پس از آنکه دستگاه امنیتی حاکمیت فرقه ای صبح روز شنبه 18 اردیبهشت 1389 با محاصره دفتر مرکزی حزب پان ایرانیست – پایگاه سیاوش – از حرکت اندامان حزب بسوی مزار سرور شهید دکتر عاملی تهرانی جلوگیری کردند، سرور بانو صفارپور، دبیرکل حزب ابتدا به مأموران امنیتی نسبت به اینگونه برخوردهای حاکمیت فرقه ای با حزب پان ایرانیست هشدار دادند و سروران حزبی با فریاد سرود « ای ایران » در برابر نیروهای امنیتی انسجام تشکیلاتی خود را برای اجرای فرمانهای دبیرکل حزب به نمایش گذاردند.
در ادامه سرور بانو صفارپور خلاصه ای از خاطرات آخرین ماه های زندگی شهید دکتر عاملی را نقل کردند.
شب 19 بهمن 1357 به همراه همسرم به خانه دکتر عاملی رفتیم. همسر ایشان روی یک چراغ والور مشغول تهیه غذا بودند. همسرم از دکتر عاملی خواستند با وجود این آشوب و نابسامانی و خطرات کاملا محتمل کشور را ترک کنند، که دکتر عاملی در پاسخ گفتند: « شما هم این پیشنهاد را می دهید سرور صفارپور؟ اگر من را محاکمه کنند شو ( نمایش ) جالبی خواهد بود. » سپس رو به تلویزیون سیاه و سفید 14 اینچ خود کردند که تصاویر استقبال از آقای خمینی را نشان می داد و با خنده عنوان کردند: « ببینید چه تدارکی برایمان دیده اند!»
با وجودی که دکتر عاملی در سفرهای حزبی که با خانواده به خوزستان داشتند اغلب میهمان خانواده صفارپور بودند سرور بانو صفارپور اشاره کردند که همواره ایشان را در حالتی موقر و جدی می یافتیم و تنها در شب 19 بهمن 57 بود که تصاویر استقبال از آقای خمینی را با زهرخند تماشا می کردند.
پس از آن دکتر عاملی ناچار به زندگی پنهانی می شود و از آنجا که سرور مهدی صفارپور سمت معاونت ایشان را داشتند و ممکن بود به این واسطه در مخاطره باشند در تماسی تلفنی با بانو زهرا صفارپور جویای حال ایشان می شوند. بانو صفارپور به عنوان یک سرباز تنها به دکتر عاملی پاسخ می دهند و با وجود نگرانی فراوان هرگز در مقام پرسش درباره محل پنهان شدن شان بر نمی آیند که اندکی بعد خبر دستگیری این آموزگار فرهیخته مکتب ایرانپرستی پخش می شود.
سرور صفارپور ادامه دادند که وقتی انقلابی ها تصمیم به مصادره دارایی های شهید دکتر عاملی گرفتند هنگام حضور در خانه ایشان و روبرو شدن با زندگی ساده خانواده شان، خود شرمنده شدند و جالب اینجاست خانه ای را مصادره کردند که به نام همسر دکتر عاملی بود.
|