پاينده ايران
سرور دكتر محمدرضا عاملى تهرانى در سال ۱٣۰۶ در محله پل چوبى تهران (كوچه آسياب بادى) به دنيا آمد. دوره ابتدايى و متوسطه را در تهران گذراندند، و سپس وارد دانشكده پزشكى شدند. پس از پايان اين دوره ضمن كار در دانشكده پزشكى تخصص بيهوشى گرفتند و دانشيار دانشكده پزشكى تهران شدند.
گذرى بر زندگى سياسى ايشان
سرور دكتر عاملى به سال (١٣٢٠) با دو يار ديگر، سرور محسن پزشكپور و سرور ابوالقاسم پورهاشمى در دبستان امير معزى تهران درس مى خواندند كه نيروهاى روس و انگليس از شمال و جنوب وارد ايران شدند. با ديدن تانک هاى روس در خيابان هاى تهران جرقه ايراندوستى و نفرت از دشمن در دلشان شعله كشيد و روز بعد در حياط مدرسه تصميم گرفتند براى رهايى و نجات ايران از چنگال بيگانه با خون خود پيمانى را امضاء كنند كه تا پايان عمر به راه سربلندى و پيروزى ايران در كنار هم باشند.
چنين بود كه اين آرزوى كودكانه و حس درونى آن ها كه با تاريخ زندگى ملت ايران آميختگى داشت چراغى شد كه در ميدان آنهمه تاريكى پرتوى ضعيفى داشت و اين انديشه ساده در اعماق درون آن ها اثر گذاشت و پايه گذار نهضت و جنبشى شدند كه يعقوب و بابک بروزگار خود آن راه را رفته بودند و جنبش ناسيوناليستى خود را به نام مكتب پان ايرانيسم به صورت نهضت اجتماعى و ملى با هدف سياسى بنياد نهادند و پرچم ناسيوناليسم را برافراشتند.
مكتب ناسيوناليسم را كه كامل ترين و عالى ترين ايدئولوژى عصر و زمان آن ها بود جهت راهنماى انديشه و محور جهان بينى نهضت پان ايرانيسم انتخاب كردند زيرا ناسيوناليسم تنها مكتبى بود كه می توانست نياز ملت بزرگ ايران را نشان دهد و راهنماى مبارزات و جنبش هاى اجتماعى پان ايرانيست ها باشد. چنين بود كه در ۱۵ شهريور ۱٣٢۶ مکتب پان ايرانيسم پایه گذاری شد و اين دو يار دبستانى همچون همزادى در كنار هم تا سال ۱٣۵٧ مبارزات ملى خود را ادامه دادند.
سرور پزشكپور در مقام رهبرى و سرور دكتر عاملى در سمت قائم مقامى مبارزاتى بى وقفه داشتند. سرور دكتر عاملى با پژوهش هاى خود ناسيوناليسم را علم شناخت ملت دانستند و اين نظريه را در كتاب "ناسيوناليسم چون يک علم" تشريح كردند. از ايشان آثار زيادى در زمينه هاى كشوردارى به جاى مانده است كه در نوع خود بى بديل است.
از خصوصيات بارز سرور دكتر عاملى
ايشان سخندان قابلى بودند كه هر بار سخن مى گفتند سخنشان گزيده تَر بود. عارفى عاشق ايران بودند، كه عشق به ايران در وجودشان موج می زد. در فروتنى و مهربانى و دلسوزى بى نظير بودند. اما با همه فروتنى كه در مقابل دوستان داشتند، در برابر دشمنان ايران چون كوه مقاوم و استوار و چون طوفان خشمگين جوابگو بودند. در كلاس هاى آرمانشناسى علاوه بر آرمانخواهى و ايراندوستى راه و رسم و منش انسانى و اخلاقى را تعليم مى دادند. انسان ساده زيستى بودند كه با داشتن پست هاى كليدى كشورى زندگى ساده به دور از تجملات داشتند. سرور دكتر عاملى آرمانخواهى از جان گذشته بودند و فداى آرمان گشتن را آگاهانه و دليرانه در عمل نشان می دادند.
آموزگار شهيد نهضت پان ايرانيسم براى نخستين بار در جهان، ناسيوناليسم را چون يک علم شناخت و آن را به ايرانيان و جهانيان باز شناساند. اما افسوس و دريغ كه اين مغز متفكر و متعهد عاشق ايران به دستور رهبران جمهورى اسلامى، كه انديشه ايران خواهى را سدى بر ادامه راه خود می دانستند، روز ١٨ ارديبهشت ۱٣۵٨ در بيدادگاه رژيم آخوندى، در زندان قصر تهران به دست دژخيمان حكومتى، تير باران شدند و به شهادت رسيدند.
بعد از اين فاجعه با تلاش بسيار جسم خون آلود اين بزرگوار به خانواده داده شد و در گورستان ابن بابويه در مقبره خانوادگى به خاک سپرده شدند. ياران و دوستان و شاگردان ايشان همه ساله در روز هجدهم اردبيهشت براى اداى احترام بر مزار ايشان گرد مى آيند.
يادشان گرامى و راهشان پر رهرو باد |