نوروز بر ساکنان حوزه فرهنگی نوروز (فلات ایران) گرامی باد!

از آغازین یورش بیگانگان بر پیکر ایرانشهر توسط سپاه اسکندر ۲۵ قرن می گذرد و تا امروز این سرزمین پهناور و غنی به سبب بهره مندی از سخاوت خاک و طبیعت و مناعت فرهنگ و دانش و هنر، همواره مورد تازش و چپاول بیگانگان قرار گرفته است. ایران عزیز ما هر بار که به اوج شکوه و بزرگی رسید خاری شد بر چشم بیگانگانی که توان دیدن غرور و عظمت ایران را نداشته و بر سرزمین ما تاختند تا هر آنچه که به سبب آزمندی از آن بی بهره بودند را به زور شمشیر و آتش و کشتار به یغما ببرند؛ بیگمان چنین هجم آفندی که در طول تاریخ بر سرزمین پهناور ایران وارد شده است، اگر بر هر ملت دیگری فرود می آمد آن را از صحنه روزگار محو و نابود می کرد اما ایران یک محدوده مرزی پیدا شده از قراردادهای بین المللی نبود که با لغو آن قرارداد و یا بر اثر توافقات دولتی و سیاسی و یا در پس هر نبرد و شکست نابود شود یا تغییر ماهیت دهد، ایران یک مفهوم برخاسته از تاریخ و فرهنگ و تمدنی است که خاستگاه و سبب تمدن های بسیاری در جهان بوده است. مفهومی که به جرات می توان آن را جهان ایرانی نامید. چنین نظم شکوهمندی حاصل قرن ها کوشش نیاکان ما در عرصه فرهنگ و دانش است.

ایران نخستین سرزمینی است که مفهوم ملت در آن مفهومی دویست ساله بر طبق نظریه اندیشمندان غربی نیست، بلکه اسناد بسیاری همچون شهر سوخته سیستان گواه تاسیس نخستین زیست شهروندی توسط انسان ایرانی در شش هزار سال پیش و تأسیس نخستین سیستم دولت - ملت در عصر شکوهمند هخامنشی است چنین پیشینه مستحکم تاریخی پایه گذار فرهنگی شد که حیات ملت را در درازای زمان تضمین کند، فرهنگی که موجب شد پس از هر آفند و هجمه ای از سوی بیگانگان دست ما را از پرتگاه نابودی گرفته و از نیستی برهاند. رهبر جاویدنام پان ایرانیست – سرور محسن پزشکپور  می گوید اگر ملتی هرچند بزرگ، فرهنگ خویش را به فراموشی بسپارد در اوج قدرت و بزرگی نابود خواهد شد و اگر قبیله ای کوچک بارها قتل عام شود، اگر فرهنگ خویش را از یاد نبرد دوباره زنده خواهد شد. نگاه کنیم در هفت ساختار که دست آورد اندیشه ایرانشهری است همچون دادگری، خردگرایی، دهشمندی، رواداری، آبادگری، آزادگی، و شادزیستی می توان به راز چیرگی فرهنگ ایرانی حتی بر فرهنگ مهاجمان به ایران پی برد. شادزیستی همواره مانند خونی بود که در پس هر شکست و ناکامی در شریان ملت دمیده شد. عنصر شادزیستی از مهم ترین ارزش های برخاسته از خاک و فرهنگ ایرانی است که در جشن های ملی نقشی مداوم را داراست. آداب و رسوم ایرانی همچون جشن گرفتن پایان سرما یا آغاز گرما یا جشن برداشت محصول و پاسداشت آب و خاک و بسیاری از جشن های دیگر همچون سده و تیرگان و مهرگان و جشن های دوازده گانه پیام همبستگی و وحدت و اندیشیدن و تعهد و شادی را با خود به همراه داشته است نوروز یکی از مهم ترین جشن های سالیانه ایرانیان ساکن فلات ایران است که با وجود کشیده شدن مرزهای استعماری بر پیکر ایرانشهر پیام همبستگی و وحدت را با خود به همراه دارد.

روزگاری که در آن زندگی می کنیم ادامه تاریخ گذشته ایرانشهر است و اگر نیک بنگریم هر گوشه این مرز پر گهر فلات ایران دستخوش آماج بیگانگان و مصائب بسیاریست که ایرانشهریان به سبب دوری و مرزهای مابین خود و باورمندی به اندیشه های بی ارج و زیانمند به جای اندیشه ایرانی به آن گرفتار آمده اند اما با همه این هجمه های ناراست و بی استوار همچنان فرهنگ ایرانی بر تارک ایرانشهر می درخشد و ایرانشهریان را به انسجام و وحدت فرا می خواند.

جشن باستانی نوروز را می توان انقلاب نوروز نامید که رنسانس (نوزایی) ایرانی را برای رسیدن دوباره به شکوه و بزرگی به فرزندان ایران نوید می دهد.

 

پاینده ایران و تابنده فرهنگ پرشکوه ایرانی