به همت و کوشش دکتر سهراب اعظم زنگنه
آذر ماه (1379)
ای آفریدگار پاک تو را ستایش می کنیم و از تو یاری می جوییم برای پایداری و سرافرازی میهن پر افتخار خود ...
نهضت پان ایرانیسم در هشتم شهریور ماه 1320 بر اثر احساس و عاطفه میهن پرستانه ای که در برابر اشغال ناجوانمردانه ایران در جنگ جهانی دوم به صورت حمله چند جوان و نوباوه ایرانی که با سنگ به تانک های بیگانه در تهران یورش بردند به پهنه مبارزات ملت ایران برای رهایی از سلطه بیگانگان و رسیدن به سربلندی و یگانگی دوباره کشیده شده، با تشکیل انجمن و بعد مکتب پان ایرانیسم و سپس حزب پان ایرانیست به پیشگامی محسن پزشکپور و شادروان دکتر محمد رضا عاملی تهران تشکل سازمانی یافت. در جریان نهضت عظیم ملت ایران برای خلع ید از شرکت سابق نفت و کوتاه کردن دست استعمار انگلیس از ایران حزب پان ایرانیست با تظاهرات عظیمی در برابر مجلس شورای ملی در تهران و دیگر شهرهای کشور شعار «نفت باید در سراسر ایران ملی شود » را در برابر تبلیغات حزب توده که فقط خواستار الغای امتیاز نفت جنوب در جهت منافع شوم روسیه غارتگر بود مطرح نمود که مورد پذیرش و تائید نهضت ملی و همه آزادیخواهان ایران قرا رگرفت نقش بزرگ ناسیونالیستی خود را در پیشتازی مبارزات ملت ایران و در جهت نهضت ملی به عهده گرفت.
در سال 1349 که گروه پارلمانی حزب پان ایرانیست در مجلس شورای ملی برابر توطئه ضد ایرانی تجزیه بحرین به استیضاح دولت هویدا و مبارزه با آن اقدام نمود، پان ایرانیست ها با سرکوب شدید حاکمان وقت که به تعطیلی کلیه دفاتر و نمایندگی های حزب پان ایرانیست و روزنامه «خاک و خون» ارگان آن در تهران و شهرستان ها و زندانی شدن و تبعید بسیاری از پان ایرانیست ها همراه بود روبرو گشتند و به ناچار کوشش های سیاسی و ناسیونالیستی خود را به طور غیر آشکار ادامه دادند.
حزب پان ایرانیست در سال 1376 با تشکیل کنگره هفتم و با بازگشت به شیوه قدیمی شورایی با انتخاب هفت نفر به عنوان اعضای شورای عالی رهبری و 7 نفر اعضای علی البدل به انسجام بیشتر و گسترش کوشش های تشکیلاتی خود پرداخت.
کنگره هشتم این حزب در دوم اردیبهشت ماه 1379 که با هجوم ناگهانی نیروی انتظامی و محاصره محل برگزاری کنگره روبرو گردید به ناچار و اضطرار ضمن تائید مجدد مصوبات کنگره هفتم به ابقای اعضاء شورای عالی رهبری و اعضای علی البدل اقدام نمود. این حزب بعد از کنگره هفتم با انتشار یک نشریه داخلی به نام ضد استعمار که اینک «حاکمیت ملت» نامیده می شود به بیان افکار و نظریات ناسیونالیستی خود می پردازد و ضمناً تشکیلات وسیع و متعددی در کشورهای خارجی دارد که بسیاری از دانشجویان و دیگر ایرانیان خارج از مرزها را در صفوف خود جای داده است.
1- عمیقاً به تقویت و بالندگی سازمان همکاری اکو معتقدند.
2- تشکیل فرهنگستانی مشترک برای زبان فارسی میان تاجیکستان، افغانستان و ایران کنونی را خواهانند.
3- اعتقاد به تبادل دانشجو و استاد و محصولات فرهنگی میان تاجیکستان، افغانستان و ایران کنونی دارند.
4- معتقدند که برای نجات اقتصادی افغانستان و تاجیکستان و امکان دسترسی آن برادران به آب های گرم بین المللی راه و بندری مثلا چابهار در نظر گرفته شود.
5- تبادلات فرهنگی، علمی، اقتصادی و جهانگردی با ایرانیان خارج از مرزهای کنونی تقویت گردیده شدیداً گسترش یابد.
6- سیاست خارجی ایران کنونی قاطعانه و عمیقا از همه اقوام ایرانی و وابستگان فرهنگی ملت ایران به ویژه کردها و شیعیان دفاع نماید.
سایر عقاید پان ایرانیست ها و حزب پان ایرانیست:
سیاست خارجی:
آن ها اصل حاکمیت ملی و احترام به آن را پایه سیاست خارجی و اساس روابط بین المللی می دانند و معتقدند دولت ها می بایستی با توجه به اعتقاد و احترام به اصل حاکمیت ملی روبط خویش را در کلیه زمینه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی تا آخرین حد ممکن گسترش دهند و حد ارتباط ما با بیگانگان در همه زمینه ها به میزان احترامی است که آن ها به حق حاکمیت تاریخی و فرهنگی ملت ایران قائل خواهند بود.
پان ایرانیست ها می گویند: آنچه که مجموعه همبسته و یکپارچه ملت را در برابر حوادث و رویدادهای جهان حفظ می کند درک آرمان ها، حقوق و منافع وابسته به ملت و سنجش موقعیت ملی در پهنه این جهان است این مجموعه کیفیتی را تشکیل می دهد که ما آن را سیاست خارجی یک ملت می شناسیم.
پان ایرانیست ها آنچنان به سیاست خارجی که آن را بخشی از سیاست ملی می دانند اهمیت قائلند که حتی می گویند در یک تعریف ساده می توان وجود دولت را صرفاً به خاطر اعمال سیاست خارجی تعبیر کرد.
پان ایرانیست ها از جمله وظایف گردانندگان سیاست خارجی را ایفای نقش ضد استعماری، ضد استبدادی و ضد استثماری ملت ایران در پهنه جهان بشری می دانند.
سیاست داخلی:
آن ها اساس سیاست داخلی را بر سه پایه: عدالت سیاسی ،عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی توجیه می نمایند و معتقدند عدالت سیاسی یعنی حاکمیت ملی و استقرار آن را منوط به برقراری دموکراسی و ایجاد فضایی برای گسترش و نهادینه شدن آزادی های اجتماعی و تعمیق نهادهای مدنی و مردم سالاری با توجه به آرمان های وحدت بخش و سربلندی خواه ملی می دانند. در این راه است که آزادی فکر و عقیده و ابراز آن منتها در چهارچوب حفظ و تداوم وحدت اقوام ایرانی و هویت ملی می بایستی تضمین گردیده و محترم باشد. آن ها حاکمیت ملی و مردم سالاری را از طریق ایجاد و گسترش احزاب واقعی که برخاسته از متن جامعه باشند و به وسیله دولت ها و حاکمین و یا اشاره و پیوند با بیگانگان به وجود نیامده باشند و انتخابات آزاد و تشکیل دولت مقتدر و آرمانخواه که برگزیده و مورد حمایت و پاسخگو به مجلس نیرومند و ناظر منبعث ازاراده و رای آزاد مردم می دانند.
عدالت اقتصادی:
پان ایرانیست ها برای رسیدن به عدالت اقتصادی به راهکارهای ناسیونالیسم اجتماعی یعنی اجرای اصول سوسیالیسم در واحد ملی می اندیشند و معتقدند که در قوانین و مقررات می بایستی رفاه و سربلندی کل ملت آن گونه که تاریخ معین می کند را بر آورده سازند در منظر و بنا بر تعریف پان ایرانیست ها اقتصاد ناسیونالیستی: علم بسیج و تجهیز همه نیروهای طبیعی و انسانی یک ملت است در راه:
1- رفاه نسل کنونی
2- ایجاد فضای حیاتی برای نسل های آینده
3- حفظ موجودیت ملی
بنابراین اقتصادی است برنامه ای، جامع و ارشادی و با توجه به آرمان های ملی، یعنی برنامه های اقتصادی ملت ایران می بایستی با توجه و معطوف به آرمان وحدت و یگانگی دگر باره همه اقوام و سرزمین های ایرانی نشین باشد.
و در این راستا آن ها اعتقاد دارند که هدف اقتصاد ناسیونالیستی این است که با سیاست توزیع عادلانه ثروت و در آمد ملی سرمایه را از انحصارگروه های معدود سرمایه دار خارج کرده و برای همه خانواده ها امکانات پس انداز و شرکت در سرمایه گذاری به وجود آورد. در نظر ناسیونالیستی، اقتصاد نه یک هدف بلکه وسیله ای برای رسیدن به هدف های سیاسی و آرمان های ملی است. پان ایرانیست ها معتقدند که استقلال اقتصادی پایه و اساس استقلال سیاسی است و استقلال اقتصادی یعنی بی نیازی اقتصادی، آن ها می گویند که سیاست توسعه اقتصادی باید معطوف به دو هدف زیر باشد:
1- کشور صنعتی شود
2- رفرم کشاورزی به تناسب با صنعتی شدن کشور انجام گیرد.
شعار اقتصادی پان ایرانیست ها: رفاه در کنار توسعه است، آن ها معتقدند که پایه و اساس سیاست رفاهی سیاست توزیع درآمد و ثروت ملی است و اصول سیاست توزیع عبارتند از:
1- اصل پیوستگی خون و خاک: باید در آمدها و ثروت های ملی در سطح جغرافیایی به نحو متناسب تقسیم شود. پان ایرانیست ها می گویند «ما اصل پیوستگی خون و خاک را به منزله رمزی می شناسیم که تقسیم کلیه سرمایه های ایران زمین را به کلیه خانواده های ایرانی میسر می سازد».
2- اصل خانواده به منزله واحد ملت: درآمد ملی باید طوری تقسیم شود که کلیه خانواده ها از رفاه بیشتر برخوردار شوند و مزد هر فرد به اندازه ای تعیین شود که بتواند برای همه اعضاء خانواده او رفاه به وجود آورد.
3- اصل دارائی ملی و افزایش آن حاصل کار مفید و متشکل همگان.
گذری کوتاه به برخی اعتقادات دیگر پان ایرانیست ها:
1- پان ایرانیست ها با حکومت کردن به نام دین موافق نیستند. آن ها در آغاز نشست های رسمی حزبی خود با نیایش به درگاه خدای بزرگ برای سربلندی و سرفرازی ملت ایران و تجدید یگانگی اقوام و سرزمین های ایرانی نشین و نگاهبانی مرزها و پاسداری از فرهنگ ایرانی دعا می نمایند و در خاتمه هر نشست رسمی حزبی با دعایی به درگاه پرورگار یکتا به نام هفت پیمان میثاق خود را برای حفظ و تداوم و حرمت خانواده به عنوان واحد ملت، فرهنگ ملت ایران، آبادانی ایران، ارج نهادن به شهیدان ایران زمین و ادامه راه آنان با انتقام از دشمنان ملت ایران، تجدید یگانگی و وحدت سرزمین های ایرانی نشین و تقویت آمادگی دفاعی ملت ایران تجدید می نمایند.
2- پان ایرانیست ها معتقدند که شکل حکومت ایرانزمین هر چه می خواهد باشد ولی می بایستی ویژگی حاکمیت ملی را داشته باشد و برای آئین فرمانروایی بر ملت ایران چهار شرط را قائل هستند:
1- دفاع از اقوام ایرانی درون و برون مرزهای کنونی (اصل خون)
2- دفاع از سرزمین تاریخی ایرانیان (اصل خاک)
3- دفاع از فرهنگ انسانی ملت ایران که حاصل پیوند اقوام ایرانی و سرزمین ایرانیان در درازای تاریخ است «پیوند عامل خون و عامل خاک ایجاد کننده ملت و فرهنگ محصول ساخت و سازهای مادی معنوی ملت است».
4- ایفای نقش انسانی ملت ایران در پهنه جهان بشری و خانواده ملت های جهان یعنی ایفای نقش ضد استعماری، ضد استبدادی و ضد استثماری ملت ایران.
آن ها معتقدند که اگر حکومت ایران این ویژگی ها را نداشته باشد دیگر وابسته به ملت بزرگ ایران نخواهد بود و از آن با عنوان هیئت حاکمه یاد می نمایند که دیگر پیوندی با ملت ندارد و از آرمان های آن منحرف گردیده است.
پان ایرانیست ها می گویند:
1- حمایت ملت ایران از حاکمین در مسیر خواست و اراده پرودگار یکتا که سربلندی و سرافرازی همیشگی ملت ایران درمیان خانواده ملت های جهان را می خواهد همان «فرایزدی» است.
2- انحراف از مسیر ملت و از دست دادن حمایت های پروردگار ملت ایران همانست که در تاریخ به نام گریختن فر از فرمانروا تعبیر گردیده است.
3- پان ایرانیست ها معتقدند که ایران کشوری است کثیر الااقوام (و نه کثیر المله) و کثیر المذاهب که حاصل پیوند تاریخی آن ها فرهنگ مشترک و ملی ایران است که وجه مشترک همه آن هاست.
4- آن ها می گویند «زبان فارسی روان ملت ماست، آن را درون مرزها و برون از مرزها گسترش دهید». پان ایرانیست ها در عین حال که زبان فارسی امروزی را محصول مشترک همه اقوام ایرانی می دانند معتقدند که زبان ها و لهجه های گوناگون اقوام ایرانی ذخیره های فرهنگی ملت ایران هستند و می بایستی در حفظ و نگهداری و تقویت و پویایی آن ها کوشش فراوان و واقعی به عمل آورد و این کار دقیقا منطبق بر مصالح آینده ملت ایران قرار دارد.
5- پرورش ملی می بایستی با توجه به فرهنگ همه انسانی ملت ایران و معارف الهی و ارزشمند اسلامی و اندیشه های بزرگ انسانی جهان بشری باشد.
6- آموزش باید مختوم به شغل باشد.
7- هدف آموزش و پرورش می بایست تعلیم این حقیقت باشد که "منظور از زندگی خدمت به ملت است".
برای آشنایی با سایر زمینه های فکری پان ایرانیست ها و رهنمودهای حزب پان ایرانیست در مقطع کنونی زندگانی ملت ایران توجه شما را به در واقع مانیفست حزب پان ایرانیست تحت عنوان «منشور نیرومندی ملت بزرگ ایران» جلب می نمایم.
پاینده ایران
|