فلسفه شناختی چیست؟
دکتر محمد رضا عاملی تهرانی (آژیر)

هگل فيلسوف شهير آلمان انديشيدن را سه گونه مي‌داند:
1- انديشيدن درباره جهان كه علوم و فلسفه محصول آن است: علوم در اينجا به معني اصلي خود به كار رفته است ولي فلسفه در اين جمله به معني آن قسمت از انديشه‌هاي بشر است كه درباره جهان صرف گشته است و در هر زمان متكي به نتايج علوم زمان خود مي‌باشد. در اينجاست كه فلاسفه مي‌كوشند تا از مواردي كه علما بدست آورده‌اند جهان فلسفي خود را به وجود آورند و به آن قسمت از مسائل كه وظيفه هيچ عملي نيست توجه كنند مثلا مي‌پرسند كه جهان چرا و چگونه به وجود آمده؟ اين مسئله فلسفي است كه در هر زمان با استفاده از نتايج علوم درصدد پاسخ آن بر آمده‌اند اين قسمت از فلسفه را بعضي متافيزيك Metaphysique نام گذاشته‌اند به طور خلاصه عبارت است از انديشيدن فلسفي درباره جهان.
2- انديشيدن درباره انديشه‌ها: محصول اينگونه انديشه‌ها فلسفه شناسي است. در فلسفه شناسي به مجموعه فلسفه چيزي نمي‌افزاييم بلكه افكار و عقايد متفكرين را تقسيم‌بندي مي‌كنيم و هر مسئله را آنطور كه دانشمندان و فلاسفه طرح كرده‌اند مطالعه مي‌نماييم، در واقع فلسفه شناسي بررسي فعاليت‌هاي بشر است به اتكاي آثاري كه در فلسفه ايجاد نموده است.
3- انديشيدن درباره انديشيدن: اين قسمت كه منجر به فكر شناسي مي‌شود از نظر دانشمندان و دانشمند آلماني ارزش مخصوصي دارد. ديالكتيك هگل در اينباره بحث مي‌كند. فكرشناسي طرز فعاليت رواني را به هنگام انديشيدن نشان مي‌دهد.با اين مقدمه كه ما با شكلي تقسيمات انديشيدن از نظر هگل را بيان كرديم مفهوم و تعريف فلسفه شناسي معلوم مي‌شود.
فلسفه شناسي يك علم است. علمي است كه درباره انديشيده‌هاي فلسفي گفتگو مي‌كند.روش فلسفه شناسي استقراء است و مانند تمام علومي كه روش استقرايي دارند با مسئله مهم و بزرگ تقسيم‌بندي مواجه است يعني همانگونه كه در گياه شناسي كه روش استقراء دارد محتاج تقسيم‌بندي هستيم در فلسفه شناسي هم به تقسيم بندي افكار فلسفي محتاج مي‌باشيم وگرنه مطالعه انديشه‌هاي فلسفي ميسر نخواهد بود. در اينجا ما اصول تقسيم‌بندي فلسفه شناسي را ذكر مي‌نماييم و از چند مكتب معروف و موقعيت حقيقي آنها نام مي‌بريم.

 
    
 
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : دوشنبه 13 فروردين 1403