بختیاری ها تاوان وفاداری و عشق به ایران را می پردازند

ایرانِ ما، فرش رنگارنگ و در هم تنیده از اقوام گوناگون است. یکی از تیره های اصیل ایران، ایل بزرگ «بختیاری» است.


این تیرۀ بزرگ را بی‌گمان بایست با دلاوری، اصالت و جوانمردی در اخلاق و وفاداری به میهنش ایران شناخت. همین امر، رشک و حسادت تجزیه طلبان و وطن فروشان را برانگیخته است. از یکسال پیش به این سو، کینه کِشی و نفاق افکنی همیشگیِ این جماعت، بیش از گذشته، قوم لر و به ویژه بختیاریها را نشانه رفته است.


بیش از یکسال پیش و در نوشتاری با عنوان «پشتوانۀ پانترکها کیست» به بررسی نفوذ تجزیه طلبها و به ویژه پانترکها و حمایت سازمان یافتۀ برخی از نهادها از آنها پرداختم، و با اسنادی متقن نشان دادم که این شبکۀ مخوف در داخل کشور آزادانه کار میکند و برای نابودی ایران چه ها که نمیکند!


اما در پیوند با تیرۀ اصیل بختیاری، چندماهی نکشید که شاهد از غیب رسید و یک شبه مورخی به نام «خسرو معتضد»، با برنامه های از پیش تعیین شده، به انکار هویت ریشه دار بختیاریها در ایران پرداخت.


انتظار گردانندگان این شبکه آن بود که بتوانند با اتکا به مورخ مزدبگیرشان، به موج ایران گریزی در میان بختیاریها دامن زنند، گویی که تصور میکردند این ملیجک صداوسیمای ضرغامی، در میان بافت مردم طرفدار دارد! اما خوشبختانه با واکنش میهن پرستانۀ بختیاریهای دلیر، عقب نشستند.


لیک این پایان ماجرا نبود و اینجا بود که کینه کشی از بختیاریها وارد فاز جدیدی شد و چه کسی بهتر از کمال تبریزی؟


کارگردان سفارشی صداوسیما، این بار ماموریت یافت تا سیاه کردن نام بختیاریها را با تاریخ ستیزی و دروغ پردازی، یکجا انجام دهد. داستانی دروغین برای تخریب حکومت گذشته و پاکیزه کردن چهره خائنین حزب توده و فرقه دموکرات، با چاشنی توهین به بختیاریها، زیر عنوان یک خانوادۀ مجعول سرهم بندی شد و البته برای آنکه طبق روال معمول، تفرقه افکنی متوجه مردم فارسی زبان مرکز کشور شود، نام خانوادۀ درستکار و مظلوم وابسته به حزب توده(!) را اردکانی گذاشتند، که از زبان یک «اردکانی» به بختیاریها ناسزا گفته شود، تا هم دعوای فارس و بختیاری درست شود و هم آقایانِ پشتپرده به اهداف خویش دست یافته باشند.


اما این جماعت نادان که سالهاست میلیاردها تومان از سرمایۀ کشور را خرج ساخت سه‌ریالهای دروغین کرده بودند، هرگز گمان نمیکردند که ایرانیان و از جمله بختیاریها، باهوشتر از آن هستند که گول چنین فریبی را بخورند، و به درستیواکنش حقۀ خویش را متوجه سازندگان، کارگردان و عوامل خودفروختۀ این سه‌ریال کردند.


اگر این مجموعه را، در کنار سفر پرتنش جناب روحانی به خوزستان و بیتوجهی عامدانۀ ایشان به شهرهای بختیاری و... بگذاریم، متوجه میشویم که تحرکات این گروه، بدون تردید در سطح بالایی هماهنگ و اجرا میشود. مگر میشود که در طول یکسال بدون وقفه، تیره های اصیل و ریشه دار، آماج انواع آزارهای حضرات صاحب منصب قرار گیرد، و برنامه و هدفی جز دامن زدن به نفاق و ایران گریزی در میان نباشد؟


و اما بختیاریها کیستند:


1- برپایۀ پژوهشهای ژنتیکی و تبارشناسی در میان ایرانیان، مانند پژوهش دکتر اشرفیان بناب، پروفسور کاوالی - اسفورتزا و از همه جالبتر بررسی کوینتانا - مورسی؛ لرها و بختیاریها مانند دیگر ایرانیان به تیرۀ هندواروپایی (آریایی) وابسته هستند که البته با دیگر تیره ها نیز اختلاط تباری داشته اند. نمودار زیر، برگرفته از پژوهش کوینتانا - مورسی از انستیتو پاستور فرانسه با همکاری مرکز مطالعات ژنتیک انسانی هدینگتون انگلستان، دپارتمان بیولوژیک ساپینزا از رم (ایتالیا)،دانشگاه آریزونا آمریکا و... انجام یافت.
این بررسی، نشاندهندۀ پیوستگی تباری اقوام ایرانی و از جمله لرها و بختیاریها با تیرۀ نامور به آریایی با اختلاطی از تیرههای دیگر است (کوینتانا - مورسی، 2004):

همچنین به گفتۀ دکتر اشرفیان بناب، آخرین دگرگونی عمدۀ ژنتیکی در ایران، به بازۀ زمانی یازده هزارسال پیش بازمیگردد و ریشۀ این تیرۀ بزرگ، به جنوب باختری فلات ایران میرسد. یعنی همان جا که بختیاریها ساکن و میراث‌دار آن هستند:
«تحقیقات اخیر ژنتیکی اینجانب نشان میدهند که عموم اقوام و گروههای جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزیی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهایمختلف هم تکلم میکنند، دارای ریشۀ ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشۀ مشترک، به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوبغربی فلات ایران ساکن بوده برمیگردد ...، اندکی تفحص در منابع و مدارک تاریخیموجود نشان میدهد که کلمات آریا وآریایی به کرات توسط شخصیتهای تاریخی و مورخان داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته و دارای معانی مختلفی بودهاند، مثلا به عنوان نامی برای یک جمعیت باستانی در ایران، نامی برای زبان ایرانباستان و حتی نامی برای سرزمینی که محل اقامت ایرانیان باستان بوده، به کار رفته است. اسناد و شواهد تاریخی و باستانشناسی نشان میدهد که آریاییان، اقوامی مهاجر نبودهاند، بلکه از حدود ده هزارسال قبل در این سرزمین ساکن بوده و مبداومنشاء بزرگترین ابداعات و نوآوریهای انسان مدرن بودهاند...»(اشرفیان بناب، 1390)


2- سرزمین محل سکونت این مردمان در جنوبباختری فلات ایران، محل نَشو و نمای دو تمدن بزرگ ایلامی و هخامنشی است. به لحاظ زبانشناسی، زبان و گویش بختیاری، بازماندۀ پارسی باستان است. نکته قابل توجه اینست که زبان فارسی امروز گرچه خود زیرمجموعۀ پارسی باستان میباشد، اما این زبان بیشتر برجای مانده از فارسی دری و خراسانی است و نزدیکی زبان بختیاری با پارسی کهن مینمایاند که بختیاریها چه به لحاظ زبانی، چه به لحاظ تبارشناسی و چه از دیدگاهجغرافیای محل سکونت، وارثان قوم پارسه باستان و ایلامیان هستند که پایه گذاران تمدن دوردست ایرانزمین به شمار میروند. پس اکنون بهتر درمییابیم که چرا تجزیه طلبهای نفوذی و مزدبگیران استعمار، از نام این مردم گرفته تا مجاهدتهایشاندر دفاع و پدافند دلیرانه از استقلال و تمامیت ارضی کشور و به‌ویژه پایهگذاری نظام مشروطه را آماج کینهتوزی خویش قراردادهاند.


در پایان به عنوان یک ایرانی ساکن استان تهران که دارای ریشۀ مازندرانی است، در برابر هممیهنان غیرتمند و ایرانپرست بختیاری سر تعظیم فرود میآورم و از واکنش برحقشان سپاسگزاری مینمایم.


«گر ایرانزمین بختیاری نداشت / گمانم که از بخت یاری نداشت»