پس از یک سکوت سنگین و سرد چند روزه دستگاه قضایی کشور در باره مرگ ستار بهشتی وبلاگ نویس جوان و بی اعتنایی قابل تامل و درد ناک پلیس امنیت تهران ، بالاخره از درون قوه مقننه صدای اعتراضی شنیده شد ... آن هم از تریبون مجلس شورای اسلامی و از زبان احمد توکلی نماینده مردم تهران.
گرچه انگیزه آقای توکلی از شکستن دیوار سکوت مقامات مسئول ، دغدغه ایشان در باره " غوغایی است که دولت های خارجی بپا کرده اند ..." و یا " رسانه های خارجی موضع گیری هایی در این باره داشته اند " ونه زمزمه هایی که از پشت دیوار هر خانه ای در ایران شنیده میشد و نه بدان سبب که به بازماندگان ستار گفته بودند " خفه شوید " و باز نه به آن سبب که یک سیستم به نبرد نابرابر با یک جوان تنها رفته بود .
به هر حال صدای حق طلبی و خون خواهی در فضای مجلس شورای اسلامی پیچید که میگفت :
" .... چرا وزارت خارجه و دستگاه قضایی در این خصوص توضیح نمی دهند ، مرگی اتفاق افتاده و باید توضیح داده شود ..."
آقای توکلی که پیگیر فساد مالی در سیستم اداری کشور میباشد از اهداف خود غافل نگشت و در پایان سخنانش گفت :
« توصیه میکنم بجای سختگیری به وبلاگنویسان به دنبال مسئولان و صاحبمنصبان فاسد و متهم به فساد باشید که این گونه بلاها را به سر مردم میآورند... "
در پی این سخنان بود که قرار شد هیاتی به سر پرستی آقای بروجردی به این پرونده رسیدگی و نتیجه را به مجلس ابلاغ کند . اولین مطلبی که از آقای بروجردی در جراید نقل شد مایوس کننده و غم انگیز بود . به نقل از ایشان اعلام شده بود :
" احتمال اينکه ستار بهشتی به مرگ طبيعی مرده باشد وجود دارد " ... !!
وی اضافه کرد:
" البته در اين رابطه رسا نهها بخصوص رسانههای معاند انقلاب بزرگنمايی انجام میدهند که اين امر به خاطر آن است که مرحوم مدتها با نيروهای معاند ضدانقلاب در خارج از کشور از طريق وبلاگ و يا ايميلهايش ارتباط نزديکی برای تغذيه نيروهای ضدانقلاب داشته است که به همين دليل آنها در اين زمينه پروژهسازی میکنند، رويکردی که طبيعتا با واقعيات فاصله بسيار دارد... "
البته اقای بروجردی یک شخصیت سیاسی ، امنیتی است و قلم اش در قلمدان مصلحت نظام گیر کرده وبه همین دلیل از راه نرسیده حرف های کلیشه ای که دیگر خریدار ندارد بیان کرد ه و زیاد قابل اعتنا نیست اما از سویی دیگر نقطه روشنی سوسو زد که اندوه اظهار نظر برجردی را زایل نمود .
آقای محسنی اژه ای دادستان و سخنگوی قوه قضاییه در اولین اظهار نظر در باره مرک ستار بهشتی گفت :
" پزشکی قانونی نظريه مفصلی داده است که در آن اعلام شده پنج جای بدن اين فرد از جمله ساق پا، دست ، پشت کتف و يکی از ران هايش دارای علامت کبودی است و آثار خاص ديگری و شکستگی ندارد. ضمن اينکه در کالبد شکافی مشخص شد که در سر و صورت او هيچ گونه خون مردگی مشاهده نشده است. پزشکی قانونی برای اعلام نظر قطعی و علت تامه مرگ و آزمايش های سم شناسی کبد و برخی از اعضای اين فرد زمانبر است و ممکن است تا ۴۵ روز طول بکشد اما از آنها خواستيم که هر چه سريعتر اين آزمايش ها انجام شود البته امروز نيز به صورت تلفنی به ما اطلاع دادند که در آزمايش سم شناسی مورد خاصی مشاهده نشده است.
اژه ای از دستور ويژه رئيس قوه قضائيه برای رسيدگی به اين پرونده خبر داد و تاکيد کرد: آيت الله لاريجانی اعلام کرده اند که از دادسرای رباط کريم، دادسری تهران، زندان پليس و مدتی که اين فرد در هر کجا قرار داشته است تحقيق ميدانی شود ضمن اينکه از پزشکی قانونی نيز تحقيقاتی در مورد علت مرگ انجام شود و اگر قصور و تقصيری در بررسی ها مشخص شد يا اينکه قصور و تقصيری در مرگ اين فرد وجود ندارد به صورت مستند مطرح شود."
این اظهار نظر نقطه امیدی در دلها پدید آورده است . این انتظار که هر ایرانی متهم باید در شرایط انسانی و قانونی و به دور از تعصبات فردی و مسلکی محاکمه گردد توقع زیادی نیست ، باید هر ایرانی در پناه قانون احساس امنیت کند و اگر مرتکب خطایی شد بداند مجازاتش بر اساس حفظ حرمت انسانها و امنیت جامعه است .
قوه قضاییه باید به عنوان متولی حفظ امنیت و شرافت جامعه بداند که تصویب قانون عادلانه با " اجرای عادلانه قانون " معنا پیدا میکند و عدول از این راهکار در هر سطحی و به وسیله هر ارگانی صورت پذیرد سبب عدم اعتماد عمومی به " قانون" خواهد شد و در این صورت است که هرج و مرج و آنارشیسم و شار لاتانیسم بر کشور حاکم خواهد گشت
قوه قضاییه باید به وجود خشونت در سیستم پلیسی و امنیتی کشور حساس باشد و منتظر فشار های بیرونی و بین المللی و یا قوه مقننه و مجریه نماند زیرا در این زمینه ، پای هر شهر وند ایرانی یعنی خواهران و برادران ما در میان است نه دشمنان ایران .
ما به این پرونده چشم دوخته ایم تا گردش عدالت را در نظامات پلیسی کشور شاهد باشیم و به وجود امنیت و اجرای عادلانه قانون حتی برای متهمین، در یک فضای عاری از خشونت و اعمال ضد انسانی و ضد ایرانی مباهی باشیم .
|