پاینده ایران
سیاست رفاهی - ۵
دستمزد برای فرد یا خانواده؟
«سیاست رفاهی یکی از جنبه های سیاست اجتماعی است. منظور از سیاست رفاهی سیاستی است معطوف به تامین حیات و تواناییهای جامعه. منظور از این سیاست مجموعه تدبیر هایی است که سبب می شوند افراد از زندگانی شایسته برخوردار باشند و بتوانند استعداد های سودمند خود را بروز دهند.
حال باید دید در این جنبه از سیاست رفاهی ما موجودیت فرد را مورد توجه قرار می دهیم یا موجودیت خانواده را، و شایسته تر و واقع بینانه تر کدام است؟
اگر بخواهیم این مطلب را روشنتر بیان کنیم که در تصمیم های رفاهی آیا باید فکر کنیم که هر فرد تنهاست، یا باید فکر کنیم که هر فرد منسوب به خانواده ایست؟ آیا باید فکر کنیم که رفاه فرد به تنهایی میسر است یا باید فکر کنیم که رفاه فرد در صورتی میسر است که خانواده او در حال رفاه بتواند به وظایف خود بپردازد؟
به موجب تعلیمات مکتب ناسیونالیسم فرد هیچگاه در هنگام تصمیمات اجتماعی و رفاهی تنها در نظر گرفته نمیشود بلکه موجودیت هر فرد در قبال وظایف خانوادگی مجسم می گردد. اگر دستمزد و حقوق برخلاف امروز که بر اساس سیاست بازرگانی تنظیم می گردد بر اساس سیاست رفاهی تنظیم گردد هرگز معطوف به آن نخواهد بود که با حداقل آن شکم یک نفر سیر شود بلکه باید با حداقل آن آسایش یک خانواده تامین گردد. ممکن است ایراد شود که ارزش دستمزد باید با کاری که به ازای آن تحویل میگردد متناسب باشد و در غیر اینصورت اساس اقتصاد متزلزل خواهد شد. ما می گوییم این بحث دیگری است. اگر در میان یک ملت افرادی هستند که کار مفید آن ها ارزش سیر کردن شکم خودشان و خانواده آن ها را ندارد این گناه فرد نیست، گناه از نظام اجتماعی است که نتوانسته است با آموزش صحیح و سازمان دادن صحیح ارزش کار و خدمت افراد را بالا ببرد. ولی اگر بپرسند چرا باید به افراد دستمزد و حقوق داد، دو نوع پاسخ می توان در نظر گرفت یکی بر اساس فرض «فرد واحد اجتماع»، که در این صورت دلیل آن دستمزد، آن است که فرد خدمتی انجام داده است و باید به اندازه ارزش خدمتش دستمزد بگیرد و جامعه به عنوان یک بازرگان کاری به این ندارد که آیا دستمزدی که فرد دریافت میکند کم است یا زیاد و آیا تنها او از این دستمزد استفاده میکند یا حیات چند نفر دیگر و از آن مهمتر آینده چند کودک یا نوجوان دیگر به آن بستگی دارد. جامعه فرد را می شناسد و آن هم به اعتبار ارزشی که برای کارش فرض می شود. پس به خوبی میتوان دانست که علت بسیاری از نابسامانی های جامعه کنونی از لحاظ مبانی فکری مربوط به آن است که مدافعان نظام کنونی فرد را واحد اجتماع قرار داده اند و در منتهای بینش خود رفاه فرد را در نظر دارند و نه رفاه خانواده را.»
(از کتاب سیاست رفاهی، نوشته سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، ۱۳۴۸)
@paniranist_party |