یمن یک کشور عربی با 24 میلیون نفر جمعیت در جنوب شبه جزیره عربستان مورد تهاجم همسایه اش قرار گرفت و به کانون دیگری از بحران خاور میانه تبدیل شد. 2415 بار بمباران آن هم در 27 روز با 2051 شهید زن و مرد و کودک و هزاران مجروح و ده ها هزار آواره ثمره تعصبات فرقه ای در تاریخ جنایات بشر ثبت شد.

آیا صرف هزینه های میلیاردی برای تربیت تروریست و کشتار مردم مسلمان در سوریه و عراق و لیبی و افغانستان و مصر و لبنان کافی نبود که شیوخ عرب در یک ائتلاف ننگین و شتاب زده دیگر پا به رکاب گشته و سلاح های خریداری شده را در مرزها و حیاط خلوت خود آزمایش کردند و گوشه ای دیگر از خاور میانه را به آتش کشیدند؟! آیا چهل سال جنگ زیر لوای اسلام و سوء استفاده از نام الله درس عبرتی برای حاکمان و رهبران کشورها نبوده است؟! آیا این همه کشتار و ویرانی کسی را ازخواب بیدار نکرده؟! راستی چرا رهبران این منطقه آشوب زده نمی توانند دشمن واقعی خود را بشناسند و آب به آسیاب قدرت های جنگ طلب جهانی نریزند؟ چرا برای نجات منطقه به درمان بیماری خودخواهی خویش نمی پردازند و از صلح و امنیت و آرامش فراری هستند؟ شاید بتوان پاسخ بخشی از این سوالات و چراها را از مطالعه مطلب زیر در روزنامه نیویورک تایمز که به وضوح طرح های جنگ افروزان را منعکس کرده پیدا کرد؛ با هم بخوانیم و آنگاه به چاره جویی بپردازیم:

«عربستان سعودی، برای اقدام به جنگ در یمن، از جنگنده های جت اف-15 ساخت شرکت بوئینگ استفاده می کند و امارات هم جنگنده های جت اف-16 ساخت شرکت لاکهید مارتین را برای بمباران یمن و سوریه به کار گرفته است.»

به راساس آمارهایی که هفته گذشته توسط سیپری (SIPRI) مؤسسه بین المللی صلح استکهلم منتشر شد، تنها در سال گذشته میلادی، عربستان سعودی 80 میلیارد دلار سلاح خریداری کرد که از هر زمان دیگری بیشتر بود و حتی از هزینه های تسلیحاتی هر یک از دو کشور فرانسه و انگلستان هم فراتر رفت تا به آنجا که عربستان به چهارمین بازار فروش تسلیحات جهانی تبدیل شد. قطر هم، که یک کشور دیگر عربی با خزانه ای سرشار و گرایش به اعمال نفوذ در اطراف منطقه خاورمیانه است، اکنون به یک بازار سرمست تسلیحات تبدیل شده است.

نیویورک تایمز می افزاید: «سال گذشته، قطر یک قرارداد 11 میلیاردی را با پنتاگون منعقد کرد تا بالگردهای تهاجمی آپاچی و سامانه های دفاع هوایی جاولین (Javelin) و پاتریوت (Patriot) را خریداری کند. حال این کشور کوچک امیدوار است شمار بزرگی از جنگنده های اف-15 را خریداری کند و جایگزین ناوگان قدیمی تر جت های میراژ فرانسوی نماید.

نیویورک تایمز نوشت: شرکت‌های تسلیحاتی آمریکا هم دنبال پول می‌روند. بوئینگ در سال 2011، دفتری را در دوحه گشوده است و لاکهید مارتین هم امسال چنین دفتری را باز کرد. لاکهید در سال 2013، بخشی را راه‌اندازی کرد که تنها به فروش‌های خارجی تسلیحات می‌پردازد و مدیر ارشد این شرکت، ماریلین هوسان (Marillyn Hewson) گفته است که لاکهید به افزایش فروش‌های خارجی نیاز دارد تا آنجا که این بخش بتواند بین 25 تا 30 درصد درآمد سالانه‌اش را تأمین کند و به این ترتیب کاهش بودجه پنتاگون را که بعد از حملات یازدهم سپتامبر 2001 فزونی گرفته بود، جبران نماید.

روزنامه آمریکایی می‌نویسد: «سازمان های اطلاعاتی آمریکایی اعتقاد دارند که جنگ های نیابتی در خاورمیانه، می تواند سال ها به طول انجامد و موجب شود که کشورهای منطقه به خرید جنگنده های اف- 35 که به عنوان گرانبهاترین موجودی زرادخانه تسلیحاتی آمریکا در آینده محسوب می شود، هرچه بیشتر علاقمند شوند.»

"داریل کیمبال" مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات می گوید: «بخش بزرگی از تسلیحاتی که در یمن توسط سعودی ها مورد استفاده قرار گرفته، علیه مردم عادی بوده است». به نوشته نیویورک تایمز، سعودی ها این نکته را انکار می کنند. کیمبال می گوید که با هراسی‌ بزرگ، نگران فروش های تسلیحاتی به منطقه است چراکه منجر به گسترش و افزایش به کارگیری انواع پیچیده‌ تسلیحات در این کشورها می شود. در سال 2008، کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که می گوید فروش های تسلیحاتی به منطقه خاورمیانه، باید الزام به حفظ برتری کیفی نظامی صهیونیسم را مراعات کنند. به این ترتیب، مبنای ارزیابی هر فروش تسلیحاتی در خاورمیانه این است که چه تاثیری بر برتری نظامی رژیم صهیونیستی می‌گذارد.»

مطلب روشن و گویاست و نیاز به کالبدشکافی ندارد. پاسخ علت العلل تداوم بحران و جنگ در خاور میانه، فروش تسلیحات است. حالا دیگر جنگنده های اف 15 و اف 16 اشتهای سیری ناپذیر صاحبان کارخانجات تسلیحاتی را کفایت نمی کند باید برای مقابله با موشک های ایران به سراغ اف 35 که گران ترین جنگنده نظامی جهان است رفت و متقابلا ایران نیز باید از برکات موشک های پیشرفته زمین به هوا و زمین به دریا و سامانه دفاعی S300 برخوردار باشد و این چرخش معکوس همچنان ادامه د ارد.

این جنگ لعنتی فرقه ای دست از گریبان مردم خاور میانه بر نمی دارد، زیرا خاورمیانه نفت و گاز دارد. ثروتمند است و باید چرخ صنایع آمریکا که هفتاد درصد آن وابسته به صنایع نظامی است بچرخد. باید به دولت هایی که خود طالب جنگ هستند و در راه خدا جهاد می کنند اسلحه فروخت و در اجرای این پروژه فرقی نمی کند که چه کسی در آمریکا و اروپا رییس جمهور است. او باید توازن قوا را در خاورمیانه برقرار کند تا شعله جنگ خاموش نشود. رییس جمهور مکلف است از حقوق انسان ها، از حقوق بشر، از دموکراسی سخن بگوید تا ژورنالیست ها و اربابان قلم و کتاب را خوش آید ولی از فروش اسلحه و تداوم بحران غافل نماند. رییس جمهور باید اسرائیل را خط قرمز سیاست خارجیش بداند چون دولتی که بر مردم این کشور گمارده شده ید طولایی در تدارک بحران و توسعه نفرت و دوام جنگ های فرقه ای و توطئه های سیاسی دارد.

جمهوری اسلامی باید از حریم شیعیان و اعراب از ناموس سنی ها دفاع کنند. هر دو طرف باید رو به قبله بایستند، هر دو طرف باید به آیات قرآن متشبث باشند و دو طرف باید بر حقانیت نظام فکری خویش تا ریختن خون دیگری پای فشارند! مهم نیست که بر سر امت اسلام چه می آید؛ مهم نیست که حدیث آزادی و دموکراسی و حقوق بشر پایمال شده و می شود؛ مهم نیست که کدام حکومت دیکتاتور است و کدام نیست؛ مهم نیست کدام طرف با کارت آمریکا بازی می کند و کدام با روسیه و کدام با اسرائیل نرد عشق می بازد؛ مهم نیست که کدام طرف علیرغم شعارهای تند و تیز با اسرائیل لاس می زند!! مهم آن است که آسیاب غرب با خون بی گناهان بچرخد؛ مهم آن است که زیرساخت ها ویران شوند؛ خانه ها و کارخانه ها و راه ها و... نابود شوند؛ مهم آنست که چرخ صنایع نظامی بی وقفه بچرخند و دلارهای نفتی سرازیر گردند.

و در این جاست که ما دولتمردان جمهوری اسلامی را خطاب قرار می دهیم و از رهبران و مسئولان دولتی مصرا درخواست می کنیم هرچه زودتر پای ایران را از این دام خطرناک بیرون بکشند. جمهوری اسلامی اگر طالب قدرت و مشروعیت و اقتدار ملی است باید به ایران گرایی و ناسیونالیسم ملت ایران روی بیاورد؛ باید از کشورهای عربی و همسایگان وحشت زدایی کند؛ باید ایران را به پناهگاه همه اقوام و تیره ها و ادیان و مذاهب تبدیل نماید. در فرهنگ ایرانزمین احترام به باورهای مذهبی و آداب و رسوم همگان یک آیین شرافتمندانه و دیرین است. گرایش به یک فرقه خاص و انحصار طلبی، ایران را از درون و برون دچار آسیب های جدی و تجزیه روانی کرده است. حکومت ایران به یک بازنگری تاریخی در قانون اساسی نیاز دارد، رمز وحدت و نیرومندی ملت ایران و استقلال کشور در نگاه بی طرفانه به گذشته پر افتخار ماست. اگر دولت های بزرگ در پی منافع خودشان هستند چرا ما نباشیم؟ منافع ملت ایران در تعامل با جهان است نه در تقابل. راهی که در گذشته طی شده ایران را در وادی بی سرانجام چالش های مذهبی و تفرقه های سیاسی قرار داده است. هم اکنون آتش جنگ در اطراف ایران زبانه می کشد و اگر امروز دولتمردان ما در صدد چاره نباشند فردا خیلی دیر است.