جامعه پزشكي در برخورد با واقعيات
4 اسفند ماه 1345

پزشكي ديگر يك حرفه خصوصي نمي تواند باشد.

حكومت موظف است سازمانهايي كه خدمات اجتماعي را عرضه مي كنند بوجود آورد و اجتماع را از مواهب آن برخوردار سازد.


مستقر ساختن سياست درماني ملي، تنها وظيفه دولت نيست بلكه اين طرز فكر بايد بوسيله همه كساني كه با خدمات درماني و بهداشتي سر و كار دارند درك شود؛ به ويژه پزشكان كه عامل اصلي اجراي سياست هاي درماني مي باشند بايد به چگونگي آن توجه داشته باشند.

بطور قطع آن زمان كه پزشكي به صورت يك حرفه خصوصي شناخته مي شد سپري شده است و پزشكي امروز يك خدمت اجتماعي است. گرچه تفاوت حرفه خصوصي و خدمت اجتماعي برگروه هاي تحصيل كرده آشكار است ولي چون مخاطب مقاله خوانندگاني از گروه هاي مختلف مي باشد به تشريح تفاوتهاي اين دو اصطلاح مي پردازيم:

حرفه بر يك فعاليت اجتماعي اطلاق ميشود كه محصول آن نوعي كالا يا خدمت است، اگر چه از قانون عرضه و تقاضا تبعيت مي كند ولي مسبب ايجادش بيشتر ميل عرضه كننده آن است تا خواست تقاضا كنند آن؛ مثلا ، حرفه كوزه هاي زينتي يا گلسازي نمونه هاي بارزي از حرفه هاي خصوصي است كه اگر كسي اوضاع را مساعد يافت در شهر يا محلي براي اينگونه كارها مغازه اي باز مي كند يا كارگاهي راه مي اندازد و اگر هم كسي براي ايجاد آن قدم پيش نگذاشت هيچ نوع ضرورت اجتماعي ايجاب نمي كند كه دولت درمورد ايجاد چنين حرفه اي اقدام كند.

اما خدمات اجتماعي، خدماتي است كه ايجاد آن به منظور تامين قسمتي از ضروريات حياتي يك ملت اجتناب ناپذير است. با اين خصوصيت كه هر چه اجتماعي پيشرفته تر باشد نوع خدمات اجتماعي ضروري آن بيشتر مي شود. تا چندي پيش مردم گروه گروه از بيماريهاي واگير دار جان مي سپردند و هيچ مقامي هم احساس مسئوليت نمي كرد ولي اكنون تامين بهداشت، درمان و تعليم و تربيت به تناسب پيشرفت اجتماع جزو خدمات اجتماعي ضروري قرار گرفته است؛ يعني اگر براي اشخاص صرف بكند يا نكند، اگر تمايل داشته باشد يا نداشته باشد حكومت موظف است كه سازمانهايي را كه اينگونه خدمات را عرضه ميكنند بوجود آورد و به هر قيمت هست اجتماع را از مواهب آن برخوردار كند.

يك خدمت اجتماعي ضروري ممكن است هنوز اين جنبه را دارند كه در عين حال كه خدمت اجتماعي محسوب مي شوند از صورت حرفه خصوصي نيز خارج نشده اند و شايد در آينده با پيشرفت اجتماع اين حرفه نيز صورت خصوصي خود را از دست بدهد و به شكل يك خدمت اجتماعي در آيد.

پزشكي تا يك قرن پيش شايد در بعض اجتماعات تا كمتر از نيم قرن پيش، تنها به شكل حرفه خصوصي وجود داشت؛ يعني اگر طبيبي به علت تمايل شخصي در شهري به طبابت مي پرداخت، آن شهر داراي طبيب بود ولي اگر در شهر يا روستايي طبيب نبود مردم هم تن به قضا مي دادند و هيچ كس هم مسئول آوردن طبيب به آن شهر نبود. همانطور كه در هر شهري قرار نبود ظروف شيشه اي بسازند، در هر شهري هم حتما قرار نبود كه طبيب وجود داشته باشد ولي امروز پزشكي به صورت يك خدمت اجتماعي ضرورتي است كه بايد سازمانهاي متناسب آن هرجا كه جمعيت هست وجود داشته باشد.

خدمات بهداشتي و درماني نيز مانند خدمات دفاعي تابع ضرورت اجتماعي است نه تمايل شخصي و به اصطلاح ديگر تقاضاي آن بر عرضه سبق دارد و مانند حرفه هاي خصوصي تقاضاي آن مسبوق به عرضه آن نيست.

اين واقعيت، يعني شناختن پزشكي به عنوان يك خدمت اجتماعي از طرف مردم و دولت كمابيش مورد قبول قرار گرفته است الا آنكه مردم در شناخت اين واقعت افراطي تر هستند و روز به روز دامنه توقعات خود را گسترش مي دهند، دولت نيز خواه ناخواه سعي مي كند بخشي از وظايفي را كه در اين باره دارد انجام دهد ولي بايد ديد جامعه پزشكي تا چه حد خود را با اين واقعيت آشنا كرده است.

متاسفانه بايد گفت هنوز علائم و آثاري در روحيات بعضي از پزشكان و خصوصياتي در سازمانهاي صنفي پزشكي و دانشكده هاي پزشكي هست كه با تحول تاريخي و اجتماعي مفهوم خدمت پزشكي تطبيق نمي كند و ويژه دورانهايي است كه پزشكي سيماي يك حرفه خصوصي را داشته است و نه يك خدمت ضروري اجتماعي را؛ به همين دليل لازم است موجوديت موسسات وابسته به جامعه پزشكي از جهت اين تحول اساسي مورد ارزيابي قرار گيرد.
 

 
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403