دکتر روحانی بر حسب وعده ای که داده بود در هفته های اول تشکیل دولتش ، باب مذاکرات را در نیویورک گشود و رایزنی های دیپلماتیک در مراکز قدرت را آغاز کرد . اولین نشانه ها حاکی از آن بود که تابوی گفتگو با غرب در حال فرو پاشی است و این آغاز نوید بخشی بود بر پایان یک دوران سی ساله مناقشات جمهوری اسلامی با امریکا و تنش های ناشی از آن که بتدریج به اروپا و دوستان غرب گسترش یافته بود ، ایران و آمریکا در وضعیتی قرار داشتند که تداوم آن دیگر ممکن نبود و دم خروس از چند جا ی صندوق اسرار آمیز سیاست خارجی بیرون زده بود .
برداشتن اولین گامها در این وادی پر رمز و راز ،ریسک بزرگی را می طلبید زیرا پیش بینی میشد که واکنش کانون های جنگ طلب و کسانی که نان قدرت و ثروت شان را در این تنور می پزند درد سر آفرین باشند و در مسیر توافقات سنگ اندازی نموده و دولت ها را به چالش بکشانند . اما از آنجا که در عالم سیاست دوستان و دشمنا ن کشورها ابدی نیستند و بر حسب اقتضا جایشان تغییر میکند لذا اراده لازم برای این جابجایی فراهم گشت و دیدارها در سرزمین شیطان بزرگ بین دولتمردان جمهوری اسلامی و امریکا میسر گردید ... و لبخند های دیپلماتیک مبادله شد ! البته نا گفته نماند که نگاه های عاشقانه اولیه و ابراز ارادت تلفنی سران منازعه ، عده ای را آشفته ساخت ، کیهانی ها وانصار وابسته به این طیف ، همصدا با نتانیاهوی صهیونیست ، نا باورانه به معانقات سیاسی چشم دوخته بودند وبه گمان این که آب همانند سابق باید در آسیاب ایشان بچرخد بر آشفتند ...!!
اما شرایط اضطراری تر از آن بود که به این دوستان عزیزقدیمی توجه لازم مبذول گردد و لاجرم بازیگران قدیمی باید صبوری پیشه کنند وجای خودشان را به یاران جدید بدهند . بهر حال قطار مذاکرات از نیویرک حرکت کرد وپس از طی شهرهای لندن و مسکو وتهران در ایستگاه ژنومتوقف گردید تا همه سهامداران گرد هم آیند و تکلیف بمب اتم ایران را که نه به بار بود و نه به دار معین کرده و خیال نا آرام اسراییل را آسوده سازند .... !! مذاکرات در فضایی پر از بیم و امید آغاز شد و همه طرف های در گیر به این توافق رسیدند که دیگر به بازی لو رفته اتمی پایان بخشند و سازی نو را آغاز کنند . مذاکرات با کشورهای 1+5 و گفتگوهای پنهان و آشکار با آمریکا در میان قهر و اشتی و لاف و گزاف های بسیار ادامه یافت . خبر گزاری ها و خبر نگاران برای هیجان بخشیدن به مذاکرات و انعکاس هیاهوی بسیار برای هیچ ، جوش و خروش فراوانی ابراز میداشتند و بر گرمی بازار بی رمق اتمی می افزودند ، سهامداران اروپایی در یک واکنش طبیعی ، سخت بتکاپو افتاده بودند و راضی کردن آنها بیشتر وقت مذاکرات را میگرفت . هیچکس نمیدانست در درون اطاق های در بسته چه میگذرد ، وآقای ظریف و همکارانش با انبوه تقاضا ها چه میکنند ؟ به نظر میرسید تغییر سناریو با اشکال مواجه شده و هریک از بازیگران سهم پر رنگ تری را برای خود طلب میکردند ، یک بار هم فرانسه برای اخذ تضمین های لازم از آمریکا در معاملات 5 میلیارد دلاری با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ، بازی را متوقف ساخت ولی راضی کردن این کشور زیاد به درازا نکشید زیرا دوستان در تفاهم کامل بودند ... !!
البته سفر معاون وزیر خارجه روسیه به ایران در اخرین لحظه ها هم بی تاثیر در روند مسالمت آمیز مذاکرات نبود و بالاخره در روز سوم آذر 1392 وزرای خارجه کشورهای شرکت کننده در مذاکرات ، آغوش هایشان را بر روی هم گشودند و بر توافقنامه تاریخی ژنو مهر تایید زدند .
از محتوای اصلی توافق بی خبریم ولی بیانیه خانم اشتون و ابراز نظرات مقامات داخلی و خارجی بر این گواه است که ایران به غنی سازی پنج در صدی رضایت داده و تاسیسات مورد اختلاف به مدت ششماه فریز میشود تا پس از اعتماد سازی لازم ، روند کاهش تحریم ها آغاز گردد . شش ماه فرصت کافی است برای مرور اتفاقات خاورمیانه و گفتگو در باره سناریوی جدید و نقش هرکشور در میدان سیاست و اقتصاد جهانی .
پس از بازگشت وزیران خارجه به کشور های شان رجز خوانی ها برای جلب افکار عمومی آغاز گشت ولی همه میدانستند که ابراز نظرات ، بیشتر برای راضی کردن افکار عمومی کشورشان و نیز متقاعد ساختن دوستان عرب است که در دریای نفت و گاز شناورند .
اما در میان این همه جنجال های سیاسی و نظرات مخالف و موافق درباره توافق نامه ژنو ، افکار عمومی در ایران قابل توجه و در خور تحلیل و بر رسی است .سرک کشیدن به کوچه و بازار که افکار عمومی را شکل میدهند ، حال و هوای دیگری داشت . آنها خیلی به بحث های فنی اتمی اعتنایی ندارند زیرا سوژه اتم را بهانه ای برای چانه زنی های سیاسی دولتها میدانند . مردم نه به شعارهای دولتمردان جمهوری اسلامی دل بسته بودند و نه هراسی از تهدیدات نظامی غربیها به دل راه میدادند...ولی چیزی که مردم را آزار داده و میدهد این است که آنان از روابط آشفته و پر از ابهام سیاسی خسته شده اند و از شعار ها و تهدیدهای پوچ و توخالی هر دو سوی نزاع خشمگینند . .. مردم از شعارهای مرگ بر این و مرگ بر آن بیزار هستند .... مردم از حضور مردان و زنان هیجان زده در خیابانها که پرچمی را به آتش میکشند و نابودی کشوری را فریادمیزنند متحیر ند ... !
ملت ایران از این که خیابانها ی کشور به مرکز تعیین و تکلیف سیاست خارجی تبدیل شده و تهدید و تحریک و شعار را به مذاکره ترجیح داده شده نا خرسندند واز این که سالها مذاکرات بی نتیجه و شکست خورده ، آن هم درپشت اطاق های در بسته ، به طول انجامید ه و بی سبب بار گران تحریمها را بر دوش آنها نهاد ه اندیشناکند و این گونه است که اکنون از دولت جدید انتظار داشتند تا به این آشفته بازار خاتمه داده شود و شعور سیاسی ایرانی را در پای میز مذاکره با جهانیان به نمایش بگذارد ... ، مساله مهم برای مردم ، رسیدن به توافق به منظور گشایش درها به روی ملتها ست زیرا قرنهاست که ملت ایران با غرب در ارتباط گسترده فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بوده و به تبادل فرهنگ و تمدن پرداخته است . ملت ایران تحت تاثیر وزش نسیم آزادی و دموکراسی و قانونمداری ، جنبش مشروطیت را آفریده و با نگاه به دنیای مدرن ، و اقتباس از فرهنگ و تکنولژی غرب ، سنگ بنای توسعه و پیشرفت را بنا نهاد ه و به سوی آزادیهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی گام برداشته است . پیوند ملت ایران با ملت های جهان در پناه صلح و دوستی دستاوردهای شایسته ای داشته که نمیتواند آنها را قربانی شعارها و منازعات داخلی نماید .
از این روی آنچه که در این مذاکرات برای ملت ایران حائز اهمیت است ، بازگشت ایران به عرصه جهانی و ایجاد روابط حسنه و توام با احترام متقابل با ملتهاست ، به راستی میتوان ادعا کرد انرژی حاصل از امید ی که در این ارتباط در دلها ها پدید آمده کار ساز تر از انرژی اتمی است ، حال دولت آقای روحانی باید با " تدبیر" از این بارقه های امید ، پاسداری و مراقبت کند . این امید ارزان و آسان بدست نیامده ، مبادا که حاکمیت بخواهد آمال و آرزوهای مردم خسته را با سودای ایدئولژی و اندیشه های یک سو نگرانه معامله کند . دنیا تجربه های تلخی از تسلط حاکمیت های عقیدتی داشته و سرنوشت رقت بار آنها میتواند درس عبرتی برای دولتمردان و حاکمان امروزی باشد . دولت باید قدر توفیق در مذاکرات را بداند و آن را در راه آزادی و استقرار حکومت قانون و حرمت به حقوق اجتماعی و سیاسی مردم هزینه کند و دولت باید اجازه و فرصت دهد تا ملت ایران خود را باز یابد تا در میدان رقابت جهانی ، ارزش ها و توانایی هایش را به منصه ظهور رساند و تنها در چنین فضای آزاد وسالم و خردمندانه ای است که نقش سازنده و تاثیر گذار ملت ایران در صلح پایدار منطقه و جهان تحقق خواهد یافت و در پناه آرامش و آزادی و عدالت اجتماعی است که اقتصاد کشور شکوفا و بارور شده و توسعه همگانی معنا پیدا خواهد کرد .
|