کاهش بوروکراسی و اشاعه دموکراسی خواهد شد.
متاستفانه در زمان شاه فقید هر زمان که گفت و گویی در باب خصوصی سازی می شد حکومت سریعا با این عمل مخالفت می کرد؛ برای نمونه تلاش برای تاسیس دانشگاه و شبکه خصوصی تلویزیونی که با مخالفت آشکار حکومت مواجه شد.


پس از افزایش قیمت نفت در دهه 50 درآمد های دولت ناگهان به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد در واقع یکی از پیش شرط های صنعتی شدن داشتن درآمد کافی یک دولت است، که این پیش شرط با افزایش قیمت نفت برآورده شد، اما چون دولت با بها دادن به بخش خصوصی و همچنین افزایش قیمت کالاهای مصرفی مخالف بود، با آنکه دولت درآمد لازم جهت سرمایه گزاری در صنعت را داشت، اما دولت نتوانست گام چندان تاثیرگذاری را درعرصه صنعتی شدن کشور بردارد؛ چرایی آن را می توان در نبود آزادی اقتصادی در ایران سراغ گرفت.


در واقع هیچ دولتی در رژیم گذشته ملی نبود، آن هنگامی که امیر عباس هویدا برای به نمایش گذاشتن مدیریت خود بیان کرد که قیمت کالاهای مصرفی را سالیانی ثابت نگه داشته است نمی دانست که اقتصاد دولتی که او به آن افتخار می کند اقتصادی غیر مولد است که به هیچ وجه امنیت خاطر برای سرمایه دار را مهیا نخواهد کرد. در رژیم گذشته دولت ها حساسیت نادرستی نسبت به افزایش قیمت ها داشته به گونه ای آن ها به اصل رقابت و سایر اصول اقتصادی اعتقادی نداشته و در صورت افزایش قیمت ها اجبار توسط ارتش را به منظور کاهش قیمت ها جایز می دانستند. درواقع این نوع کنترل دولتی بر تمامی امور اقتصادی باعث یکه تازی دولت و همچنین احساس عدم نیاز به مشارکت مردم را در حکومت تقویت کرد که این کنترل دولتی باعث بروز شرایط بسته سیاسی بر کشور و همچنین تاسیس نظام تک حزبی شد. اما مسئله حیاتی و قابل توجه ای که مدنظر ما است این است که تا زمانی که روابط آزاد اقتصادی که یکی از پیش شرط های دولت ملی است تحقق نیابد و برابری سوسیالیستی مارکس کنار گذاشته نشود، رسیدن به دموکراسی همچون سرابی برای ملت ایران خواهد بود.


آرمان دولت ملی این است که مناسبات اقتصادی و اجتماعی باید تابع سیاست باشد نه بر عکس (به این معنا که نباید مانند سرمایه داری افسار گسیخته باشد که همه چیز مطابق خواست اقلیت سرمایه دار که ممکن است به خاطر منافع خود به منافع ملی کشورشان لطمه ای وارد کنند و نه همه چیز در دستان دولتی بوروکرات باشد. باید دولت نقش ناظر را داشته باشد و در موارد لازم وارد عمل شود).


یکی دیگر از وظایف دولت ملی ارضای فوری خواسته ها باید با توجه به ارضای اطمینانه تر به تعویق بیفتد؛ برای مثال: هنگامی که کشور های اروپای شرقی زمان بیشتری را برای استراحت تعیین نموده بودند شهروندان آلمان غربی مشغول کار و تلاش بودند به همین دلیل هنوز هم با گذشت زمان بسیار در قسمت غربی آلمان از هر 10 نفر 1 نفر بیکار و در قسمت شرقی آلمان از هر 5 نفز یک 1 بیکار یعنی دو برابر.
حقیقت آن است که انسان ها به دنبال کسب قدرت بیشتر هستند که این وظیفه حکومت است که این حس را به قدرت طلبی ملی تبدیل کند یعنی هر فرد بداند که کسب قدرتش باعث کام روایی خود و ملتش خواهد شد، قدرت طلبی که باعث ایجاد حس رقابت و بهبود شرایط ملت ایران خواهد شد.


یکی از بزرگ ترین ضعف های حاکمیت فرقه ای جمهوری اسلامی آن است که نمی داند چگونه اوقات فراغت ملت ایران به خصوص جوانان را پر کند و از این سرمایه با ارزش چگونه استفاده کند که وقت جوانان به بطالت گذرانده نشود.
در واقع دولت ملی که زاده و پرورده ی حکومت ملی است قصد جلال و افتخار و رفاه ملت ایران را باید داشته باشد نه کسب سود برای عده ای خاص همچون حکومت جمهوری اسلامی.
حکومت ملی انتظار ندارد فرد از تمامی علایق و اهداف و خواسته های خود را رها کند بلکه هنگامی که خواست های ملی در میان است فرد خواسته های ملی را بر خواسته های خود ارجحیت دهد و به گونه ای به دنبال ارضای خواسته هایش برود که باعث رسیدن ضرر و زیان به ملتش نشود.


در واقع در حکومت های غیر ملی (استبدادی) جامعه به جای آنکه انرژی و زمان خود را به تعاون و غلبه و استفاده حداکثری از طبیعت بگذارد به جای آن افراد عزم خود را جزم برای نابودی یکدیگر می کنند مانند آنچه که در حکومت جمهوری اسلامی وجود دارد.
حکومت ملی به هیچ عنوان این اجازه را به خود نمی دهد که هیچ اقلیتی را نابود یا به خاطر اقلیتی اکثریت را نابود و یا تحت فشار قرار دهد، مانند نظام سرمایه داری افسار گسیخته که طبقه کم درآمد جامعه را استثمار می کند (در واقع انتقاد مارکس از این سرمایه داری است) و یا مانند حکومت های کمونیستی که دولت به ظاهر به خاطر طبقه کارگر و کشاورز اقلیت سرمایه دار و اکثریت میانه جامعه را از بین می برد.
یکی از مهم ترین وظایف دولت و حکومت ملی حمایت بیشتر از اقشار کم درآمد جامعه و ایجاد فرصت برابر برای رشد و تعالی تمام افراد جامعه است.


در واقع دموکراسی از دید حکومت ملی یعنی برابری همه مردم در مقابل قانون و حق مردم برای داوری در مورد حکومت و حق بیرون راندن حکومت از طریق انتخابات است.
اما سخن پایانی ما همگی ایرانی هستیم و ایران کشور ماست، خواه این کشور در حال حاضر ویرانه خواه گلستان باشد پس عقلانی آن است که در گلستان زندگی کنیم بیایید بار دیگر با رستاخیز پان ایرانیسم ایران محیط زندگی خود را به گلستان تبدیل کنیم.


پاینده ایران

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
درود بر جوانان آگاه ایرانپرست . بدرستی بیان کرده اید . به فرموده اندیشمند شهید پان ایرانیسم دکتر عاملی تهرانی : پان ایرانیسم تنها و آخرین راه نجات ایرانیان است .
کیوان زارع
ایادرزمان شاهنشاه اریامهر دانشگاه ملی ایران وده هاادانشکده ومدرسه ی عالی خصوصی ازجمله مدرسه عالی حسابداری ومدرسه ی عالی ترجمه غیره... نداشتیم؟
اشنا
ایادرزمان شاهنشاه اریامهر دانشگاه ملی ایران وده هاادانشکده ومدرسه ی عالی خصوصی ازجمله مدرسه عالی حسابداری ومدرسه ی عالی ترجمه غیره... نداشتیم؟
اشنا
    
 
کلمات کلیدی :    دولت ملی    حکومت    توتالیتر    استبداد    دیکتاتوری    جمهوری اسلامی    دموکراسی    سینا لطفی    حزب پان ایرانیست
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403