پاینده ایران
همواره بر سر برتری و میزان فایده و کارکرد انواع حکومت میان هواداران آن ها بحث بوده است که بیشتر مواقع این بحث ها پیرامون مسائل آرمانی، تاریخی، اجتماعی، و سیاسی است و از دیگر سو اینگونه بحث ها با رویکردی کیفی - توصیفی و بدون ارائه آمارهای عددی، و نهایتاً با ذکر دو یا سه مثال از کشورها است. خلائی که در اینگونه مباحث برای مقایسه کارکردهای اجتماعی و سیاسی انواع حکومت های وجود دارد، موضوع بررسی های آماری از طریق شاخص های عددی به دست آمده و تحلیل و مقایسه آن هاست.
برای بررسی کارکرد حکومت ها در دو شکل پادشاهی و جمهوری لازم است که از داده های آماری چند شاخص جهانی استفاده و سپس آن ها را تحلیل کرد تا داده های کمّی به توصیف های کیفی بدل گردد که دانش آمار به کمک این بررسی ها آمده است. در ابتدا لازم است که تعریفی از دانش آمار داشته باشیم:
آمار دانشی است که به مطالعه گردآوری، تحلیل، تفسیر، ارائه و سازماندهی داده ها می پردازد. آمار را باید علم و عمل استخراج، بسط، و توسعه دانش های تجربی انسانی با استفاده از روش های گردآوری، تنظیم، پرورش، و تحلیل داده های تجربی (حاصل از اندازه گیری و آزمایش) دانست. علم آمار، علم فراهم کردن داده های کمّی و تحلیل آن ها به منظور به دست آورن نتایجی که اگرچه احتمالی است، اما در خور اعتماد است. برخی از منابع، آمار را شاخه ای از نظریه تصمیم ها به شمار می آورند.
داده ها در این بررسی، شاخص های هر کشور با توجه به شکل حکومتی آن است. همچنین جامعه آماری مورد نظر در هر یک از شاخص ها، کشورهایی هستند که اطلاعاتشان در آن شاخص برای آن سال در دسترس نویسنده بوده است، و کشورهایی که اطلاعاتشان در آن شاخص برای آن سال منتشر نشده است یا در دسترس نویسنده نبوده است در محاسبات و بررسی های آن شاخص نادیده گرفته شده است. غالباً کشورهای توسعه نیافته و کشورهایی که جمعیت و یا مساحت اندکی دارند، اطلاعاتشان در برخی از شاخص ها در دسترس نیست.
اطلاعات مربوطه به کشورها برای هر شاخص در آخرین سال در دسترس نویسنده، توسط مؤسسه معتبر و مشخصی جمع آوری و منتشر شده است که نویسنده برای بررسی ها و تحلیل های خود به آنان استناد کرده است.
در این بررسی کوشش شده است که شاخص های مهم و با توصیف کنندگی نسبتاً دقیق، روشن، و جامع از وضعیت کشورها مورد بررسی قرار گیرد زیرا بررسی تمام شاخص های جهانی در این نوشتار کاری بسیار سخت و زمان بر و البته به احتمال بسیار دارای نتیجه ای همانند بررسی کنونی است.
حکومت ها در این نوشتار بر اساس شکل کلی آن ها به دو دسته پادشاهی و جمهوری تقسیم بندی شده و شکل جزئی تر آن ها مورد بررسی قرار نگرفته است ولی محتوای آن ها از طریق شاخص ها به کار رفته مورد سنجش قرار گرفته است. گفتنیست در تمام بررسی ها و تحلیل های آماری این نوشتار اصل بی طرفی رعایت شده تا نتایج دقیق و قابل اعتمادتری ارائه گردد.
پیش از شروع بررسی ها لازم است توضیحاتی ارائه شود:
شاخص: واژه شاخص در کل، به معنای نمودار یا نشان دهنده، یا نماینده است. شاخص، کمیتی است که نماینده چند متغیر همگن است و وسیله ای برای اندازه گیری و مقایسه پدیده هایی است که دارای ماهیت و خاصیت مشخصی هستند، که بر مبنای آن می توان تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معینی را در طول یک دوره بررسی نمود.
متغیر: متغیرها نقشی عمده و بنیادی در مسیر کاهش و مدیریت پیچیدگی در بسیاری از زمینه های گوناگون علمی بر عهده دارند. متغیرها شبیه ظرف هایی عمل می کنند که آن ها را به منظور صوری کردن مفاهیم و عملکردها به کار برده می شود و در واقع، صوری کردن را می توان نقطه شروع و آغاز ماشینی کردن دانست.
برخی متغیرها که مرکب از چندین متغیر ساده تر هستند، متغیرهای چند وجهی یا سازه (construct) نامیده می شود. سازه ها مستقیماً قابل اندازه گیری نیستند و هر سازه متشکل از چند بُعد (dimention) است، که برای اندازه گیری آن باید تمام ابعاد را سنجید. هر بُعد توسط متغیرهای جزئی تری که شاخص (indicator) نامیده می شود، اندازه گیری می شود. شاخص ها مستقیماً قابل سنجش هستند. پس از اندازه گیری شاخص ها، آن ها را به روش های ریاضی همتزار می کنند تا جمع پذیر شوند و بتوان به صورت عددی واحد که شاخص ترکیبی نامیده می شود، نشان داد.
شاخص های بررسی شده در این نوشتار
شاخص آسیب پذیری:
شاخص آسیب پذیری کشورها یک گزارش سالانه درباره آسیب پذیری کشورها است که از سال 2005توسط اندیشکده صندوق صلح و مجله فارین پالیسی منتشر می شود. اهداف این صندوق، خلق ابزارهای عملی و رهیافت های نظری برای کاهش مخاصمات عنوان شده است.
این شاخص ها عبارتند از فشارهای جمعیتی، پناهندگان و جمعیت جابجا شده داخلی، نارضایتی گروهی، فرار جمعیت، توسعه غیر متوازن اقتصادی، نزول اقتصادی، مشروعیت حکومت، خدمات عمومی، حقوق بشر، حاکمیت قانون، دستگاه امنیتی، دسته بندی جناحی نخبگان، و دخالت خارجی.
بازه این شاخص از 0 تا 120 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، آن کشور دارای آسیب پذیری بیشتری است و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2018 است.
شاخص رفاه:
رفاه لگاتوم رتبه بندی سالانه مؤسسه پژوهشی لگاتوم است که درباره سطح رفاه در کشورهای مختلف منتشر می شود. لگاتوم از سال 2007 این گزارش را می کند و پژوهشگران آن، شاخص رفاه را بر اساس ترکیبی از وضعیت کشورها در هشت حوزه مختلف تعریف کرده اند.
سطح رفاه در کشورها با مقایسه وضعیت آن ها در هشت حوزه اقتصاد، فرصتهای کسب و کار، حکومت داری، آموزش، سلامت، امنیت و ایمنی، آزادی های فردی و سرمایه اجتماعی سنجیده می شود.
بازه این شاخص از 0 تا 100 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، آن کشور مرفه تر است و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2017 است.
شاخص رضایت از زندگی:
شاخص رضایت از زندگی یک تحلیل روانشناسی اجتماعی از آدرین ج. وایت ازدانشگاه لسستر است، که تلاش می کند درجه رضایت مندی در کشورهای مختلف را نشان دهد.
در این محاسبه، میزان سلامتی، ثروت، و دسترسی به آموزش پایه ای ملاک قرار داده شده است. این مثالی است از اندازه گیری شادی با پرسش مستقیم از مردم در مورد رضایتشان از زندگی، در مقابل تقسیم بندی های دیگر همانند تولید ناخالص ملی. برخی مطالعات نشان می دهد که شادی را می توان به طور مؤثر اندازه گیری کرد.
بازه این شاخص از 100 تا 300 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، مردم آن کشور از زندگی رضایت بیشتری دارند و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2006 است.
شاخص شادی:
رتبه بندی کشورها از لحاظ شاخص شادی توسط مؤسسه مطالعاتی "SDSN" (راه حل های پایدار شبکه توسعه)، وابسته به سازمان ملل در سال 2017 انجام شده است. هشت عامل در این رتبه بندی مؤثر است که عبارتند از:
1- میزان حمایت های اجتماعی، 2- امید به زندگی در بدو تولد، 3- آزادی به انتخاب زندگی، 4- سخاوت، 5- وجود فساد، 6- سرانه تولید ناخالص داخلی، 7- حالات مثبت (خنده، شادی و...)، 8- حالات منفی (نگرانی، غم و اندوه و...).
بازه این شاخص از 0 تا 10 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، مردم آن کشور شادتر هستند و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2017 است.
شاخص صلح جهانی:
شاخص صلح جهانی نام یک شاخص برای اندازه گیری میزان صلح و آرامش نسبی در کشورها است. این شاخص سالیانه تعیین می گردد و حاصل تحقیقات مؤسسه صلح و اقتصاد در استرالیا است.
بازه این شاخص از 0 تا 2.5 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، آن کشور دارای صلح و آرامش نسبی بیشتری است و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2018 است.
شاخص توسعه انسانی:
شاخص توسعه انسانی به صورت خلاصه شده (HDI)، شاخصی ترکیبی است برای سنجیدن موفقیت در هر کشور، در سه معیار پایه از توسعه انسانی: زندگی طولانی و سالم، دسترسی به دانش و معرفت و سطح زندگی مناسب.
مفهوم توسعه انسانی به جای تمرکز بر ابزار به اهداف پیشرفت و توسعه تأکید دارد. هدف واقعی توسعه باید خلق محیطی برای افراد باشد که در آن بتوانند از زندگی طولانی، سالم و خلاق لذت ببرند. شاخص توسعه انسانی میانگین هندسی شاخص های سه بُعد امید به زندگی، تحصیلات، و درآمد سرانه است.
بازه این شاخص از 0 تا 1 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، آن کشور دارای صلح و آرامش نسبی بیشتری است و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2016 است.
شاخص مردمسالاری:
شاخص مردمسالاری نتایج تحقیقات سالیانه واحد اطلاعات اکونومیست درباره وضعیت مردمسالاری در کشورهای جهان است. این شاخص بر اساس شصت شاخص دسته ای در پنج شاخص اصلی شامل شیوه انتخابات، تکثرگرایی، آزادی های مدنی، مشارکت سیاسی، و فرهنگ سیاسی است. این فهرست، کشورها را بر اساس وضعیت مردمسالاری از بهترین وضعیت تا وخیم ترین وضعیت به به چهار نوع مردمسالاری کامل، مردمسالاری شکننده، شرایط بینابینی (حکومت های دوگانه)، و حکومت های استبدادی تقسیم می کند.
بازه این شاخص از 0 تا 10 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، حکومت آن کشور دموکراتیک تر و دارای مردمسالاری بیشتری است و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2017 است.
شاخص احساس فساد:
سازمان شفافیت بین الملل، با استفاده از شاخص درک یا احساس فساد، کشورها را بر حسب میزان فساد موجود در میان مقامات دولتی و سیاستمدارانشان رتبه بندی می کند. به عبارت دیگر، این معیار شاخصی است که رتبه فساد در بخش عمومی یک کشور را در میان سایر کشورهای جهان نشان می دهد.
این شاخص که هرساله منتشر می شود، به وسیله معیارهای تعیین شده سازمان جهانی شفافیت بین الملل و دانشگاه پاساو در آلمان محاسبه می شود.
سازمان بین المللی شفاف سازی در کشورهای مختلف دفتر داشته و گزارش های سالانه خود را بر پایه معیارهایی از جمله بررسی مدیریت دولتی در کشورها، شرایط دسترسی شهروندان به خدمات عمومی، ساختار حقوقی و قضائی حاکم در کشورها و موقعیت بخش خصوصی تهیه می کند.
بازه این شاخص از 0 تا 100 است که هرچقدر این مقدار بیشتر باشد، حکومت و مسئولان آن کشور پاک تر و دارای فساد کمتری هستند و برعکس آن نیز. همچنین شاخص استفاده شده در این نوشتار مربوط به سال 2017 است.
فایل کامل PDF نوشتار
همراه با جدول شاخص های هر کشور و روش های محاسبه
تحلیل ها و مقایسه شاخص ها در دو نوع حکومت پادشاهی و جمهوری:
آسیب پذیری: در میان مجموع شاخص آسیب پذیری کشورهای جهان، به طور میانگین 40.17 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 58.83 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط آسیب پذیری کشورهای پادشاهی 19.66 درصد از کشورهای جمهوری کمتر است. نسبت میانگین شاخص آسیب پذیری کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 55.92 است که به این ترتیب و به طور میانگین، آسیب پذیری کشورهای پادشاهی 15.75 درصد از آن کمتر و آسیب پذیری کشورهای جمهوری 3.91 درصد از آن بیشتر است.
رفاه: در میان مجموع شاخص رفاه کشورهای جهان، به طور میانگین 53.67 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 46.33 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط کشورهای پادشاهی 7.34 درصد از کشورهای جمهوری مرفه تر هستند. نسبت میانگین شاخص رفاه کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین، جهانی برابر با 47.64 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین رفاه در کشورهای پادشاهی 6.03 درصد از آن بیشتر و در کشورهای جمهوری 1.31 درصد از آن کمتر است.
رضایت از زندگی: در میان مجموع شاخص رضایت از زندگی کشورهای جهان، به طور میانگین 54.43 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 45.57 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط رضایت از زندگی در کشورهای پادشاهی 8.86 درصد از کشورهای جمهوری بیشتر است. نسبت میانگین شاخص رضایت از زندگی کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 47.76 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین، رضایت از زندگی در کشورهای پادشاهی 6.67 درصد از آن بیشتر و در کشورهای جمهوری 2.19 درصد از آن کمتر است.
شادی: در میان مجموع شاخص شادی کشورهای جهان، به طور میانگین 45.93 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 45.07 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط کشورهای پادشاهی 9.86 درصد از کشورهای جمهوری شادتر هستند. نسبت میانگین شاخص رضایت از زندگی کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 46.88 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین، شادی در کشورهای پادشاهی 8.05 درصد از آن بیشتر و در کشورهای جمهوری 1.81 درصد از آن کمتر است.
صلح جهانی: در میان مجموع شاخص صلح جهانی کشورهای جهان، به طور میانگین 18.80 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 81.20 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط کشورهای پادشاهی 62.40 درصد از کشورهای جمهوری دارای صلح و آرامش بیشتری هستند. نسبت میانگین شاخص صلح جهانی کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 21.86 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین، صلح و امنیت در کشورهای پادشاهی 3.06 درصد از آن بیشتر و در کشورهای جمهوری 59.34 درصد از آن کمتر است.
توسعه انسانی: در میان مجموع شاخص توسعه انسانی کشورهای جهان، به طور میانگین 53.77 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 46.23 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط کشورهای پادشاهی 7.54 درصد از کشورهای جمهوری توسعه یافته تر هستند. نسبت میانگین شاخص توسعه انسانی کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 47.67 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین، توسعه یافتگی در کشورهای پادشاهی 6.10 درصد از آن بیشتر و در کشورهای جمهوری 1.44 درصد از آن کمتر است.
مردمسالاری: در میان مجموع شاخص مردمسالاری کشورهای جهان، به طور میانگین 54.19 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 45.81 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط کشورهای پادشاهی 8.38 درصد از کشورهای جمهوری مردمسالارتر و دموکراتیک تر هستند. نسبت میانگین شاخص مردمسالاری کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 47.82 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین، دموکراسی و مردمسالاری در کشورهای پادشاهی 6.37 درصد از آن بیشتر و در کشورهای جمهوری 2.01 درصد از آن کمتر است.
ادراک فساد: در میان مجموع شاخص توسعه انسانی کشورهای جهان، به طور میانگین 60.44 درصد آن مربوط به کشورهای پادشاهی و 39.56 درصد آن مربوط به کشورهای جمهوری است که به طور متوسط کشورهای پادشاهی 20.88 درصد از کشورهای جمهوری سالم تر و شفاف تر و به همین میزان کشورهای جمهوری از کشورهای پادشاهی فاسدتر هستند. نسبت میانگین ادراک فساد کشورهای پادشاهی و جمهوری به میانگین جهانی برابر با 44.25 درصد است که به این ترتیب و به طور میانگین،، فساد در کشورهای پادشاهی 16.19 درصد از آن کمتر و در کشورهای جمهوری 4.69 درصد از آن کمتر است.
در مجموع می توان نتیجه گرفت که کشورهای پادشاهی نسبت به کشورهای جمهوری دارای آسیب پذیری کمتر، مرفه تر، دارای رضایت از زندگی بیشتر، شادتر، دارای صلح و امنیت بیشتر، توسعه یافته تر، دموکراتیک تر، و از نظر فساد سالم تر هستند.
همچنین بنا بر آمار سازمان ملل متحد، 7 کشور از 10 کشوری که دارای بهترین شرایط زندگی در دنیا هستند با حکومت پادشاهی مشروطه اداره می شوند. [1]
از آنجا که ساختار حکومت های پادشاهی ایجاب کننده بایدها و شرایط لازم برای کشورها و ملت هاست، شاید بتوان نتیجه گیری بالا را به دیگر شاخص هایی که در این نوشتار لحاظ نشده است نیز تعمیم داد که هر یک نیاز به بررسی جداگانه دارد. همچنین از آنجا که تغییرات هر شاخص برای هر کشور در سال های گذشته بسیار اندک بوده است، نتایج به دست آمده را می توان با ثبات نسبی بالا برای سال های آینده پیش بینی کرد
خاستگاه ها:
شاخص شادی: www.modir-mba.com
شاخص مردمسالاری: www.eiu.com/topic/democracy-index
شاخص ادراک فساد: www.transparency.org/news/feature/corruption_perceptions_index_2017
شاخص توسعه انسانی: www.hdr.undp.org/en/2016-report
شاخص رفاه: www.prosperity.com
شاخص رضایت از زندگی: www.en.wikipedia.org/wiki/Satisfaction_with_Life_Index
شاخص آسیب پذیری: www.fundforpeace.org/fsi/data
شاخص صلح جهانی: www.visionofhumanity.org/reports
1- www.bbc.co.uk/persian/world/2010/12/101221_an_monarchy_importance.shtml
پاینده ایران