پاینده ایران
هزاران سال است که اقوام گوناگون ایرانی در ایران زمین کهن و تاریخی در هم تنیده اند که به واقع جز در ذهنیت های علیل حتی تصور کشیدن و ترسیم جدایی های فکری، فرهنگی و معنوی میان ایرانیان باور کردنی نیست، آیا حتی در میان آن گروه ها از اقوام ایرانی که داس خونبار تجزیه ای غارتگران جهانی و به ویژه روس ها و انگلیسی ها بر آن ها و کل ملت بزرگ ایران تحمیل نموده اند آثاری از جدایی فکری و معنوی و فرهنگی که توجیه کننده واقعی بودن این جدایی ها باشد دیده اید، مگر میان مردمان آران و طالشی در جمهوری خود خوانده ی آذربایجان، میان کردها و شیعیان میانرودان (عراق کنونی)، مردم بحرین، مردمان بلوچ در کشور غیر تاریخی پاکستان، پشتوها و تاجیک ها و ترکمن و ازبک و دیگر اقوام ایرانی ساکن در درون مرزهای شیر نشسته آسیا (ایران کنونی) تفاوتی فاحش و به کلی ضد با ویژگی های فرهنگی مشترکشان دیده اید؟ حتی در کشور غیر تاریخی مستقر در آسیای کوچک یعنی ترکیه که بیش از 20 میلیون کرد و بیش از بیست میلیون علوی مذهب دارد با دیگر ایرانیان می بیند؟
و تازه همان ها که مدعی ترک بودن خود و به عبارتی مهاجر بودن خویش در آن سرزمین که بازماندگان خلفای عثمانی هستند می باشند تفاوتی در بسیاری از زیربناهای فکری و فرهنگی و زیستی می توان یافت، مگر عثمانیان علیرغم هجوم های خود به اروپای شرقی و شمال آفریقا جز با انتشار و گسترش آئین ایرانی نقش بندی و زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی بار فرهنگی دیگری را به آن سرزمین های اشغالی کشانده اند؟
اگر دولت شوونیست ترکیه و بنیانگذاران اولیه آن با تغییر خط فارسی و تلاش برای زدودن لغات فارسی برای حذف پیوند های تاریخی و فرهنگی مردمان آن سوی مرزهای غیر تاریخی اقدام نکرده بودند حتی این ظاهر متفاوت و بزک کرده با دیگر میراث داران فرهنگ مشترک اقوام ایرانی را می دیدید؟ همه اینها نشانه وجود ظرفی بزرگ بنام ایران زمین و سرریزهای فرهنگی مجاور حاصل یک فرهنگ مشترک ایرانی میان همه ایرانیان است که به حکم تاریخ و زندگی در یک فضای فرهنگی مشترک که همه اقوام ایرانی در به وجود آمدنش نقش و اثر داشته اند هزاران سال است که از مرحله قومی به مرحله ملی تکامل یافته و در هم تنیده شده اند که حاصل آن تنها یک ملت بزرگ و تاریخی و یک فرهنگ و میراث معنوی مشترک به نام ملت بزرگ ایران و فرهنگ ایرانی است و دیگر جز به شمشیر تجزیه طلبانه و استعمار و وابستگان آن ها که ملت ایران را ضعیف و بی تاثیر و معطل در این جهان می خواهند نمی توان میانشان خط جدایی و تفرقه که از علائم و رگه های منحوس نژادپرستی نیز هست کشید؛ گلزار ایران بزرگ و تاریخی در هر گوشه اش عطر و بویی زیبا و با ریشه و پیوندی عمیق در فرهنگ مشترک ایرانی آنچنان پر جاذبه و زیباست که حفظ این "عطر و زیبایی" و تنوع وظیفه جاودانی همه ایرانیان امروز به عنوان میراث داران هزاران ساله اقوام ایرانی است که از مرحله تنگ قومی و نژادپرستانه به مرحله یک ملت بزرگ و تاریخی گذر کرده اند که فرهنگی همه انسانی و مشترک و ملی برای نسل های آینده خویش پرورانده و دریغ کردن و دوری نسل های آینده ازاین ظرفیت های نورانی مشترک همان می شود که امروز بر سر کردها، بلوچ ها، تاجیک ها، پشتون ها، ازبک ها، بحرینی ها و ساکنان ایران کنونی آورده اند که به جای یک دلی و اتحاد و تلاش مشترک برای ساختن و آباد کردن با جعل و خیانت، تاریخ های قلابی و ایجاد جدال های به قول خودشان قومی و فرهنگی بیهوده که هرگز میان اقوام ایرانی در هزاره های تاریخی وجود نداشته است به نسل کشی ایرانیان و ضعف و زبونی استعمار ساخته و فراموشی پیوندهای هزاران ساله شان شده اند که جز به سرگشتگی و ضعف و در هم شکستن امیدها و باورها و آرامش فکری و معنوی ارمغان دیگری که دارد اسارت بیشتر در چنگال سرمایه داران بی وطن جهانی است.
حزب پان ایرانیست نگاهش به همه اقوام ایرانی نگاهی پر از عشق و شور و حرمت و ارج است و ویژگی های اقوام گوناگون ایرانی را ذخیره ای شکوهمند و میراثی گرانب ها از نیاکانمان می داند که می بایستی هر لحظه برای گسترش، تعمق و بالندگی آن ها برنامه ریزی و اقدام نمود و شاداب تر و پر طراوت تر به دست نسل های آینده ملت بزرگ ایران سپرده شوند، میراثی که خمیرمایه فرهنگ اصیل و همه انسانی ملت ما است در هزاره های تاریخی و هرگز نمی بایستی خدای ناکرده مورد بی مهری و تحقیر قرار گیرد، پان ایرانیست ها معتقدند که باید برای هر قومی از اقوام ایرانی پژوهشکده های ویژه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که با جمع آوری کارشناسان، عالمان، علاقه مندان و پژوهشگران گوناگون، تمام ویژگی های گویش ها و لهجه ها و خرده لهجه ها و فرهنگ ها را جمع آوری، ثبت و ضبط کنند و با سرمایه گذاری ملی و حمایت دولت ایران شناخت و احاطه کامل نسبت به آن ها پیدا کرد و راه های باروری و گسترش بیشتر آن ها را فراهم نمود، این پژوهشکده های فرهنگی می تواند و باید به همه عرصه های فکری، ذهنی و ساختارهای معنوی، فرهنگی و هنری و موسیقی و غیره و غیره به عنوان ذخایر گرانقدر فرهنگ مشترک ایرانیان بپردازند و اعتقاد پان ایرانیست ها این است که این ذخایر معنوی و فرهنگی نقطه های اتکاء نسل های آینده همه ایرانیان خواهند بود و غنای آن ها و پاسداریشان از جمله وظایف حکومت های حال و آینده ایران است و کوتاهی یا فراموشکاری در این عرصه ملی از جمله خسارت های نابخشودنی است، اما آنجا که در اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده: "زبان، خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آن ها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است." که به مفهوم اعلام عدم مخالفت حاکمیت اسلامی با گسترش گویش ها و لهجه ها های گوناگون اقوام ایرانی است و بدیهی است که نمی بایستی این گویش ها و لهجه ها فراموش شوند و مورد بی اعتنائی قرار گیرند چرا که گفتیم از جمله ذخایر معنوی و فرهنگی ملت ایران هستند ولی آموزش آن ها در مدارس رسمی آموزش پرورش و با خرج بیت المال نه معقول و نه شدنی است، چرا که به دلیل تنیدگی اقوام ایرانی و مردمان کشور پهناور ما یک مدرسه نخواهد توانست در 90% نقاط ایران آموزش لهجه ها و گویش های همه ایرانیان را به عهده گیرد زیرا که در یک منطقه و محله و شهر و روستا مردمانی از همه اقوام ایرانی زندگی می کنند که تفکیک قومی و گویشی آن ها نه تنها درست نیست بلکه غیر عقلانی و مضر به بنیاد فرهنگ مشترکمان می باشد و طبق اصول و معیارهای حقوق بشر و سازمان ملل نیز چنین تفکیکی به نوعی نژادپرستانه است و از نگاه پان ایرانیسم هر نوع نژادپرستی و در هر شکل و توجیه آن مردود است چرا که تاریخ و فرهنگ مشترک هزاران ساله ملت بزرگ ایران هرگز در خود نشان و اثری از نژادپرستی و تفاوت نژادی نداشته و نباید داشته باشد، به همین دلیل است که فرهنگ ما و فرمان کورش بزرگ هرگز با نظامات برده داری و برده پروری و تبعیض نژادی توافق نداشته و ندارد. ایرانی همواره به فرهنگ و تاریخ و نیاکان خود و میراث گران سنگ مادی و معنوی آن ها بالیده است ولی این به مفهوم تحقیر و ندیدن ارزش ها و سنن و فرهنگ دیگران نبوده و نیست و صرفا ستایشی است به حق از آنچه که با عالیترین اصول اخلاقی و انسانی همراه است و همراه بوده است و پان ایرانیسم که بر گرفته از فرهنگ ملت بزرگ ایران است 70 سال پیش اعلام نمود که یکی از مفاهیم نشانه مخالف ≠ حزب ما مخالفت با همه نظاماتی است که شعار آنان "زیان کسان از پی سود خویش است" و روشن است که پان ایرانیست ها از روز اول با هر گونه خودخواهی و خود محوری و ندیدن حقوق و شرافت انسانی دیگران مخالف بوده و مخالف هستند و در این مسیر همه جلوه های فردگرائی و اندیویدوآلیسم به صورت نژادپرستی، سرمایه داری و بهره کشی از دیگران را ظالمانه، ضد انسانی، ضد ایرانی دانسته و ناسیونالیسم ایران را که کل نگر و جامعه نگر است پایه اساسی تفکرخویش را پان ایرانیسم قرار داده است و هر فکر و اقدامی را که بر بنیاد اندیشه فرد پرستی و اندیویدآلیسم، گروه گرایی و قبیله گرایی باشند محکوم می نمایند و در آن زمان ها که اندیشه مارکسیست به دلیل تبلیغات و هزینه مالی بالای روسیه شوروی سابق کروفری داشت و ادعای جامعه نگری و سوسیالیسم می کرد ولی با تفکیک جامعه به طبقات رنجبران و سرمایه سالاران و طرح نبرد دائمی خیالی میان آنان همه ی شیرازه های اخلاقی جوامع را به خطر انداخته بود مخالفت خود را با آن صریحاً اعلام کرده بود و مارکسیسم را اندیشه ای مبتنی بر اندیویدوآلیسم با نقابی از سوسیالیسم می شناخت و جامعه مورد نظر را برای برنامه ریزی، پیشرفت و تعالی و رفاه کامل و آزادی، پدیده تاریخی ملت ها می دانست و می داند و به همین دلیل است که با حرمت به "اصل حاکمیت ملت" در جهان ملت ها، سوسیالیسم یعنی جامعه گرایی واقعی، را برای کل موجودیت یک ملت پیوسته و تاریخی در اندیشه علمی ناسیونالیسم ایرانی که در مکتب پان ایرانیسم به وسیله بزرگان و متفکران و مبارزانی چون شادروان سرور محسن پزشکپور (رهبر جاودانه و همیشگی پان ایرانیست ها) و شادروان شهید سرور دکتر محمد رضا عاملی تهرانی توجیه و تحلیل و پر بار شده است و توسط آموزگار بزرگ ناسیونالیسم ایرانی شهید دکتر محمد رضا عاملی تهرانی طراحی، ترسیم و آموزش داده شده به عنوان کامل ترین، انسانی ترین و موجه ترین شکل جامعه گرایی و سوسیالیسم می داند وناسیونالیسم اجتماعی یعنی نگاه جامعه گرایانه و کل نگرانه و نه فردگرایانه، طبقه گرایانه و قوم گرایانه و نژادپرستانه و جنسیت گرایانه، عالی ترین شکل و جلوه سوسیالیسم می داند و همه ایرانیان را فقط و فقط به دلیل ایرانی بودن به یک نگاه و چشم و برابر، در برابر قانون می داند و هر قانون و مکتب و تفکر و شیوه ای که به نوعی تفکیکی میان ایرانیان قائل شود به اتکاء سوسیالیسم، ناسیونالیسم اجتماعی و پان ایرانیسم خلاف مصلحت و ضد ملی و ضد انسانی می شناسد.
اما اینکه چگونه علاقه مندان به گویش ها و لهجه ها ی گوناگون در سراسر ایران بتوانند از امکانات لازم و کافی برای آموزش آن ها بهره مند شوند؟ همانگونه که اخیرا رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه هم اعلام کرد می توانند با ایجاد موسسات فرهنگی و آموزشی خصوصی و به هزینه شخصی خود از عهده این امر مهم برآیند که بسیار هم منطقی است همانگونه که علاقه مندان به سازهای گوناگون و هنرهای گوناگون و حتی زبان های انگلیسی و فرانسه و روسی و آلمانی و حتی ترکی استامبولی سال هاست با جذب به موسسات خصوصی مربوطه به فراگیری آن ها می پردازند و وزارت خانه های آموزش و پرورش و ارشاد فقط به درستی و صحت و کارآیی و تاثیر و مدیریت اینگونه موسسات از جنبه ارشادی و نظارتی خواهند پرداخت.
|