در تاریخ طول چند دهه اخیر به دفعات بوده که ایران و ایرانیها صلحخواهی خود را به کشورها نشان داده و برای حفظ آن کوشیدهاند.
ما به کمک ملتهای برادرمان رفتهایم. زمانی که بین هند و پاکستان درگیری وجود داشت، ایران به شدت کوشید تا اختلاف را حل کند.
بارها و بارها ایران سعی کرد تا اختلافات بین پاکستان و افغانستان پایان بگیرد یا در جریان درگیریها بین پاکستان و مالزی، ایران کوشید تا بین نخستوزیران این کشور ذوالفقار علی بوتو و تونکو عبدالرحمان وساطت کند. ما به مردم بحرین که زمانی خاک ایران بود، اجازه استقلال دادیم.
بحرین اینک بدل به پایگاه نظامی آمریکا شده است و نیروهای پلیس آن به دلیل دوستی این کشور با آمریکا، به روی مردم خودشان آتش گشودهاند. پنجمین پایگاه نظامی آمریکا در آبهای این کشور بسیار کوچک واقع شده است، کشوری که کوچکترین جنبشهای دموکراسیخواه را به شدت سرکوب میکند. یک خاندان سنی کشور را اداره میکنند، در حالی که بیشتر جمعیت بحرین شیعه هستند.
زمانی که کشورهای عربی فروش نفت را تحریم کردند، تنها با یک تماس تلفنی از سوی رئیسجمهوری آمریکا، ایران به کمک این کشور رفت و نفت مورد نیاز ۷ پایگاهش را تامین کرد، بدون آنکه در عوض تقاضای هیچ گونه پاداشی کند.
زمانی که یمن جنوبی با اتحاد جماهیر شوروی همکاری میکرد و خطر کمونیسم برای عربستان سعودی تهدید بود و هر لحظه احتمال داشت یمن جنوبی به این کشور حمله کند، برای دو روز و دو شب ایران با هوایپمای سی ۱۳۰، تجهیزات نظامی مختلف به عربستان فرستاد تا جلوی سقوط این کشور را بگیرد.
ایران هرگز در پی تلافی کردن نبودهاست. آیا این فرانسه نبود که ادعا داشت دوست ایران است و میزبان [آیت الله] خمینی شد و در خاک فرانسه به او پناه داد؟ در زمان ناپلئون فرانسه که با ایران روابط حسنهای داشت، بعد از دیدار با تزار روسیه در سال۱۸۰۷ در تیلسیت به ایران پشت کرد.
داستانی که به جنگ ده ساله بین ایران و روسیه انجامید و ایران در نهایت گرجستان و قفقاز را از دست داد.
فراموش نکنید که تا زمان نادرشاه مرزهای ایران تا تاجیکستان میرسید و اندک اندک به دلیل ضعف داخلی بخش عظیمی از قلمرو خود را از دست داد.
اما بدبختی ایران هنوز تمام نشده بود. بعد از حمله ایران به هرات برای برقراری نظم و قانون، مداخله نیروی دریایی بریتانیا در مرزهای جنوبی ما اتفاق افتاد و دخالت فرانسه که سبب شد ناصرالدین شاه طی پیماننامه مارس ۱۸۵۷ که در پاریس امضا شد از مطالبه بخشهایی از افغانستان بگذرد. اتفاقات مشابه بسیاری در طول تایخ تکرار شده است.
در زمان روسیه تزاری، فرانسه که ادعا میکرد دوست ایران است، سفیر ایران را نپذیرفت تا زمانی که فتحعلی شاه شکست خورد. تحمیل معاهده ترکمنچای از سوی روسیه به ایران از نتایج چنین خیانتهایی به ایران بود.
در سال ۱۸۸۱، طی معاهده دیگری ایران بخشهای دیگری از قلمروش درآسیای میانه را از دست داد و در همان سال بریتانیا توانست کنترل بخشهای مهمی از خاک بلوچستان را به دست بگیرد. علت آن هم امضای پیماننامهای در سال ۱۹۰۷ بود که با دخالت فرانسه و وزیر خارجه وقتاش، تئوفیل دلکسه، به ایران تحمیل شد.
اینها را تکرار میکنم تا نسل جوان ما بداند چه دخالتهای خارجیای در امور ایران انجام شده و این دخالتها چه تبعاتی برای ما داشته است. اینها به زمان داریوش، انوشیروان، شاهعباس و نادر برنمیگردد؛ این اتفاقات در قرن نوزدهم افتاده وکمتر از ۱۵۰ سال از آن میگذرد.
ایرانیها باید حس وطنپرستیشان را حفظ کنند. هر رژیمی که روی کار باشد، ایران میهن ماست. ایرانیها باید بدون هیچ گونه دخالت خارجی سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند و به مشکلات فعلیشان خاتمه دهند.
بین برخی حرف بر سر این است که جلوی دستیابی ایران به انرژی هستهای گرفته شود. در منطقهای که تسلیحات هستهای جزئی از زرادخانه کشورهاست، کشورهایی نظیر اسرائیل و هند حتی پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را هم امضا نکرده است.
یک دشمنی قدیمی بین ایران و عربستان سعودی وجود دارد، که یا به دلیل روابط بسیار خوب بین آمریکا و عربستان سعودی تشدید میشود، یا به دلیل اختلاف مذهبی بین ایران شیعی و عربستان سنی بالا میگیرد.
من برای نشان دادن ریشه بخشی از اختلافات پیشنهاد به مطالعه کتاب «شاهان نفت» نوشته اندرو اسکات کوپر میکنم، چرا که پاسخ بسیاری از سئوالات مربوط به مسائل موجود میان ایران عربستان در این کتاب پیدا میشود؛ از زمانی که ایران متهم به طراحی برای سوءقصد به جان سفیر عربستان در واشنگتن شده، این دشمنیها شدیدتر نیز شده است.
در توافقات انجام شده بین عربستان سعودی و آمریکا قرار است ۸۴ هواپیمای عقاب اف ـ ۱۵ اس ای به عربستان فروخته شود و ۷۰ جنگنده اف ـ ۱۵ موجود در این کشور به روز شود و باقی قطعات اضافی و مهمات لازم نیز به آنها داده شود.
گزارشها حاکی از آن است که توافق فروش تسلیحات منجر به کاهش تنش بین عربستان سعودی و آمریکا خواهد شد، تنشهایی که در نتیجه کمک ایالات متحده در ناآرامیهای اخیر کشورهای عربی شدت گرفته بود. با آنکه ایالات متحده نیروهای خود را از عراق بیرون آورده است، اما این توافق نشان میدهد که تصمیم دارد همچنان در خلیج فارس و خاورمیانه حضور خود را حفظ کند.
آیا همچنان باید منتظر بمانیم تا ببینم انگیزه ایالات متحده در فروش اسلحه به عربستان سعودی چیست؟ آیا این تسلیحات در جهت دفاع از عربستان به کار خواهند رفت یا علیه یکی از کشورهای منطقه؟
بر اساس گفتههای یکی از منابع آگاه آمریکایی بسیار محتمل است که تسلیحات فروخته شده به نحوی برای کاهش آمار بالای بیکاری در ایالات متحده بوده باشد، و اوباما بخواهد به این وسیله توجه رایدهندگان را در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو جلب کند.
ایالات متحده به دفعات در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کرده است و هر بار هم برای یک دلیل واحد این کار را کرده است: جلب توجه رایدهندگان. درگذشته شاهد اتفاقاتی مشابه در کشورهایی چون پاکستان و عراق بودهایم.
آمریکا به عراق حمله کرد و برای ده سال این کشور را اشغال کرد، به این بهانه که صدام حسین مشغول ساختن سلاحهای کشتار جمعی، هستهای و شیمیایی است. با این وجود هیچگاه هیچ سلاح اتمیای در عراق پیدا نشد.
دخالت ایالات متحده در امور داخلی پاکستان و افغانستان نیز بنا به دلایلی مشابه صورت گرفته است.
من به شدت مخالف این هستم که کشورم دچار همان سرنوشتی شود که عراق، پاکستان و افغانستان دچارش شدند.
جنگها هیچ پیروزی ندارند. هم پیروز جنگ و هم بازنده جنگ، هر دو بازنده هستند. خوشبختانه همانطور که پیش از این اشاره کردم ایران در سالهای اخیر فکر حمله به هیچ کشوری نبوده است.
جنگ هشت ساله بین ایران و عراق پس از آن بود که عراق از سوی آمریکا برای حمله به ایران اجازه کسب کرد.
گزارش شده که دوست من هنری کسینجر گفته که ایران و عراق باید آنقدر با هم بجنگند تا یکی یا هر دو کاملا نابود شوند. اگر عراق به ایران حمله نمیکرد، نه میلیونها نفر جان خود را از دست میدادند و نه [آیت الله] خمینی دوام میآورد.
فروش سی میلیاردی تسلیحات نظامی به عربستان سعودی برای اشتغالزایی در ایالات متحده یک موضوع است، و دشمنی انداختن بین دو کشور یک موضوع دیگر.
فراموش نکنید، ایران لیبی نیست. ایران کشوری است که هزاران سال تاریخ دارد. هر بار که به این کشور دستدرازی شده، مردم صلحدوست و شجاعاش از مرزهای آن دفاع کردهاند و هویت خود را فراموش نکردهاند.
بر اساس آن چه در کتاب سپهبد عبدالله آذربرزین، از فرماندهان نیروی هوایی ایران، آمده است، بسیاری از خلبانان ایرانی که به فرمان خمینی زندانی شده بودند، در آن جنگ جنگیدند تا از کشورشان مقابل اشغالگران دفاع کنند.
وقتی عراق به کشور ما حمله کرد، همگی ما اختلافنظرهای سیاسیمان را کنار گذاشتیم، متحد شدیم و برای هشت سال از کشور دفاع کردیم.
زمانی بود که همگی ما در خاورمیانه مثل خواهر و برادر زندگی میکردیم، که به نظر من خیلی معقول بود. اختلافات مذهبی وجود داشت، اما هیچوقت مانند امروز عمیق نبود.
در شرایط حاضر و با درگیریهای مذهبی و دخالتهای خارجی، مشخص نیست که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
ایران صاحب تاریخی ۳ هزار ساله است و تاریخ گواه این نکته است که در این سالیان بارها و بارها مورد هجوم قرار گرفته و حتی بخشهایی از خاکش را نیز از دست داده است. شکل این تهدیدها هرچند در هر دورهای متحول شده اما ماهیت این تهدیدها در طول تاریخ هرگز تغییر نکرده است.
منبع: بی بی سی
|