چهل سال پيش در حالى كه ايران به اقتدار و سربلندى رسيده بود و مى رفت تا صندلى صنعتى هشتم جهان را از آن خود كند، روشنفكران دست نشانده داخلى كه مى خواستند با نسخه بيگانه ايران را به پيشرفت و تكامل و توسعه سياسى برسانند(؟!) با حمايت اربابان خود، روس، انگليس، و آمريكا كه توان ديدن ايران قدرتمند را در خاورميانه نداشتند، با تمهيدات بيگانه و به جهت بدنامى حكومت وقت اقدام به جعل اسناد و اخبار بى اساس نمودند تا شاه فقيد را كه حاضر به باج دادن به شرق وغرب نبود ضد حقوق بشر، ضد آزادى قلم و بيان و ضد دموكراسى به جهانيان معرفى كنند که بتوانند شرايط حركت به اصطلاح انقلابى را به وسيله بيگانه در ايران فراهم آورند. اين حركت ضد ملى منجر به واقعه سال ١٣٥٧ گرديد.
اما شادى آقايان روشنفكر مآب دلواپس مدرنيته شدن ايران آنهم از نوع غربیش زمانى به درازا نكشيده بود كه هم خود از سياست ايران رانده شدند، و هم ايران را دويست سال از پيشرفت صنعتى و توسعه فرهنگى، اقتصادى و سياسى دور نگه داشتند، اما آشكارا ديده مي شود كه بعد از چهل سال هنوز اين حكومت واپسگرا و همان آقايان دلواپس چپ و تجزيه طلب همچنان به تخريب نام محمدرضا شاه فقيد پرداخته و ساختار حكومت وى را زير سئوال مى برند و تلاش مضاعف دارند كه نگاه جوانان ايران را نسبت به آیين شاهنشاهى ايران بدبين سازند، و بدين سبب است كه روزى كورش پادشاه انساندوست و وحدت آفرين ايرانزمين را غير ايرانى مى خوانند و زمانى تاريخ چند هزار ساله ایران قبل از اسلام را منكر مى شوند تا ايرانى تاريخ و فرهنگ خود را نشناسد و از هويت خود دور بماند.
و این روزها در ادامه همان رفتار مذبوحانه غير انسانى و ايران ستيزانه خود با نشر مطلب جعلى ديگرى كه نه نويسنده اش معلوم و شناخته شده است نه مدركى دال بر چاپ اين مطلب بى شرمانه دور از اخلاق و منش انسانى وجود دارد، باز مطلبى منتشر مى كنند كه شاه فقيد از زلزله طبس كه بعد از جريان ١٩ شهريور ٥٧ اتفاق افتاده با شاهدخت اشرف اظهار شادى مى كنند!! كه ديگر مخالفين ضد نظام پادشاهى فكرشان مشغول زلزله می شود و پيگیر انقلاب نخواهند بود و پادشاه ايران و خاندانش را كه خدمات بيشمار و ارزنده اى به اين آب و خاک كرده اند را به محاكمه و قضاوت تاريخ بكشانند؛ زهى خيال باطل...!
شما اى كسانى كه سال ها دست در دست هم از چپ ماركسيستى و مائوئیستی و ماركسيست مذهبی و كمونيست گرفته تا مسئولان جمهوری اسلامى كه تلاش نموديد ايران در جهان منزوى شود و ايرانى را تروريسم بخوانند، بدانيد زمان حضور شما در صحنه سياسى ايران سپرى شده است زيرا امروز ديگر جوانان ايران چون پدران و مادران خود فريب شما را بمانند واقعه سال ٥٧ نمى خورند، چراكه به بركت تكنولوژى مى توانند از اخبار ايران و جهان در كمترين زمان ممكن آگاهى يابند و دريابند ستمى كه چهل سال است از سوى حكومت به آن ها وارد شده خاص كرد سنى يا عرب سنى ايرانى نبوده كه از تمامى حقوق قانونی، انسانى، شهروندى محروم گرديده بلكه حكومت جمهوری اسلامى با ساختار ايدئولوژيك فرقه گرايانه خود با ترفند جدايى و تفرقه بين همه اقوام ايرانى و ايجاد دشمنى بين شيعه و سنى و كرد و ترک و عرب و فارس به حيات سياسى خود ادامه داده است، آنهم در سرزمينى كه مى داند ساختار جمعيتى متشكل از اقوام گوناگون با آداب و رسوم و گويش و مذاهب مختلف است، كه در طول تاريخ كهن ايران خونشان با خاک به هم پيوند خورده و ملت ايران را با همه زيبايی هاى طبيعى و قومی پديد آورده است.
زلزله آبانماه ١٣٩٦ در غرب ايران اگرچه شوربختانه غمى سنگين بر دل ملت ايران نهاد، اما نمايشى از بيدارى و همبستگى و وحدت ملى را به تفرقه اندازان تجزيه خواه نشان داد، كه اقوام ايرانى از يكديگر گسست ناپذيرند. اين نمايش وحدت آفرين ملت ايران مشت محكمى بر دهان انيرانيان فرود آورد تا بدانند ملت ايران به تاريخ و فرهنگ خود پايبند است و اجازه نمى دهد كه بيش از اين در ظلم و ستم مسئولانى باشند كه ارزشى براى ايران و ايرانى قائل نيستند و صحت اين گفته به خوبى در برخورد تند و شجاعانه هموطنان بازمانده از زلزله غرب در استقبال(!) از مسئولان جمهوری اسلامى ايران ديده شد.
پاينده ايران