پاینده ایران
سیاست رفاهی - ۱۱
ارزش یا انگیزه کار - ۱
«در مقدمه تشریح سیاست اجتماعی حزب پان ایرانیست پیرامون چگونگی توزیع ثروت یادآور شدیم که باید سه اصل را شرح بدهیم؛ از آن سه، تاکنون دو اصل «پیوند خاک و خون» و «خانواده به منزله واحد ملت» را بیان کردیم. اصل سوم عبارت است از «داراییها ملی حاصل کار مفید و متشکل همگان» که اینک به شرح آن می پردازیم.
درباره اینکه منشأ ثروت چیست، فرضیه های گوناگونی بیان شده که غالباً هر فرضیه برای تامین منافع گروهی گشته است. عده ای داده های طبیعت را تنها سرچشمه ثروت دانسته اند و جمعی نیز کوشیده اند تا کار را تنها منشاء ازدیاد ارزش بشناسند. در اینجا بحث بر سر این نیست که کدام یک از این نظریات طرفداران بیشتری دارد. تنها به اختصار اشاره میکنیم که صرف نظر از ارزش علمی هر یک از این نظریات، جنبه مهم تری در بررسی آنها به چشم می خورد که نشان می دهد طرفداران این نظریات آن را به منزله یک عقیده علمی نپذیرفته اند بلکه این نظریات در دست آنان در حکم وسیله ای بوده است که بتوانند عقاید سیاسی و اجتماعی خود را توجیه کنند. از آنجا که طرفداران آن گونه عقاید غالباً طرفداران نظریات فرد پرستی و یا خیلی ملی بوده اند، این نکته را می توان دریافت که نظرات آنان نیز از همان ریشههای عقاید سیاسی و اجتماعی آنان آب می خورد و از لحاظ اصول بر مبنای فرد پرستی تکیه دارد. درصورتی که هرگاه اصول ناسیونالیسم را در نظر داشته باشیم در مورد ثروت ملی و سرچشمه افزایش آن نیز به واقعیاتی غیرقابل انکار برخورد میکنیم و ناگزیر از ساختن نظریاتی که توجیه آن به علت عدم تطبیق با واقعیات همواره مشکل باشد، نخواهیم بود.
هر گاه موجودیت یک ملت را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم به دو رشته بودنی بر می خوریم، یکی بودنی های زیستی و دیگر بودنی های ساخته زندگان. بودنی های زیستی همان رشته پیوسته خانوادهها است و بودنی های ساخته هر آن چیزی است که زنان و مردان یک ملت در سده ها پدید آورده اند. از آنچه آدمیان پدید آورده اند برخی دیدنی است و برخی ساخته ها و پرداخته هایی است که با هستی آدمیان آمیخته است. گرچه به طور مستقل قابل شناختن است ولی به بدون وجود انسان نمود و تظاهری ندارد. به عبارت دیگر رشته ساخته های مردمان را می توان به مادی و معنوی تقسیم کرد. دارایی یک ملت نخست سرزمین نیاکان است و آنچه بر فراز و زیر زمین ها و آب های آن دیده میشود و نهفته است و پس از آن آنچه به نیروی کار خلاقه آدمیان از ثروت های مادی و معنوی به طول سده ها پدید آمده است.
آنچه را که ثروت مادی و معنوی خواندیم از هم جدایی ندارند. یعنی هیچ ساخته مادی نیست که در آن بخشی از پرداخته های معنوی نهفته نباشد و هیچ پرداخته معنوی نیست که حاملی از ساخته مادی نداشته باشد. ناچیزترین بنا یا لباس در خود آثاری از طرز فکر و نوع سلیقه را دارد و آثار اندیشه و هنر که ناب ترین ساخته حیات معنوی انسان است بر مشتی کاغذ یا توده ای از رنگ و سنگ نوشته یا نقش شده است.»
(از کتاب سیاست رفاهی نوشته سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، ۱۳۴۸)
@paniranist_party |