معمای سانچی

نوشتاری که می خوانید نوشته سرور قاسم خدادادی یک میهن پرست پان ایرانیست است که سال ها در خدمت کشتیرانی بوده و اطلاعات ارزشمندی همراه با تجربه شخصی دارد.

 

در چله زمستان سال هایی که همه چیز می بارد به جز باران، باز خبر حادثه ای غم انگیز مردم و خصوصاً جامعه دریانوردی ایرانی را در بُهت فرو برد. نفتکش بزرگ ایرانی سانچی با فله بر چینی در دریای چین در مکانی میان چین و جزیره تایوان برخورد کرد و در حالی که همه خدمه فله بر چینی نجات یافتند، همه خدمه نفتکش VLCC ایرانی ناپدید شده اند، خبری که برای یک دریانورد حرفه ای بسیار بهت آور است، زیرا کشتی های نفتکش از ایمنی بسیار بالایی برخوردارند؛ جلیقه های نجات که در کابین ها و سالن ها و بیرون از ساختمان تعبیه شده اند و همواره دسترسی آسان به آن ها وجود دارد، کپسول های اکسیژن و ماسک های غواصی و لباس های شناوری و رینگ های نجات (life ring) که در سرتاسر کشتی به فواصل استاندارد تعبیه شده اند و حتی مجهز به لامپ برای علامت در شب هستند، کپسول های نجاتlife raft) ) که در اطراف ساختمان مسکونی کشتی(Accommodation) به تعداد کافی تعبیه شده اند و خیلی آسان قابل انداختن به آب هستند و در خود غذا و آب دارند، قایق های نجاتlife Boat) ) که در اطراف ساختمان تعبیه شده اند و دارای امکانات امنیتی زیاد و موتور هستند، قایق خطرrescue boat) ) که سبک است و به راحتی به آب انداخته می شود، به علاوه دوره های آموزشی دقیق و تمرین های هفتگی ((drill در خود کشتی که ثبت می گردند و تحت نظر سازمان های بین المللی دریانوردی و بیمه ای هستند، مکان تجمع اضطراری که نسبت به محل تصادم دارای فاصله حداقل ١٠٠ متر و جایی امن است، سیستم هشدار (Alarm system) که سریع و بلافاصله همه را باخبر می کند، آن همه فولاد و طراحی خاص، وجود همه امکانات یاد شده گمانه را برای ناپدید شدن همه پرسنل جوان و باتجربه به صفر نزدیک می کند.

اما ذهنیت قبلی من از جایی تقویت شد که حدود سه سال پیش کلیپی را دیدم که چینی ها پس از تصادف عمدی با دو لنج ایرانی اقدام به تیراندازی و کشتن ملوان های به آب افتاده لنج کردند، شاید خیلی ها آن کلیپ را به یاد آورند البته قبلاً هم در سال هایی که به عنوان افسر موتورخانه در کشتیرانی کار می کردم می شنیدم که ملوان های بعضی از کشورها با کسانی که دزدکی سوار کشتی می شوند stowaways)) برخوردی غیر انسانی می کنند و آن ها را به آب می اندازند. با توجه به برخورد کشتی چینی به وسط کشتی ایرانی در مکانی که از نظر کشتیرانی کاملاً امن محسوب می شود شائبه عمدی بودن کاملاً تقویت می شود، اما از نظر فنی به دو احتمال قوی تر می توان در این تحلیل اشاره کرد:

نخست اینکه: تصادم از قبل طراحی شده و حضور سریع قایق های نجات و گرفتن ملوان های چینی و کشتن ملوان های ایرانی از جمله آن بوده است؛
دوم اینکه: تصادف غیر عمد بوده و ماجراهای بعد برای از بین بردن شواهد رخ داده است.

برای تحلیل انگیزه چینی ها برای اقدام حذف شهود با توجه به مدارک کمی که موجود است در احتمال اول نیاز به بررسی مبداء، مقصد، و وضعیت خاص محموله و بسیاری وضعیت های دیگر سیاسی، اقتصادی، و امنیتی است و تنها در احتمال دوم می توان از انگیزه دولتمردان بی رحم چینی در آتش زدن عمدی کشتی برای جلوگیری از آلودگی وسیع نفتی و یا جلوگیری از شناخت مقصر اصلی تصادم با از بین بردن شهود برای کتمان آن اشاره کرد.

متأسفانه چون امکانی برای شروع تحقیقات شفاف و جمع آوری اطلاعات توسط کمیته ای تخصصی و بیطرف نیست و تاکنون سه جسد و یک جعبه سیاه که کمک چندانی نخواهد کرد تنها مدارک موجودند، این احتمالات همواره در این حادثه و حوادث مشابهی چون پلاسکو به بایگانی جمهوری اسلامی خواهد رفت و مردم همچنان تحت سانسور اطلاعاتی و بی خبر خواهند ماند؛ همچنین با توجه به جایگاه اقتصادی و سیاسی تحلیل رفته و بسیار ضعیف حاکمیت و دستگاه دیپلماسی فلج آن و عدم وجود یک حاکمیت ملی، این ذهنیت بسیار قوی ایجاد می گردد که جریانی پنهان همچون چهار دهه گذشته برای سوء استفاده از این ضعف و برای ضربه زدن به منافع ملت ایران و در جهت منافع یک قدرت جهانی دیگر رخ داده است.

در پایان به مانند همه زمستان های این چهار دهه آنچه از این حادثه خواهد ماند غبار غمیست جاودان بر دل های عاشق خانواده های داغدار و داغیست بر تارک ملتی تحت ستم.