می دانید مشکل فروانروایان خدمت گزار این کشور چه بوده است؟
مشکل ایشان این بوده که همیشه خود را در نقش یک پدر دلسوز دانسته و خود را موظف به فراهم نمودن همه چیز به ویژه امکانات رفاهی و پیشرفت اقتصادی دانسته اند بدون آنکه "فرهنگ کار و اندیشه و تلاش" ملی را در رأس امور بدانند و به عبارتی توسعه فرهنگی را بنیان توسعه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی قرار دهند.
ایشان در نقش یک "پدرسالار" ی که بهترین نظر را نظر خود دانسته و کمتر از نظر دیگران بهره برده اند خود را خادم و از سویی "قیم" یک ملت دانسته اندو رابطه ارباب و رعیتی به عنوان اصل فرهنگی مهم همیشه از سوی ایشان پرورش و گسترش یافته است.
پنداشت بنیادین این فرمانروایان این بوده که اگر رفاه و آسایش را برای ملت فراهم کنی، قدرت ملی و خودباوری ملی را به صورت خودکار رقم زده ای و خود نیز به عنوان یک قهرمان و یک ناجی ملی از مشروعیت ملی برخوردار می شوی. در این راستا هر هزینه ای هم که بکنی ملت می فهمد و درک می کند و قدرشناس خواهد بود. حتی اگر به قیمت سرکوب و اختناق و با استفاده از قوه قهریه. یا همانند ملی شدن صنعت نفت قهرمان بازی به قمیت از بین رفتن اقتصاد ملی و باج دهی به فرصت طلبان سیاسی هم چون حزب توده و کشاندن کشور به پرتگاه سیاسی و اقتصادی.
امیدوارم روزی باز هم به دور از سیاه نمایی و سفید نمایی بتوانیم عملکرد راستین بزرگان سیاسی خود را به نقد سازنده بکشانیم و از تاریخ درس بگیریم. به خاطر خدماتی که کردند از ایشان سپاس گزار باشیم و به خاطر اشتباهاتی که کردند ایشان را خائن نشماریم و این اشتباهات را دوباره مرتکب نشویم. ای کاش فروانروایان ما فرصتی برای خواندن تاریخ می داشتند و درس تاریخ را جدی می گرفتند.
|