تكامل تكنولوژي، شرط لازم براي استقرار صنايع ذوب آهن
29 مهر ماه 1344

سالهاست كه آرزوي ايجاد صنايع ذوب آهن براي ملت ما به صورت يك آرزوي طلايي در آمده است. ملت ما ذوب آهن را با اين اشتياق براي چه مي خواهد؟ براي اينكه بتواند گام در راه صنعتي شدن بگذارد، براي آنكه مي خواهد يك كشور صنعتي باشد. اينها را همه مي دانند اما شايد كسي بدرستي توجه نكرده باشد كه يك كشور از چه مرحله اي حقيقتاً يك كشور صنعتي شناخته ميشود.

كشور صنعتي، كشوري نيست كه كارخانه هاي بزرگ با ماشينهاي غول پيكرو دودكش هاي سر به آسمان كشيده داشته باشد. در مستعمرات قديم و جديد شهرهاي بسياري هستند كه در آن عظيم ترين كارخانه ها و موسسات صنعتي وجود دارد معذلك آن كشورها را هيچ كس صنعتي به شمار نمي آورد. كشوري را مي توان صنعتي دانست كه اگر بر اثر جنگ يا بلاهاي ديگر تمام يا اكثر كارخانه ها و موسسات صنعتي آن ويران شود، بتواند در موقع كوتاه بار ديگر همان صنايع جديد ديگر را با سازمانهايي جديد، پديد آورد.

به عبارت ديگر كشوري را مي توان صنعتي دانست كه صنعت آن عموماً به فكر و ذهن افراد آن رسوخ پيدا كرده باشد و در آن كشور انسانهايي باشند آشنا به طرز فكري كه مستلزم گردش پيش رونده چرخهاي صنعت، مي باشد. در حقيقت بايد جامعه اي به طرز فكر صنعتي آشنايي پيدا كند و در ميان افراد آن گروه هايي باشند كه جمع آنان براي اداره يك محيط صنعتي لازم است يعني در عين حال كه گروه هاي عظيمي كارگر ساده در اجتماع هست در عين حال گروه هايي از كارگران ماهر، سركارگر ، تكنيسين هاي مختليف، مديران واحد هاي كوچك، مديران واحدهاي عظيم، مهندسان و طراحان، مديران اقتصادي، حسابدارن از رده هاي مختلف، متخصصان تنظيم امور اجتماعي و بالاخره برنامه گزاران اقتصادي ملي و سرانجام تيمهاي مجهز تحقيقات، همه و همه در كنار هم وجود داشته باشند.

اين چنين اجتماعي، يك محيط صنعتي است هر چند در آن يك كارخانه و حتي يك كارگاه كوچك نيز وجود نداشته باشد. هر كارخانه و هر ماشین صنعتي خودبخود، يك موجود بيجان و در حال مردن است و از خود تحرك و زايندگي ندارد. آنچه ماشين ها را به دستگاه توليد تبديل مي كند و به آنها توسعه و تكامل مي بخشد انسانهايي هستند كه در گرداگرد آنها كار مي كنند. اين انسانها هستند كه موجوديت مرده و بي جان ماشين را در دماغ خود جان مي بخشند و آن را دچار دگرگوني ميكنند.

تكنيك وسائل بيجان در دماغ انسانها، تبديل به علم تكنيك با تكنولوژي ميشود كه سرمايه اي زاينده است و به نيروي تحقيقي و تجربه و سپس به قدرت سازماندهي و مديريت در چهره هاي نوين از صورت طرح هاي ذهني به قالب ماشين ها و دستگاه هاي عظيم و پيچيده در مي آيد. پس پيشرفت صنعت صرفاً مربوط به سرمايه هاي زياد و دستگاه هاي فراوان نيست بلكه بيشتر ارتباط به مغزهاي آشنا به تكنولوژي دارد كه صنعت را در وجود خود هضم كرده اند و توانايي باز ساختن، تكميل و تكامل آن را دارند.

به بحث خود پيرامون صنعت ذوب آهن باز گرديم. گفتم ذوب آهن گرچه صنعت عظيمي است كه به زودي در ايران بر روي زمين پيدا خواهد شد ولي ما نبايد تنها به داشتن يك كارخانه به ظرفيت يك ميليون و دويست هزار تن دلخوش باشيم بلكه بايد از هم اكنون مقدماتي را فراهم سازيم كه همين مركز اوليه كه نسبت به صنايع آينده بسي كوچك خواهد بود، به مركزي براي تكامل تكنولوژي در ايران تبديل گردد.

خوشبختانه بطوري كه آقاي رئيس مجلس شورا در اصفهان گفته بودند به مناسبت احداث اين كارخانه در اصفهان يك دانشكده صنعتي نيز ساخته خواهد شد. صنعت ذوب آهن بايد بتواند به يك مركز آموزشي تبديل شود كه در آن همه گروه هايي كه مورد نياز يك محيط صنعتي هست پديد آيد و در اين مورد نه تنها از امكانات محيط صنعت ذوب آهن بايد استفاده كرد بلكه در كنار هر يك از صنايع، صنايع بزرگ و كوچك كنوني و از جمله در كنار صنعت عظيم و مترقي نفت بايد طرحهاي دقيقي براي افزودن در توانايي تكنولوژي كشور پديد آيد و گروه هرچه بيشتري را با تعاليم صنعتي و فني و تخصص هاي وابسته به محيط صنعتي آشنا سازند.

مدارس، دانشكده هاي واقعي حرفه اي، صنعتي و فني، همين محيط هاي صنعتي است و هر يك از اين محيط ها بايد در كنار خود مدارس لازم را به وجود آورند و نيازمنديهاي آينده كشور را از لحاظ انسان آشناي به صنعت تامين نمايند گرچه كوشش هاي بالا شامل تربيت محققان صنعتي نيز مي شود ولي پديد آوردن اين گروه و ايجاد امكاناتي كه دائما بر تعداد و فزوني كار اين گروه يعني محققان صنعتي بيافزايد به قدري اهميت دارد كه لازم است از آنان جداگانه نام ببريم.

ما ممكن است براي يك بار كارخانه هاي لازم را از كشورهاي صنعتي خريداري كنيم ولي اين كارخانه ها از هر نوع كه باشند پس از مدتي، در حدود ده سال، بلكه كمتر، فرسوده و غير قابل استفاه خواهند شد و اگر قرار باشد پس از فرسودگي آنها باز دست خود را بسوي دنياي صنعتي دراز كنيم و ماشين هاي جديدي خريداري كنيم حق نخواهيم داشت كه كشور خود را يك كشور صنعتي بناميم.

وقتي كه بار صنايع خود را با ابزار هاي خارجي تجهيز كرديم بايد بتوانيم در همان محيط گروهي از محققان صنعتي پديد آوريم كه دائما سرگرم پديد آوردن لوازم و ابزار جديد باشند و بتدريج در قسمت هاي مختلف ماشين ها تغييرات تازه اي بدهند به طوري كه پس از فرسوده شدن ماشين هاي كارخانه طرحي از ماشينهاي تكامل يافته و جديد در مغز اين محققان تكامل يافته باشد و با پياده كردن اين طرح هاي ذهني صنعت حقيقي كشور را پديد آورند و آن را بسوي تكامل سوق دهند.

اگر ادراك صحيحي از تكنولوژي نداشته باشيم و همراه با افزودن بر امكانات صنعتي خود در راه تكامل تكنولوژي گام برنداريم نخواهيم توانست ذوب آهن را به صنعت مادر تبديل كنيم .
 

 
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403