از برنامه های کلان پیش روی هر دولتی اجرای برنامه های آماده سازی فضای درون مرزهای کشور برای توزیع امکانات و به طبع آن جمعیت می باشد. این برنامه ی کلان و چندشاخه که از آن با عنوان آمایش سرزمین نام برده می شود باعث برقراری توازن و عدالت در سطح کشور شده و از تمرکز جمعیت در یک یا چند نقطه و خالی شدن نقاط دیگری از کشور جلوگیری می کند.
نخستین مطالعه جامع اقتصادی ـ اجتماعی در ایران به سال 51 خورشیدی برمی گردد. در سال 54 قرارداد تهیه طرح آمایش سرزمین بسته شد که مرحله اول آن تا خرداد ماه 55 به پایان رسید. با وقوع انقلاب، روند تهیه طرح متوقف شد، تا اینکه در سال 61 مجددن موضوع آمایش سرزمین مطرح شده و منجر به تهیه طرح پایه آمایش سرزمین گردید. پس از این تاریخ هرگونه طرحی که جهت ساختن متناسب و متعادل فضای زندگی و کار ایرانیان و زیرساختهای سرزمینمان انجام شده مربوط به 3 دهه پس از روز واقعه است.
نتیجه این طرح ها امروز باعث محرومیت و خالی شدن بسیاری از نقاط و ازدحام بیش از 20 درصد جمعیت و عمده امکانات و سرمایه در 2 واحد از کوچکترین استانهای کشور (تهران و البرز) شده و این دو منطقه را به آلوده ترین مناطق جهان مبدل کرده است. وضع به گونه ای است که اداره ی هر کدام از شهرهای تهران و کرج، پرسنل و تجهیزاتی در حد یک قوه مجریه می طلبد.
در عمل پس از 3 دهه به جای اینکه جمعیت و فعالیت و زیرساختها به نواحی گوناگون مملکت تخصیص داده شوند، دارایی های ملت به حساب عده ای که در رأس آنها 300 نفر اعلام شده اند روان شده و بسیاری از مردم هم در پی این دارایی ها و برای کسب و کار عازم این شهرها شده اند.
امروزه بر خلاف 30 سال پیش اگر فاصله بین بسیاری از مراکز استانها را بخصوص در مناطق کم آب بصورت زمینی طی کنید اکثر روستاها را خالی از سکنه می بینید. نبودن جمعیت فعال روستایی که همواره یکی از پشتوانه های حیات ملی ایرانیان بوده اند و نقل مکانشان به شهرها و اشتغالشان به فعالیتهای تورم زا باعث ایجاد خلأ در بخشهای پایه ای چون کشاورزی و دامپروری و صنایع دستی شده که این خلأ را دلالان و کالاهای عمدتن نامرغوب وارداتی پر کرده اند. همچنین خالی شدن بخشهایی از کشور از سکنه عملن آن بخشها را از مدار توجه و تحرک خارج نموده و شکاف بین این مناطق و کلان شهرها را روز به روز بیشتر کرده است.
آنچه باعث شد که طرح های آمایش در این سه دهه این نتایج را به بار بیاورند عواملی چون سلیقه ای عمل کردن، مقطعی بودن، جناحی وعقیدتی برخورد کردن با این طرح ها از سوی مسئولان و مدیران دست اندرکار و فساد و سؤاستفاده های موجود در روند برنامه ها بوده است. بی شک اگر کشور صاحب یک مدیریت با روحیه و شناخت هماهنگ میهنی از زمان تدوین طرح ها تا مرحله اجرا بود امروز شاهد چنین عدم تناسب و اختلاف گسترده بین مناطق مختلف کشور نبودیم.
|