پاینده ایران
ستم به بانوان ایرانی
دادگاهی در تهران چند روز پیش دادنامهای صادر کرده و یک بانوی پزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه را بر پایه شکایت همسرش از خدمت در بیمارستانهای دیگر بجز بیمارستانی که از زمان زناشویی آنجا کار مشغول به کار بوده منع کرده است! ایشان متخصص طب اورژانس است که از تخصصهای مورد نیاز در روزهای کرونایی است و به همین جهت به مراکز درمانی دیگر نیز می رود.
در پروندهای دیگر همسر یک بانوی حقوقدان از وی که بدون اجازه همسر در آزمون وکالت دادگستری شرکت کرده بود شکایت کرد و قاضی حکم منع اشتغال به طور کلی در حرفه وکالت را علیه این بانو صادر کرد!
چند سال پیش نیز همسر بانویی ایرانی که در پرتاب وزنه قهرمان جهان است وی را ممنوعالخروج کرد تا این بانو نتواند به مسابقه بینالمللی برسد!
اینها و بسیاری دیگر از حقوق مردان است که میتوانند بر زنان خود تحمیل کنند. هنوز داغ سر بریدن دختر جوان با داس از سوی پدرش تازه است. طبق صراحت قانون مدنی مرد میتواند هر موقع اراده کند زن را طلاق بدهد! اما زن چگونه میتواند از مرد طلاق بگیرد؟ به پروندههای اشکبار درخواست طلاق زنان در دادگستری میتوان سر زد. دیه زنان نصف دیه مردان است. زنان رجل سیاسی به حساب نمیآیند. زنان نمیتوانند قاضی باشند. زنان نمیتوانند وزیر بشوند. در بالاترین مراجع تصمیم گیرنده کشور از نهادهای مالی تا مجمع تشخیص مصلحت، مجلس خبرگان، و شورای نگهبان از زنان خبری نیست.
مقامات قضایی نیز همسو با اختیارات مستبدانه مردان و محدود کننده آزادی زنان هستند.
وقتی سپهر سیاسی کشور دینی است، مرد بر زن ولایت دارد و میتواند حتی یک بانوی پزشک یا وکیل یا ورزشکار را از کار و خدمت به جامعه محروم و یا وی را ممنوعالخروج کند.
آیا این ناعدالتی برخواسته از دین است؟
اصل ۵۸ پیشنویس قانون اساسی پیشنهادی حزب پانایرانیست: «ازدواج فقط بر اساس رضایت متقابل زن و مرد انجام می گیرد و با همکاری دو طرف و رعایت حقوق متساوی زوجین حفظ خواهد شد. در مورد انتخاب همسر، حق مالکیت، ارث، انتخاب محل زندگی، طلاق و سایر مسائل مربوط به ازدواج و خانواده، قوانین لازم بر پایه حفظ حرمت فردی و خانواده و تساوی اساسی زوجین وضع خواهد شد.»
|