ناسیونالیسم ایرانی، روشنفکران دوره مشروطیت، رضاشاه
۱۰ مرداد ۱۴۰۱

 پاینده ایران

 
 
 
«-پدیده‌ای به نام ناسیونالیسم ایرانی وجود داشته و دارد. اگر بخواهیم یک تعریف از ناسیونالیسم ارائه بدهیم، باید بگوییم ناسیونالیسم احساس علاقه به یک چهارچوب سرزمینی به نام کشور ایران است، به تاریخ و شاخصه های آن کشور همانند فرهنگش، مردمش و بخش های مختلف سرزمین یکپارچه‌اش و منافع کسانی که در درون آن زندگی می‌کنند.
 
-واژه ناسیونالیسم رضاخانی، یک اصطلاح سیاسی ایدیولوژیک و خاص کوچه و بازار سیاست است که بنیاد علمی و تاریخی ندارد. برخی این عبارت را آگاهانه به شیوه ای بکار می برند تا حرکت اصیل و مترقی و ضد استعماریِ ملی گرایی ایرانی را مخدوش کرده و نشان دهند گویا ناسیونالیسم ایران را رضاشاه بنا نهاده است. در صورتی که این گونه نبوده و رضاخان خود یکی از محصولات ناسیونالیسم ایرانی بوده که حد اقل نیم قرن پیش از وی آغاز شده بود. 
 
- رضاشاه به تنهایی سازنده ایران مدرن نبود. یک حلقه روشنفکران و فعالان ایرانی دوره مشروطیت و متفکران ناسیونالیست دورش را گرفتند و به او کمک کردند تا برنامه یا پروژه بازسازی ایران که از آرمان های مهم مشروطه  بود به پیش برود. به جای واژه ناسیونالیسم رضا خانی می توانیم از واژه علمی تر ناسیونالیسم رسمی در دوران رضاشاه نام ببریم. 
 
-دیگر اینکه تمرکز گرایی در مراحلی از تاریخ کشور بسیار مفید و سازنده است و این نیز یکی از آرمان های مشروطه ایرانی بود. 
شهریار ماکیاول هم در دوران آشوب اروپا و ایتالیا با این هدف نگاشته شد. بنابراین تمرکز یکی از خواست های نهضت مشروطه بوده است تا دولتی قوی تشکیل شود که امنیت را در کشوری که ناامنی در شهرها و روستاها و راه ها و مرزهایش بیداد می کرد را به ارمغان بیاورد. این را در رضاخان و کارهایی که انجام داد دیدند و از او حمایت کردند.
 از جمله علمای بزرگ شیعه و حتی جریان های چپ سوسیالیستی وکمونیستی از او و اقداماتش در برقراری نظم و امنیت و تمرکز و یکپارچگی سرزمینی ایران حمایت می کردند. 
 
-بحث سرکوب قومیت ها توسط رضاشاه هم از آن دست حرف هایی است که توسط گروه های چپ و قوم گرایان ساخته و پرداخته شده و مبنای تاریخی ندارد. 
رضاخان اولیه و رضا شاه بعدی به عنوان رئیس دولت مدرن ایران که انحصار کاربرد قوه قهریه مشروع را، طبق تعریف ماکس وبر، در دست داشت بخشی از ناامنی ها را محصول مسلح بودن ایلات و عشایر در مناطق گوناگون کشور می دانست. بنابراین برای تحویل سلاح به دولت، فراخوان داد. 
آن ها که تحویل دادند تشویق شده و پاداش گرفتند و آن ها که سرکشی کرده و تن به این کار ندادند در گیر کشمکش با دولت شدند. بنا براین اگر سرکوبی هم بود سرکوب ایلات مسلح بود نه سرکوب اقوام.»
 
(پروفسور حمید احمدی)
 
 
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : سه شنبه 15 اسفند 1402