این سوالی است که شاید برای بسیاری از رنج کشیدگان و دلسوزان سرزمینهای اشغال شده بوسیله زورگویان جهانی و استعمارگران غارتگر شرق و غرب پیش آمده ومی آید. با نگاهی به گذشته نه چندان دور به تاریخ ملت بزرگ ایران به این جواب خواهیم رسید.سرزمین پر افتخار ایران از عصر هخامنشیان تا پادشاهی پهلوی مورد حسد و تجاوز بیگانه بوده و در این دوران بس طولانی حملات متعددی از سوی اعراب ،مغولها ،غزها(ترکها)بر ایران وایرانی تحمیل شد،اما هر بار با رشادت و پایمردی های مردان بزرگ تاریخ ایران زمین خنثی شده است . این حرکت مذبوحانه در تارخ دویست سال اخیر ایران به وسیله استعمار گران و متجاوزین غرب وشرق به اوج خود رسید وبا تجاوز به حقوق و تمامیت ارضی ملت بزرگ ایران مانع وحدت ،یکپارچگی و پیشرفت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران شده اند زیرا شکست ایران را در عدم وحدت ایرانیان و بقا و دوام این سرزمین اهورایی را دریکپارچگی ووحدت آنان می دانستند پس چنین است که دشمنان قسم خورده ایران از قرن دهم هجری قمری در دوره صفویه برای بر هم زدن و نابودی وحدت ملی ایرانیان با طرفندهای مزدورانه پایشان به ایران گشوده می شود واز هر فرصت برای فرو پاشی ایران دریغ نمی کنند این دخالت ودشمنی از روزگار نادر شاه که هندوستان را متصرف شد ادامه می یابد تاحکمرانی آقا محمد خان قاجار مردی که نیاز ملت ایران را به هنگام تجزیه وپراکندگی دریافت می کند ودمی در ایجاد وحدت ایران باز نمی ایستد ، و روسها را که دائما به سرزمینهای ایرانی نشین تجاوز می کنند سر جایشان می نشاند ،این درگیری بیش از ده سال ادامه می یابد ، پس از کشته شدن آقا محمد خان قاجار انگلیسی ها فرصت را غنیمت میشمرند وجنگ دیگری بر ایران تحمیل می کنند که سه سال طول می کشد در این جنگ سه ساله به یاری روسیه میروند تا وسیله شکست ایرانیان را فراهم کنند و فتحعلی شاه را وادار به قبول معاهده گلستان می کنند پس از این معاهده ننگین بریتانیا هر چه در توان دارد برای شکست ایرانیان به کار می گیرد زیرا از قدرت ایران که مانع حضور او به هندوستان شده اند به خوبی آگاه است این بار دولت مرکزی را مجبور به پذیرش معاهد ننگین تری با روسها می کنند و آن جدا سازی هفده استان قفقاز است به نام معاهده ترکمنچای ومرز ایران وروس از بلندیهای قفقاز به رود ارس می رسد و علی الرغم اینکه روسها هرگز تصور این پیروزی در مخیله شان نمی گنجید . پس از این پیروزی به سوی ماوراالنهر پیش رفتند این زمانی است که با کمال تاسف دربار فتحعلی شاه هیچگونه واکنشی از خود نشان نمی دهد و بدین سبب است که امیران محلی یکی پس از دیگری تسلیم نیروهای روسیه می شوند .
این پیروزی برای انگلیسی های استعمارگر که قصد ورود به هندوستان را داشتند کافی نبود وبرای اینکه روسها فرصت ورود به هندستان را پیدا نکنند شمال شرقی را رها کرده و بسوی شمال غربی ایران میروند تا ضمن حمایت از خان های ناراضی در بخش خاوری خراسان بزرگ و به آشوب کشیدن آن منطقه همزمان نیروهای نظامی خود را در بوشهر مستقر کرده وحکومت مرکزی را تهدید به اشغال نهایی نواحی جنوبی ایران می کنند و به دولت ایران می قبولانند که اگر از محاصره هرات منصرف نشود نواحی جنوبی ایران را اشغال خواهند کرد(این امر پس از دویست سال باز هم در حال تکرار است)
سومین معاهده اسف بار تاریخ ایران در این برهه از زمان معاهده پاریس است که به موجب آن بخش شرقی خراسان بزرگ تحت عنوان(افغانستان)از پیکر ایران جدا می گردد سپس به سوی جنوب شرقی ایران که مرز ایران و هند است رفته و قسمتی از بلوچستان ایران را به عنوان (بلوچستان انگلیس)از ایران جدا می کنند . این خصومت ودشمنی ادامه داشت انگلیس ها دست از نابودی ایران بر نداشتند و ضمن نبرد با عثمانی ها وتصرف قسمتهایی از آذربایجان ،کردستان وسرزمینهای بین النهرین توانستند بعد از جنگ جهانی اول مناطق دیگری از خاک ایران راضمیمه مستعمره تازه تولد یافته خود یعنی عراق کنند و برای اینکه بر خلیج فارس که یکی از مهم ترین راههای آبی جهان است راه یابند بحرین را تحت نفوذ خود درآوردند،نفوذ بریتانیا بر بحرین تا سال 1349 ادامه داشت اما موفق به جدایی بحرین از سرزمین ایرانیان نشدند تا ماجرای سال 1349و دولت هویدا . طرح واقدامات استعمارگرایانه انگلیس با جدایی قسمتهایی از بلوچستان ایران به پاکستان وکردستان ایران به عراق وجدایی هفده استان قفقاز و ایجاد حکومتهای نوپای عربی در حاشیه خلیج همیشگی فارس به نام هفت کشور امارات متحده عربی و کشور عراق به پایان نرسیده بود که قدرت جهانی دیگری به نام آمریکای جهانخوار وارد صحنه سیاسی خاور میانه شد آن هم با تز (مونرو)پنجمین رئیس جمهور امریکا در سالهای 1817 -1825 پایان جنگ جهانی دوم(جهان برای امریکایی ها) را جانشین شعار( امریکا برای امریکایی ها) کرد. طرح تاسیس دولت صهیونیستی به نام اسرائیل از سوی انگلیس ها که حایلی برای اعراب باشد مورد تایید و پذیرش امریکایی ها قرارگرفت و با تحمیل این وصله غیر عرب به اعراب ، امریکاییها تصمیم گرفتند به یاری بریتانیای اشغالگر اسرائیل دیگری در این سوی خلیج فارس تاسیس کنند تا حایلی باشد بین روس،ایران وترکیه(که تا کنون موفق نشدند)اما توانسته اند مردم منطقه خاور میانه را به بهانه های ایدئولوژی های مذهبی و دینی به جان یگدیگر بیندازند و آتش جنگ را شعله ور سازند تا خود از این آتش خانمان سوز بهرهمند شوند. طرح فروپاشی کشورهای مقتدری چون ایران وصاحبان چاههای نفت در خاور میانه که ایران اولین قربانی آن بود از سال 1979 به اجرا در آمد وتا کنون هم ادامه دارد. و اما ؟ اگر نگاهی آرمان خواهانه به تاریخ دویست ساله اخیر ایران و منطقه خاورمیانه بیندازیم به این جواب خواهیم رسید که درست است تاریخ از آن ملت ها است اما هرشکست و یا پیروزی در هر سرزمینی بستگی به حاکمین لایق و شایسته و مسئول داشته ودارد بدین سبب پیروزی ازآن ملتی است که آرمانش سر بلندی ملت خود و اقتدار وعظمت ملی میهنش باشد اگر این آرمان خواهی ملی در نگاه حکومت و مردم تواماً باشد آن سرزمین در مقابل سخت ترن حملات دشمنان خود با پایداری و استقامت خواهد ایستاد و موفق خواهد شد در غیر این صورت شکست را باید تجربه کند. روی سخنم با قدرت مداران وملت شریف ایران است که بدانند بی تدبیری وعدم آرمان خواهی ملی موجب ایجاد مشکلات اقتصادی،فرهنگی و سیاسی در صحنه بین المللی می گردد که منافع ملی ایرانیان را پایمال می کند آنگونه که سالها حزب پانیرانیست فریاد برداشت که سهم پنجاه درصدی دریای مازندران نباید خورد گردد یا غرامت جنگ تحمیلی بخشیده شود زیرا حق قانونی ایثارگران و شهدای بزرگوار جنگ تحمیلی خلیج فارس است و بستن قرار دادهایی که نفع ملی ندارند. اما با کمال تاسف می شنویم که دولت فخیمه جناب آقای دکتر احمدی نژاد به رغم اینکه از تاریخ و فرهنگ ایران به نیکی یاد می کند می بینیم چگونه با بستن قراردادهایی با چین و روسیه و... و دادان امکانات ملی ایرانیان به بیگانه که نقشی جز منافع خود ندارند ایران وایرانی را درگیر قراردادهای دیگری چون ترکمنچای و گلستان می کنند و دور از چشم مجلسیان امکانات دوازده فرودگاه بزرگ ایران را برای پیاده کردن اجناس بنجل چینی در اختیار آنها می گذارد بدون اینکه کمترین نفع ومنافعی برای ملت ایران داشته باشد . آیا به گفته مولای بزرگوار علی علیه السلام بهتر نیست تاریخ را بخوانیدو از گذشته عبرت بگیرید تا بار دیگر دچارخطا و اشتباه فاحش نشوید . آیا آقایان حق دارند در حالیکه مناطق مرزی ایران عزیز چون خوزستان ،کردستان،بلوچستان وبسیاری مناطق محروم دیگر کشور در حالیکه در فقر کامل به سر میبرند منافع ملی مردم ایران را به جیب بیگانه سرازیر کنند و موجبات عدم اتحاد ووحدت ملی ایرانیان را فراهم کنند و آنگاه به جرم جدایی خواهی و تجزیه طلبی فرزندان این مرزوبوم را به جوخه های اعدام تحویل بدهند بیگانه هیچگاه با ما دوست نبوده ونیست آنان که دوستی خود را با ما ابراز می کنند از سر نیاز است و برای بهره مندی از ما ،زیرا به گواه تاریخ هر گاه ایرانی به حق خواهی خود برخاست و پای فشرد دشمنان بزرگ ملت ایران با هم متحد شدند تا جلوی اقتدار و سر بلندی ما را بگیرند . امید آنان که بر کرسی قدرت تکیه دارند آگاه شده و بدانند فره ایزدی نصیب کسانی شده ومی شود که تنها به خود نیندیشیده ودر راه سر بلندی ملت و مردم سرزمین خود با هر رنگ و شکل و اندیشه و تفکری که داشته اند از هیچ کوششی دریغ نورزیده است پس چنین است که تاریخ به زشتی یا نیکی از کسانی یاد کرده است .
|