پاینده ایران
سرانجام قصه برجام، با هیاهوی بسیار به فرجام رسید و سر تیتر خبرهای جهان شد. در ایران نیز رسانه های دولتی و دولتمردان با وعده های بسیار به استقبال بیانیه 5+1 رفتند اما واکنش مردم آن چیزی نبود که هیئت حاکمه انتظار داشت زیرا دولتمردان، پیروزی در مذاکرات و رفع تحریم ها را به "مقاومت ملت ایران" نسبت دادند، در حالی که خود بهتر می دانند، این نجابت ملت ایران" بود که به تحمل آن همه ناروایی و عهد شکنی و فشار اقتصادی و سیاسی تن داد، نجابت مردمی که در هیچ یک از تصمیمات حکومت که به تحریم های کمر شکن منجر شد نقشی نداشتند. مردمی که از آغازین روز تحریم که با گروگان گیری آمریکایی ها شروع شد، آن را دون شان خود و مغایر با آموزه های فرهنگ ایرانی می پنداشت اما ناگزیر به تحمل خسارات بسیار زیاد ناشی از آن اقدام شد.
هیئت حاکمه جمهوری اسلامی، برای اعدام فرماندهان ارتش و تحریص صدام حسین از کسی اجازه نگرفت ولی این مردم شریف و نجیب ایران بودند که برای بیرون راندن دشمن از خانه خود و پاسداری از تمامیت ارضی کشور تمام قد به پا خاستند و با نثار جان و مال بهای این جنگ بی سرانجام را پرداختند.
هیئت حاکمه برای پایان بخشیدن به جنگ ویرانگر و نوشیدن جام زهر از مردم نظر خواهی نکرد ولی بار شهادت فرزندان ایران و هزینه معلولان و تخریب زیرساخت ها و نابودی اقتصاد کشور را ملت نجیب ایران به دوش کشید .هیئت حاکمه جمهوری اسلامی، برای بازگذاردن دست سپاه در امور جاری و عمرانی کشور از مردم کسب اجازه نکرد ولی هزینه گزاف ظهور یک قدرت نظامی – سیاسی – اقتصادی را ملت شریف ایران تقبل کرده. هیئت حاکمه برای ورود به جنگ های نیابتی و فرقه ای با مردم مشورت نکرد ولی سال هاست که همچنان ملت نجیب ایران هزینه این جنگ بی سر انجام را می پردازد و مدام با دولت هایی که رو در روی ایران قرار گرفته اند در چالش است هیئت حاکمه جمهوری اسلامی ، برای کشانیدن سیاست خارجی کشور به خیابانها و نماز جماعت، از مردم رخصت نطلبید ولی هزینه گزاف گروه های سرکوب و هیات های زنده باد و مرده بادگو را، ملت نجیب ایران پرداخته و می پردازد.
دولتمردان جمهوری اسلامی برای اظهارات غیر معمول و غیر دیپلماتیک خود در مجامع جهانی، از مردم کسب تکلیف نکردند ولی باز این ملت نجیب ایران بود که بهای آن را با عرق شرم پرداخت و در انزوای سیاسی قرار گرفت .دولتمردان جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریم ها که در واقع نوعی قانون شکنی و دور زدن موازین حقوقی بود کمترین اعتنایی به ملت ایران نکردند، اما مردم مظلوم ایران در نجابت کامل، زیر بار فساد مالی و تاراج سرمایه های ملی که ثمره دور زدن ها بود شانه خم کردند و معلوم نیست تا کی باید این فضاحت تاریخی را یدک بکشند؟ در مقیاسی کوچک تر، گروه خودسر برای حمله به سفارت انگلیس و عربستان از مردم شهیدپرور اجازه نگرفت ولی بار خسارات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی آن بر دوش مردم نجیب نهاده شده است.
حقیقت تلخ آن است که هیئت حاکمه جمهوری اسلامی، در مسئله غنی کردن اورانیوم و سیاست های هسته ای نیز ملت ایران را در بی خبری محض قرار داد و مردم تنها از طریق قهر و آشتی دولت ها و برقراری تحریم ها و به شهادت رسیدن دانشمندان و خالی شدن سفره ها، می فهمید که اتفاقات ناگواری در جریان وقوع است ولی سیستم تبلیغاتی کشور تهدیدها را فرصت های تاریخی بر می شمرد. اینک که ملت ایران اوراق برجام را ورق می زند در می یابد که چه فرصت های با ارزشی را از دست داده و چه هزینه های سنگین و شگفت آوری را پرداخته است و اکنون باز این ملت ایران است که باید برای دولتمردان جمهوری اسلامی کف بزند و خوشنود باشد که آقایان کشور را به سیاه چال جنگ بزرگ تری سوق نداده اند.
حزب پان ایرانیست از اینکه سیاست خارجی کشور از کف خیابان ها به پشت میز مذاکره هدایت شده و دروازه تعامل به روی جهان غرب گشوده گردیده و بخشی از تحریم ها نیز بر داشته شده خوشنود است، اما نمیتواند از ابراز نگرانی نسبت به آینده خود داری ورزد، زیرا اگر برجام آغاز یک دگرگونی در روابط بین ایران و جهان به حساب آید، با توجه به ساختار حکومت و حضور قدرت های فراقانونی و مافیای مالی باید همچنان نگران تدوام این رابطه بود، باید نگران آن سلسله از عوامل پابرجایی باشیم که ایران را به این درجه از ناتوانی اقتصادی سوق داد، نگران موانعی که بر سر راه قوای سه گانه بوده و هنوز برطرف نگشته است، هنوز به قول رئیس جمهور، زور و
پول و تفنگ در دست نهادهایی است که در عرصه اقتصاد یکه تازند، هنوز قوه قضائیه نتوانسته مسببین واقعی فروپاشی اقتصاد کشور را به پای میز محاکمه دعوت کند؛ هنوز محاکمه دزدان و غارتگران دست دوم در پشت اتاق های در بسته و به دور از چشم و نظر مردم انجام می شود؛ هنوز "مصلحت نظام "بر مصالح ملی می چربد؛ هنوز منافع ملی تعریف مشخصی در جمهوری اسلامی ندارد؛ هنوز سیستم امنیت کشور از قدرت واحد برخوردار نیست و لااقل پنج نهاد موازی به این امر خطیر می پردازند که این خود می تواند تالی فاسدهای بسیار داشته باشد؛ هنوز پنجره های نظارت بر روی رفتار و کردار مسئولان مسدود است؛ هنوز احزاب، رسانه ها، نهادهای صنفی و کارگری و مطبوعاتی و حقوقی قادر به ایفای وظایف قانونی خود نیستند؛ هنوز حقوق ملت مصرح در قانون اساسی از اسارت نهادهای قانونگذار خارج نگشته است .این ها و دلایل بسیار متقن دیگر، اسباب نگرانی بسیار می باشند و نکته آخر اینکه تا گام های اساسی در جهت پاک سازی عرصه اقتصاد و سیاست برداشته نشود، امیدی به بهبود اوضاع نخواهد بود. گمان ها بر این است که اکنون نوبت مقام رهبری جمهوری اسلامی است که پا را از حوزه نصیحت و سخنرانی فراتر نهاده و قوای سه گانه کشور را برای مبارزه با فساد و برچیدن نهاد های موازی ونجات اقتصاد از چنگال قانون گریزان مورد پشتیبانی قرار دهند زیرا اگر پاکسازی جدی صورت نگیرد و دامان کشور از وجود فرصت طلبان، غارتگران، مقام پرستان، قانون گریزان، چاپلوسان و مجیزگویان، و رانت خواران پاک نگردد، دل بستن به برجام و بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی، امیدی واهی خواهد بود و در آن صورت، این ملت ایران است که به "تحریم حکومت" روی خواهد آورد... تحریمی که میز مذاکره پاسخگوی آن نخواهد بود... .