شاهنامه، آموزش، امر ملی
جواد رنجبر درخشیلر
۱۰ تیر ۱۴۰۰
 
«شاهنامه حضرت استاد فردوسی حماسه ملی ایرانیان است. حماسه پس از ملیت شکل می گیرد و حماسه ملی عبارتی دقیق است. تا ملت نباشد حماسه شکل نمی گیرد؛ یا در حد خشونت و کشتار باقی می ماند. زوایای انسانی، مولفه های فرهنگی، ساختار حقوقی، تشریفات و نمادها و تصویرها و امور اخلاقی یک ملت در حماسه ملی نمایان است. همه این ها پیشتر در زندگی یک ملت تبلور یافته، پخته شده و انسجام پیدا کرده است. حماسه ملی نمایش تمام ابعاد ذهنیت و عینیت یک ملت است. بر این اساس شاهنامه خوانی خود به خود یک امر ملی است. 
همه ساکنان ایرانشهر شاهنامه را می فهمند و از شنیدن آن لذت می برند. هزار سال شاهنامه خوانی و نقالی بی وقفه در همه شهرهای ایران سند محکمی است بر این ادعا. شاهنامه خوانی در این هزار سال عموما امری عرفی و متکی به نظام آموزشی سنتی بوده است؛ آموزش سینه به سینه و نسلی. اکنون این نوع آموزش از نظام اجتماعی ایران تقریبا رخت بربسته و هر مهارتی نیاز به آموزش رسمی دارد که چارچوب های آن از پیش مشخص شده باشد. آیا شاهنامه نیز نیاز به آموزش رسمی تری دارد؟ یا روند هزار ساله پیشین را می توان ادامه داد؟ با بهره گیری از ابزارهای جدید اینترنتی. 
واقعیت آن است که آموزش رسمی شاهنامه در مدارس و دانشگاه ها چندان درست و پرشور و جدی نیست. اصلا می توان جرات کرد و گفت تقریبا خبری از آموزش شاهنامه نیست. اگر هم باشد عاری از بدفهمی و تحریف نیست. نمونه آن ده ها چاپ نامعتبر از داستان رستم و سهراب که یک درس دو واحدی در رشته ادبیات است. وقتی منبع تدریس غلط باشد طبیعی است که درس هم اعتباری ندارد. تدریس شاهنامه در مدارس در سطوح ابتدایی و پیش دبستانی رایج است اما آن هم توسط عده ای از مربیان انجام می گیرد که گاه حتی از خواندن یک صفحه شاهنامه ناتوان استند. 
در عرصه غیر رسمی اوضاع کمی بهتر است. کلاس های زمان فراغت شاهنامه در فرهنگسراها و مراکز فرهنگی، همچنین در محافل شاهنامه خوانی در شهرهای مختلف، و در فضای مجازی شاهنامه با امکانات شنیداری و دیداری به خوبی آموزش داده می شود؛ هر چند هم محافل شاهنامه خوانی و هم آموزش در فضای مجازی هم عاری از برخی بدفهمی ها و اشتباهات نیست. 
تجربه من در آموزش شاهنامه در هفت سال گذشته چند اصل مهم را نمایان کرده است. نخست این که آموزش شاهنامه یک امر ملی است و غفلت از آن در سال های گذشته  یکی از ارکان مهم هویت ملی را سست کرده است. آموزش شاهنامه تاثیر مهمی بر ترویج زبان فارسی و فرهنگ ایرانشهری دارد. 
دوم: شاهنامه آموزی یک کار تربیتی است و چون با ذات و روح ایرانیان سازگار است در جامعه پذیری آنها کمک شایانی می کند. بنابراین هر نوع ترویج شاهنامه، چه آموزش های علمی، چه شاهنامه خوانی و نقالی، ساخت فیلم و نمایش، یک تلاش ژرف برای فرهیختگی ایرانیان است و قطعا در امور اجتماعی آنان هم تاثیر مهمی دارد. 
سوم: شاهنامه آموزی باید علمی و مطابق با چاپ معتبر و شرح های علمی باشد. متاسفانه صدها کتاب نامعتبر از خود متن تا شرح و تحلیل آن وجود دارد که گاه اساسا این کتاب را به چیزی غیر از خود یا حتی ضد خود تبدیل می کند. تقریبا همه بیت های زن ستیزانه یا دیگرستیزانه شاهنامه از این چاپ های نامعتبر می آید. توجه به علم شاهنامه شناسی و یافته های آن برای هر نوع آموزش و یا بهره برداری نمایشی لازم است. 
از هر زوایه ای بنگریم شاهنامه مفید است و جای کسی را تنگ نمی کند. شاهنامه ستیزی های هدفمند در سال های اخیرکه ریشه خارجی دارند، نشان می دهد دشمنان ایران این کتاب ارجمند را به درستی نشانه گرفته اند. کتابی که در زبان های دیگر همتایی ندارد. 
شاهنامه آموزی امری ملی است و در درازمدت می تواند پایه های وحدت ملی را، به ویژه از بعد فرهنگی محکم تر کند. برخی ایرادات از سر نادانی مثل این گزاره که شاهنامه متنی کهن است و به درد جامعه مدرن امروز نمی خورد، یا خشن است و در روحیه مردم به ویژه کودکان تاثیر بدی دارد، نتیجه نخواندن شاهنامه و آشنا نبودن با این متن است. اگر شاهنامه را یک بار بخوانیم آن را برای همیشه خواهیم خواند.»
 
(برگرفته از کانال تلگرامی دیپلماسی، جواد رنجبر درخشیلر، دانش آموخته علم سیاست و شاهنامه پژوه)
 
 
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403