رقابت جمهوری اسلامی و غرب برای بهره برداری از یک دروغ تاریخی

طی نشست ۲۲ تیرماه شورای آتلانتیک در واشنگتن با موضوع «تغییر حکومت در ایران: مروری از زمان کودتای ۱۹۵۳ (کودتای ۲۸ امرداد) تا سیاست های امروز دولت ترامپ در آمریکا درباره ایران» شرکت کنندگان که گویا هیأت اعزامی بی بی سی بودند(!) با اشاره به دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ اذعان کردند ایرانی ها هیچگاه نقش آمریکا را در این کودتا فراموش نخواهند کرد!!!

در مقابل، رسانه ها و سیمای اسلامی - توده‌ای، منابر و تریبون های نماز جمعه نیز چون همیشه سعی می کردند این خیمه شب بازی دموکراتیک را به سود خود مصادره کنند!

سال ها از زمانی که اپوزوسیون نظام پادشاهی و دشمنان اقتدار ملت ایران از آقای مصدق چهره ای دموکرات و مظلوم تراشیدند و از نظام پهلوی و ارگان های آن مانند ساواک و ارتش هیولایی خونخوار و ترسناک ترسیم کردند می گذرد. طی سال های پس از انقلاب سرخ و سیاه ۵۷ و به قدرت رسیدن همان اپوزوسیون، چشم ملت به واقعیت ها باز شد؛ مردم فهمیدند چه کسانی روراست و آزادیخواه و میهن پرست بودند و چه کسانی دورو و خودخواه و باندباز؛ مردم دیدند کسانی که زیر علم مدرس و مصدق و شریعتی و شاملو و بختیار و بازرگان و... سینه می زدند چگونه پس از به قدرت رسیدن تسمه از گرده مردم کشیدند. نسل امروز و فردا نه تنها این شخصیت ها را بلکه مکاتب شومی را هم که اینگونه افراد را می پرورند به خوبی می شناسد ولی گویا سهامداران خارجی و عوامل داخلی انقلاب هنوز نمی خواهند دست از این تمثال های ساختگی دموکراسی بردارند. هنوز هم بجای ایجاد فضای آزاد اطلاعاتی و تصمیم گیری برای مردم ایران می خواهند همان روال سابق را ادامه دهند. آیا کودتا خواندن واقعه ای که کودتا نبود دردی از دردهای این ملت مظلوم دوا می کند؟ آیا ارائه اسناد مخدوش و گزینشی در مواقع خاص کمکی به امر اطلاع رسانی و گردش آزاد اطلاعات می کند؟ آیا عذرخواهی مقامات امریکایی از شرکت در واقعه ای خودجوش که خودشان هم از وقوع آن اطلاع نداشته و غافلگیر شدند به اعتبار این کشور و نجات مردم ایران مددی می رساند؟ آیا متوسل شدن مقامات و رسانه های چپ و راست حاکمیت فرقه ای به تفسیر دروغین این رویداد برایشان مشروعیت می آفریند؟

این شورا‌ها و رسانه ها چه اهدافی را دنبال می کنند؟ از طرف چه کسانی بودجه دریافت کرده و برای چه کسانی کار می کنند؟ به چه کسی پاسخگو هستند و به چه حقی خود را نماینده مردم ایران و امریکا معرفی می کنند؟ در قرن بیست و یکم ترفند کهنه شخصیت پرستی برای ملتی که می خواهد از شر تحجر خلاصی یابد چه سودی دارد؟ یکی از درس های مهمی که مردم ایران طی این چهار دهه آموخته اند این است که شخصیت و ظرفیت افراد را بر حسب تعهد و تخصصشان به تمامیت ارضی، منافع ملی، و مصالح اجتماعیشان بسنجند نه اینکه کشورشان را در گرو اسم و رسم اشخاصی قرار دهند که به وسیله اشاعه دهندگان دروغ و تباهی برجسته می شوند.