«یقین دارم این روز بزرگ، روزی تبدیل به عید ملی ما ایرانیان خواهد شد. اینچنین ادامه دادند که بنا به رسوم حزبی ما در آغاز مراسم های رسمی حزبی متن "سرآغاز" و در پایان مراسم متن "هفت پیمان" را می خوانیم و این دو متن بیان کننده گوشه هایی از آرمان های حزب پان ایرانیست است. سپس سرور دکتر زنگنه از باشندگان خواستند برای صلا دادن سرآغاز حزبی بپاخیزند.
پس از صلا دادن سرآغاز حزبی، سرور جانفشان از سرور مهندس ابراهیم قیاسیان مسئول دفتر مرکزی حزب و عضو شورای عالی رهبری حزب پان ایرانیست تقاضا کردند به جایگاه آمده و بیاناتی را برای باشندگان داشته باشند. سرور قیاسیان نیز با عرض درود و شادباش به باشندگان و رزمندگان نهضت مقدس پان ایرانیسم و حزب پان ایرانیست اشاره داشتند که: «امروز در شرایطی شصت و نهمین سالگرد بنیاد مکتب پان ایرانیسم را جشن می گیریم که سرتاسر میهن ما بلکه اطراف میهن ما در اختیار زورگویان و چپاولگران است و نیز اینکه نهضت و حزب ما نهضتی یکتا در میان تمامی گروه ها و تمامی حزب ها و تمامی کسانی که ادعای ایران دوستی دارند در حال مبارزه است. امروز چهره های جوان و تابناکی را در اینجا می بینیم که ثمره بدون کاستی کار گروه پان ایرانیست است، امروز ما جوانان برومند و پر آرمانی را می بینیم که با خود انگیزه "بزرگی ایران" را دارند و برای بزرگی ایران جانفشانی می کنند و از هیچ حمله و یورشی نمی ترسند ...». سرور قیاسیان افزودند «اینجا "ایرانزمین" است، سرزمینی که باید فخر فرهنگ جهان باشد ولی امروز در چنگال فرهنگ عرب گیر کرده است... امروز دشمن شماره یک ما عرب است و دلیل و چرایی آن را هم رویه "براندازی نظام ایرانی" است. نتیجه این سهل انگاری و فراگیر کردن قوم گرایی و پان ترکیسم و... و مقابله کردن با پان ایرانیست ها! به جرم ایران خواهی و آرمان خواهی در راستای همین نهادینه کردن فرهنگ عرب و تیشه به ریشه فرهنگ ایران زدن است». سرور قیاسیان با آرزوی سربلندی برای همه ایرانیان سخنانشان را پایان دادند.
سرور بیژن مجری برنامه با یاد کردن درگذشتگان و شهیدان نهضت مراسم را ادامه دادند از جمله نخستین شهید نهضت سرور علیرضا رییس، سرور هوشنگ رضیان، سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، سرور منوچهر مسعودی، سرور اصغر لقابی پدر و پسر، سرور محمد نریمانی، سرهنگ سرور حسن مقبل زاده، سرور سرهنگ نادری و ده ها و ده ها تن دیگر که با این آرمان تن به گلوله سپردند و تا آخرین دم بر آرمان خودشان با ایمان و استوار باقی ماندند. نام و یادشان و راهشان زنده و پر رهرو باد. سپس سرور بیژن از سرور بانو صفارپور (دبیرکل حزب) دعوت کردند تا به جایگاه تشریف بیاورند و با سخنانشان مزین بخش نشست گردند. سرور بانو صفارپور ضمن خوش آمدگویی بر تمامی باشندگان در پیوند با سخنان سرور قیاسیان سخنانشان را آغاز کردند و گفتند: «بدانید که نهضت هم اینک در جایگاهی قرار گرفته است که اگرچه نظام حکومتی فعلی با ما سر کم لطفی دارد ولی امیدواریم و به این امید دارم که جوانانی که نسل دوم و سوم درین نظام اسلامی حرف و دلسوختگی ما را نسبت به میهن دریافت می کنند و متوجه شده و می شوند که اداره ایران جز با افکار و راهکارهای پان ایرانیستی در "جهانی پر از دشمن" اتفاق نخواهد افتاد». ایشان با اشاره به تاریخچه حزب و رویه شادروان سرور پندار که در سالروز نهضت این تاریخچه را مرور می کردند پرداختند و به عنوان مسئول تشکیلات حزب این رویه را انجام دادند و فرمودند که: «پان ایرانیسم یعنی رسالت تاریخی ملت بزرگ ایران» و نیز با خطاب قرار دادن باشندگان گفتند که ما امروز درین مکان گرد هم امده ایم تا میراث فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و تاریخی مردان بزرگی را پاس بداریم که رسالت تاریخ زمان خود را به درستی شناختند و مسئولانه به پیام تاریخی زمان خود عمل کردند و با خون خود نهضتی را به ثبت تاریخ رساندند که امروز موجبات این مجموعه و تشکیلات را برای ما فراهم آوردند. ایشان با اشاره به فرازهایی از پیام های وصیت گونه بزرگان نهضت از متون حزبی مانند "ما چه می خواهیم" پرداختند و در ادامه گفتارشان با اشاره به وضعیت ایران در 8 شهریور 1320 و پاگیری و شکل گیری نهضت در آن لحظه تاریخی توسط سروران پزشکپور و دکتر عاملی تهرانی و یار دیرینه شان سرور پورهاشمی گرانقدر و دیگر نوباوگان فرمان تاریخ خودشان را دریافتند و به آن عمل نمودند و نهضت پان ایرانیسم را که بر پایه مکتب پان ایرانیسم است را پایه گذاری کردند. سرور بانو صفارپور با بازگویی تاریخ دویست ساله و معاصر ایران و نیز جایگاه تاریخی نهضت پان ایرانیسم، این نهضت را بر ضد هر آنچه آثار و نشانه های دویست سال یورش ارضی و فرهنگی و سیاسی و قدرت های استعمارگری به ایران و سرزمین های ایرانی نشین تحمیل کرده اند دانستند. ایشان تنها راه برون رفت از شرایط گذشته و فعلی که قدرت های استعماری شرق و غرب برای ایران رقم زده اند را علیرغم تمامی اختلاف سلیقه ها "وحدت و یگانگی و یکپارچگی و سرافرازی درفش ملی ایران" دانستند. پایان بخش سخنان سرور بانو صفارپور چنین بود: «به جهان آمده ام برای ایران، زندگی می کنم برای ایران، خواهم مرد برای ایران؛ زندگی بدون ایران، هرگز».
سرور بیژن از بانو حوریه رستمی دعوت کردند تا چکامه ای را بسرایند، سپس از سرور دکتر موسوی دعوت شد به نمایندگی از جوانان حزب به جایگاه تشریف بیاورند. سرور دکتر موسوی نیز با خوش آمدگویی به باشندگان سپاسمندی خودشان را از لطف سروران حزبی که سال گذشته در همین روز ایشان در زندان بودند و مورد حمایت قرار گرفتند را ابراز داشتند. سرور دکتر موسوی گفتارشان را با مسئله حکومت در ایران که مسئله اکثر تمدن های جهان در پهنه تاریخ بوده است آغاز کردند و جایگاه مهم حکومت را یادآور شدند و اشاره داشتند که به دلیل اهمیت این مقوله از کهن روزگاران از اوستای کهن کارکرد و عملکرد فرمانروایان آمده زیرا بازتاب روزگار بوده است. ایشان با اشاره به فلسفه حکومت و به ویژه فلسفه و نگرش "هابزی" به حکومت را تشریح کردند. حکومت ها مانند آناتومی انسان هستند به وجود می آیند و از بین می روند و هیچ حکومتی ابدی نیست. تشابهات ارگانیک انسان و حکومت ها را بر اساس فلسفه لویاتان هابزی تشریح کردند و وجود مرجع حاکمیت دوگانه در حکومت یعنی مرجع حاکمیت مدنی و مرجع حاکمیت روحانی است یکی از بیماری های حکومت است که بخواهند موازی هم عمل کنند کشور درگیر می شود و حاکمیت کشور را تقسیم می کند و تعارض در قانونگذاری به وجود آمده و کشوری را که درگیری مذهبی و فرقه ای پیدا می کند را به آتش جنگ داخلی می کشاند. دقیقا این نگرش هابزی را انگلستان و بی بی سی فرمول وار درباره ایران توسط روشنفکران بی سواد دنبال می کند. ارزش یک حکومت به برآیند عملکردش است و ترازوی یک پان ایرانیست در قبال حکومت ها کارنامه شان است. در چارچوب حفظ وحدت و منافع ملی ایران می بایستی حکومت ها نقد شوند و در پایان سخنانشان با اشاره به اندرزنامه اردشیر پاپکان 1800 سال پیش جملاتی را درین خصوص بیان داشتند و درک این مطلب توسط بزرگان و فرمانروایان خردمند ایرانی که فرهنگ سازی شده و نهادینه شده بود را تبیین کردند.
پس از سخنان ارزنده سرور دکتر موسوی، سرور جانفشان پشت تریبون رفتند و از سرور ناصر عضو دیرگام حزب در خوزستان و اهواز دعوت کردند تا پشت تریبون قرار گیرند. سرور ناصر چنین ادامه دادند از اینکه امروز در جمع یاران نهضت و در پایگاه سیاوش هستم احساس غرور می کنم و مختصر اشاره ای داشتند به خاطرات گذشته حزب در خوزستان و یاری کردن سرور شادروان مهدی صفارپور در دوره انتخابات ایشان در شوشتر در سال های پیش از انقلاب. پس از سرور ناصر سرور بانو فریده پزشکپور (ضامنی) خواهر ارجمند سرور پندار بزرگ پشت تریبون رفتند و ضمن تشکر و سپاس از سرور ضامنی همسرشان ادامه دادند برای من و مجید افتخار و سعادتی بود که از سرور پندار به عنوان دو یار و دو عاشق، دو پرستار از ایشان پذیرایی کردیم و در ادامه مطالبی از سرور پندار که در روز دوشنبه روز ملاقات با دوستان که بسیار شاد می گشتند و چه در مواقع حصور دکترشان سرور دکتر اکبر که بدون هیچ چشم داشت مالی ایشان را درمان و عیادت می کردند مطالبی را بیان داشتند و در لابلای سخنانشان اشاره ای داشتند به اینکه سرور پندار تاکید داشتند که دوستان باید از بانو صفارپور حمایت کنند و پایگاه سیاوش را که خود ایشان نام نهاده و افتتاح کرده بودند را مرکزی مهم برای برپایی نشست های هفتگی و رساندن صدای ایرانخواهی پان ایرانیست ها بدانند.
پس از سخنان سرور بانو فریده ضامنی سرور بیژن از نوباوه جوان، سرور آرین یزدی نوه پسری سرور یزدی گرامی که جوان ترین هموند حزبی در نشست امروز بودند دعوت کردند تا پیام خود را به گوش حاضرین برساند، این نوجوان با قدی برافراشته و بیانی محکم با گفتن "پاینده ایران" گفت «نمی دانم درین جمع بزرگ پان ایرانیستی چه بگویم اما آرزو داشتم امروز در اینجا دوستان همسن و سال من بیشتر حضور داشتند تا درس وطن پرستی را بیشتر و بهتر می آموختند».
سخنران بعدی سرور امیری یار قدیمی و نسل سوم نهضت بودند از خطه شیراز و مسئول تشکیلات فارس با لهجه لری و احساسات وصف ناپذیر پای تریبون رفتند و خاطرات خود را که چگونه و از کی در مسجد سلیمان زمانی که دانش آموز بودند و به حزب پیوستند و تا به امروز که راهی جز راه آرمان نهضت پان ایرانیسم را دنبال نکردند را بیان نمودند و پس از آن واژه "پان" را که در گویش لری به معنای همه و گروه گفته می شود را بیان کردند و با همان شور و احساس اولیه شروع به خواندن قسمتی از اشعار شاهنامه فردوسی نمودند که با تشویق حاضرین روبرو شد.
سپس سرور بیژن پای تریبون قرار گرفتند و مقدماتی درخور سخنران بعدی سرور یزدی یار دیرین و سخنگوی حزب و عضو شورای عالی رهبری که قلم و قدمشان در راه آرمان های بزرگ ایران و با درک و درایت در رساندن رسالت تاریخی خود که سبب آگاهی و بیداری جامعه بزرگ ایران است خواستند که پای تریبون قرار گیرند و مطالب خود را بیان دارند. ایشان اشاره کردند دوستان قبل از من گفتنی های تاریخ نهضت را بیان کردند، اگرچه قول می دهم زیاد سخن نرانم اما اشاره داشتند به مطلبی که وزیر اطلاعات و امنیت کشور امروز اعلام نمودند که دهان کسانی را که انتقاد سازنده می کنند می بوسم! در ادامه به طرز زیبایی فرمودند امیدوارم من اولین کسی باشم که دهانم را می بوسند که با خنده حاضرین روبرو گردید و ادامه دادند... در حالی که نشست همچنان به وسیله نهادهای امنیتی از خیابان تا درون جلسه تحت نظارت و جلوگیری از حضور مشتاقان و دوستداران نهضت اهورایی پان ایرانیسم بود سرور یزدی خطر حضور مفسدان اقتصادی و اداری درون نظام را که امنیت ملی را به خطر می اندازند هشدار دادند و با اشاره به اوضاع خطیر منطقه و نیز شرایط و وضعیت حضور جمهوری اسلامی در سوریه و یمن و عراق را تحلیل و بررسی نمودند و سپس با با اشاره به عناد تاریخی و پیمان شکنی های روس ها در روابطشان با ایران، عواقب همکاری های اخیر جمهوری اسلامی با روس ها را بیان نمودند و در پایان سخنانشان با اشاره کیفیت آرمانی نیروهای جوان و سروران حزبی خطاب به جمهوری اسلامی گفتند با همه فشارهای بر روی حزب پان ایرانیست و نهضت با توجه به پایه های بنیاد مکتب پان ایرانیسم، «جلوی رفتن را علامت ممنوع نگذارید، پرواز خواهیم نمود...».
سرور بیژن از سرور ابوالقاسم پورهاشمی گرانقدر یکی از سه یار دبستانی و یادگار سرور پزشکپور رهبر "فنا در آرمان" و سرور دکتر عاملی آموزگار شهید نهضت بودند به عنوان آخرین سخنران نشست 15 شهریور 1395 خورشیدی تقاضا نمودند به جایگاه تشریف بیاورند و با سخنان پر بارشان زینت بخش حسن ختام سخرانان باشند. سرور پورهاشمی چنین بیان کردند که هفتاد سال پیش در حالی که شاگرد کلاس چهارم دبستان معزی بودیم در حیاط مدرسه جمع می شدیم و از ایران گرفتار در بند بیگانه و استعمارگر سخن می گفتیم و در زنگ تفریح ها موجبات اساس بنیاد مکتب و نهضت ما شکل گرفت و من امروز خوشحالم که خداوند به من فرصتی داد تا یکبار دیگر در کنار شما عزیزان باشم و یاد دوستان رفته خود را زنده بدارم.در نشست امسال با کمال تاسف یارانی چونان همیشه در جمع ما نبودند از جمله شاعر ملی ایران سرور دکتر بادکوبه ای هرچند دعوت شده بودند اما گویا نتوانستند که چون همیشه در جمع ما باشند در پایان ضمن یادی از همه دوستان و سرورانی که از میان ما رفته اند به ویژه سرور دکتر عبدالرضا طبیب برای همه آنان که می شد باشند و نبودند آرزوی پیروزی و سربلندی شد.
به همت شورای عالی رهبری و سرور بانو صفارپور به پاس قدردانی از کوشش های حزبی یاران و اندامان پیشکسوت و دیرهنگام مکتب، تقدیرنامه از سوی سرور بانو صفارپور به دوتن از یاران مکتبی سرور گرانقدر دکتر عبدالرضا باستانی (مسئول تشکیلات اهواز) و همسر ارجمندشان سرور بانو پری بستر آهنگ پیشکش گردید. همچنین از سوی جوانان حزب پان ایرانیست سپاس نامه هایی به سروران شورای عالی رهبری به پاسداشت کوشش های بی دریغشان در راه آرمان و تشکیلات حزب به این سروران گرامی پیشکش گردید. در پایان نماهنگی که از هفت دهه کوشش پان ایرانیست ها تهیه گشته بود برای باشندگان به نمایش در آمد و سپس مراسم با سرود "ای ایران" و پذیرایی و عکس های یادگاری باشندگان ارجمند پایان یافت.
عکس یادگاری چند تن از پان ایرانیست ها و باشندگان