نقش حكومت ها در زمينه هنر چيست؟
16 امرداد 1352

رقابت با سود جويان براي دفاع از هنرمند


اگر هنر آزادانه از جانب هنرمند پديد آيد و آزادانه در دسترس اجتماع قرار گيرد، به سبب تعهد ذاتي هنرمند، هنر اصيل از غير اصيل باز شناخته خواهد شد و آثار هنري، گسترش طبيعي و بحق خود را خواهند يافت؛ زيرا اگر پديدآورنده هنرمند، ناشي از همدردي و پيوستگي با مردم باشد، مردم نيز در آن آثار درد و رمز پيوستگي خود را خواهند جست و آن را از خود خواهند دانست و به اصطلاح استقبال خواهند كرد و اگر انگيزه هنرمند در خلق آثارش، محركهاي بيمارگونه باشد كه ويژه شخص او يا تعداي بس محدود از همگنان او باشد، در اين صورت اثر هنر طالبان و مشقاني نخواهد داشت و به كنار نهاده خواهد شد.

اما در آغاز فراز بالا كلمه «اگر» را آورديم و همين اگر پاي حكومت را به عنوان يك عامل پاسداري روح و فرهنگي به عرصه هنر باز مي كند و براي مسؤلان حكومت ملي در زمينه هنر، وظايف و رسالتهايي پديد مي آورد. در آغاز گفتيم اگر هنر آزادانه از جانب هنر مند پديد آيد، در همين جا بايد بگوييم كه آفريدن هنرهاي امروز، تنها منوط به استعداد و علاقه هنرمند نيست، تقريبا همه آنها نيازمند وسايل و مهمتر از وسيله نيازمند آموزش قبلي هستند؛

حكومت است كه بايد موجبات پرورش استعداد ها را سطحي هر چه وسيعتر پديد آورد و براي استعداد هاي درخشان تر، وسايل و اعتبارات مورد نياز را فراهم آورد و تخصيص دهد. هرچه آموزش هنر در سطح وسيع تري انجام پذيرد احتمال آنكه ملت به استعدادهاي درخشان افراد بيشتر دست يابد فزوني خواهد گرفت. آموزش هنر در سطح مدرسه ها و در ميان انبوده جمعيت، مثلا در سطح روستاها كه جايگاه اكثريت جمعيت است ضرورتي اجتناب ناپذير مي باشد.

و باز گفتيم : اگر هنر آزادانه در دسترس اجتماع قرار گيرد. در اينجا هم جاي بحث دقيقي هست: رواج هنر تاكنون با نوعي انحصار طلبي همراه بوده است. اين انحصار طلبي در قيم مختص به حكمرانان و به اصطلاح هنر پروران بود كه هر يك بنا به انگيزه اي از گروهي حمايت مي كردند و در اين حمايت سليقه حمايت كننده، نقش اساسي داست و هنرمنداني توفيق مي يافتند آثارشان را عرضه كنند كه مي توانستند آن سليقه خاص را رعايت نمايند.

در دوران حكمراني پول، ناشران كتاب و مجلات و صاحبان تالارهاي تئاتر و سينما و گردانندگان گالري هاي هنري جايگزين حكام هنر پرور قديم شدن و اين بار علاوه بر سليقه خاص، هر يك از اين سلاطين بازار هنر، يك عامل ديگر نيز به عوامل گزينش هنر افزوده شد و آن عامل سود جويي هنر شناس و پرفروش بودن آثار هنري مي باشد.

اكنون وظيفه حكومت ها رقابت با اينگونه عوامل سودجو است كه متأسفانه نقش موثري در انتشار آثار هنري دارند و به اندك كدورتي ممكن است نام يك هنر مند واقعي را از اذهان مردم دور كنند و جاي او را به بي هنري پول ساز بسپارند. وظيفه حكومت از جهت رسالتي كه در دفاع از هنر و فرهنگ ملي دارد آن است كه موجبات عرضه هنر را براي هنرمندان بي دفاع كه هنوز بر مردم شناخته نشده اند فراهم آورد.

اگر امروز مردم محكوم به ديدن فيلمهاي بد و سراپا بد آموزي هستند، تنها سبب آن است كه پدره و سالن ها در اختيار پخش كنندگاني است كه تنها به پول مي انديشند. وظيفه دولت در برابر اين انحصار طلبي آشكار، كه زير سلطه سلاطين پخش فيلم نباشد بلكه در اختيار مردم باشد و هنرمندان نوپا بتوانند در آنها، آثار خود را عرضه نمياند. مثالي را كه در مورد سينما آورديم در مورد همه هنرهاي ديگر نيز صدق مي كند. پس حداقل وظيفه حكومت در مورد رواج درست هنر آن است كه با تمام وسايل به هنگام خلق هنر، هنرمند را حمايت كند و در مورد پخش و نمايش آثار هنري، عرصه اي گوناگون را بر هنرمندان نو پا بگشايد .
 

 
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403