چنگ اندازی به چهره های تاریخی ایران. چرا خشایارشا؟
مصطفا لطفی کیان
22 اردیبهشت 1394

هالیوود به عنوان بزرگ ترین مجموعه فیلم سازی غرب، شبکه های ماهواره ای اعراب و صدا و سیما و شبکه های وابسته به حاکمیت فرقه ای همواره سعی می کنند تا با قلب حقایق تاریخی و القائات رسانه ای از خشایارشای اول شاهنشاه هخامنشی، نامی و چهره ای مضحک یا ترسناک و خونریز تصویر کنند. چنین القائاتی زمینه ساز تجاوزات و تخریب های مرحله ای پنهان و عریان آثار تاریخی است که امروز شاهدش هستیم.


خشایارشا بزرگ ترین فرزند آتوسا، دختر کورش بنیانگذار شاهنشاهی بود. نام او معنای شاه دلیر را می دهد. داریوش بزرگ با وجودی که پسران بالغ و شایسته دیگری داشت او را به ولیعهدی برگزید. او در سن 34 سالگی به شاهی رسید. دوران او بخش دیگری از دوران اوج ایران هخامنشی است. %44 از جمعیت آن روز جهان جزو شاهنشاهی هخامنشی بود که بزرگ ترین امپراتوری دنیا از نظر جمعیت می باشد. خشایارشا در دوران 21 ساله فرمانروایی خود شورش مصر و بابل و یونان را فرو نشاند. وی با دعوت و اصرار و استقبال تبعیدیان یونانی در ایران و شهرهای یونانی و اسپارتی به اسپارت و یونان لشگر کشید و سراسر آن سرزمین ها را فتح کرد. در دوره او تعدادی از بلندپایگان یونانی و اسپارتی از شر فساد و ناامنی کشورهایشان با حکومت ایران همکاری کرده یا به کشور ایران پناهنده شدند و حتا در جنگ های بین ایران و یونان به سپاه ایران خدمت کردند. قوم بنی اسرائیل که به فرمان کورش از قید و بندهای حکومت بابل آزاد شده بود در دوران خشایارشا اقدام به دسیسه و کشتار بزرگان ایران کرد. این روایت تنها در منابع یهودی آورده شده و متأثر از اساطیر آشوری است. خشایارشا در تخت جمشد که به دستور پدرش داریوش ساخته شده بود کاخ های دیگری اضافه کرد و بر عظمت و زیبایی آن افزود. این شاهنشاه ایرانی مسائل مملکت را با درایت و همفکری جمع مشاوران حل می کرد. یونانیان بزرگ منشی او را ستوده اند و او را تحصیل کرده، زیبا روی و خوش اندام ذکر کرده اند.


شاهنشاه هخامنشی در کتیبه کوه الوند در گنجنامه همدان آورده است:
«خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که انسان را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، شاهی از بسیاری، فرمانروایی از بسیاری. منم خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ سرزمین های بزرگِ دوردست، پسر داریوش شاه هخامنشی.»
و امروزگروه هایی در غرب که در پی امتداد استعمار نوینند و ریشه تمدن حال خود را از یونان می دانند حاضر نیستند دوران اوج یونان باستان را زیر چتر قدرت و تمدن ایران ببیند. درخواست پوزانیاس پادشاه اسپارت و معبد دلف از دولت ایران برای سلطه مجدد ایران بر سراسر یونان، رژه ارتش ایران در آتن، منزل کردن شاهنشاه ایران در عمارت سنای آتن و پناهنده شدن بزرگان و فرماندهانی چون تمیستوکلس به بزرگ ترین امپراتوری قانونمند و انسانی آن روز جهان برای این جریان ها که می خواهند به هر شکلی بر امور دنیا چیره باشند گران می آید. از این روست که در امتداد قصه ماراتون فیلم 300 هم ساخته می شود. مجموعه درهمی از لاف و کینه ورزی که متمدن ترین قوم تاریخ از نظر سازندگانش دو بار سفیران ایران و همراهانشان را به قتل می رسانند!


قصه استر و مردخای از سری داستان های حمله اسکندر و کودتای 60 هزار دلاری امریکا و انگلیس در ایران است! چگونه یک اقلیت پناهنده قومی و مذهبی طی چند روز چنین کشتار عظیمی از بزرگان ایران کرده و سپس هیچ اتفاقی در کشور نیافتاده و همه به زندگی عادی در کنار هم ادامه داده اند؟! افرادی که در قوم بنی اسرائیل به داستان موهوم استر و مردخای دامن می زنند و هر سال به مناسبت کشتار میزبانان خود جشن برپا می کنند در صورتی که حتا ذره ای از آن هم واقعیت داشته باشد نمک ناشناسی و خیانت به میزبان خود را در بوق و کرنا می کنند.


کسانی از اعراب که هنوز در عالم تجاوز و اشغال سرزمین های ایران و مصر و شامات و... با آن شیوه های وحشیانه سیر می کنند و دزدان تیغ بر کفشان برایشان در حکم الهه های شجاعت و افتخارند توان دیدن اقتدار ناشی از نظم و تمدن آن دوره ایران را ندارند. هر خطی از تاریخ که در این روزگار فترت ملت ایران موجب استحکام هویت و شکوفایی شخصیت نسل امروز ایران شود موجب آشفتگی شوونیست های سرزمین های عربی می شود.


صدا و سیمای انقلابی نیز بنا بر روند 36 ساله که تحقیر نام های ایرانی است، آنچنان به این چهره های ایرانی 2500 سال پیش می تازد که گویا الساعه قصد قیام و براندازی دارند!
حاکمیت ها یا جریان های مافیایی و فرقه ای درون حاکمیت ها با حملات مجازی به میراث نیاکان ملت ایران سعی در فرونشاندن حس حقارت خود می کنند. تاریخ ایران یک تاریخ مرده و موزه ای نیست از این روست که آن ها با سؤاستفاده از تکنولوژی های فیلم سازی، قصد مسخ فرهنگ و تاریخ ملت ایران و منطقه و جایگزین کردن اوهامی را دارند که مانع برزو خودشناسی و خودباوری ایرانیان شود. تخریب فیزیکی آثار تاریخی فلات ایران به دست خلخالی ها و طالب ها و داعش کافی نیست. زدودن نام ها و چهره های میهن پرست از حافظه تاریخی ملت ایران نیز مکمل این تخریب هاست تا یک ملت بزرگ استخواندار تبدیل به خمیری بی مایه شود که بتوان آن را به هر شکلی درآورد و دوشید یا قطعه قطعه کرد و بلعید.

از دید گردانندگان اینگونه رسانه ها گناه خشایارشا اینست که ستایشگر اهورامزدا بود، به انسان اعتقاد داشت، به شادی مردمش معتقد بود، شکوه تخت جمشید را افزون کرد و شاهی بزرگ بود از شاهان بسیارِ سرزمین بزرگ ایران.

 

پاینده ایران

 
فرستادن دیدگاه
نام :
ایمیل :
دیدگاه :
 
دیدگاه کاربران :
تاکنون هیچ نظری برای این مطلب ثبت نشده است !
    
 
کلمات کلیدی :    ایران باستان    خشایارشا    هخامنشی    جمهوری اسلامی    تاریخ    تخریب هویت ملی    مصطفی لطفی کیان    حزب پان ایرانیست
صفحه اصلی  بازگشت
 
تاریخ آخرین بروزرسانی : سه شنبه 15 اسفند 1402