روز دوشنبه بیستم دی ماه، آنان که از طریق جراید و خبر گزاری ها آگاه شده بودند خود را برای تشییع پیکر سرور محسن پزشکپور به بیمارستان و سپس منزل سرور مجید ضامنی رسانیدند و هنگامی که مطلع شدند ایشان را در غروب روز گذشته بدون حضور یاران و بستگان و اندامان حزب، غریب وار به خاک سپرده اند انگشت تحیر به دندان گزیدند.
زمزمه ها و تفسیرها آغاز شد ... هرکس به گونه ای سخن میگفت ... یکی این اقدام را نتیجه ترس حاکمیت از پندار بیان میکرد ... یکی از گسترش و قدر ت حزب پان ایرانیست حرف میزد ... دیگری از ضعف ماموران در برابر توطئه ها سخن میگفت و آن دیگر از سیاست های حذفی در همه شئون بیان مطلب میکرد و بالاخره حرف و حدیث های بسیار ... و من احساس کردم اگر سایه اختناق به روی مردم باشد چه آسان بازار شایعات شکل میگیرد وچگونه تبدیل به مبارزه منفی و آن گاه مقاومت در برابر سیستم های دولتی میگردد ... !!
از صبح روز دوشنبه همه کسانی که وارد خانه و یا کوچه های پیرامون منزل می شدند و از ماجرای دفن غریبانه پندار آگاه میشدند، حاضر به ترک محل نبودند و از ابراز نیات و علاقه خود به رهبر نهضت پان ایرانیسم خود داری نمی ورزیدند.
چند تن از سروران حزب و دبیر کل سخنانی ایراد کردند. بانو فریده خواهر مبارز و گرامی پندار سخن گفت و از حضور میهمانان تشکر کرد.
در آن لحظات که یاران پندار خود را در حلقه تدابیر امنیتی دیده و احساس کردند که به آنان فرصت حضور در مراسم خاکسپاری رهبر شان داده نشده در یک واکنش غیر قابل پیش بینی تصمیم گرفتند نشان دهند پایان زندگی پزشکپور بزرگ آغازی است برای اتحاد و همبستگی و انسجام هرچه بیشتر پان ایرانیست ها.
بدینگونه بود که سرور جاوید مسئول تشکیلات اصفهان برای خاموش کردن صداهایی که تا کنون شنیده شده بپا خاست و خطاب به حاضران که مسئولان شهرستانها به اتفاق بسیاری دیگر از اندامان حزب که به تهران آمده بودند برای ادامه قدرتمندانه و منسجم شورای عالی رهبری، با بیان شورانگیزی به حساسیت شرایط اشاره کرده و افزودند: به دلیل جلوگیری مقامات امنیتی از بر گزاری کنگره حزب پان ایرانیست و بر اساس ماده ده و بند سه اساسنامه حزب پان ایرانیست و نیز برای تداوم کار شورای عالی رهبری حزب از اندامان و مسئولین حزب در استان و شهرستانهای حاضر در این نشست دعوت میکنم چنانچه با ادامه کار شورایعالی رهبری فعلی به استناد اساسنامه حزب موافقت دارند رای و نطر خود را هم اکنون اعلام دارند.
این پیشنها نه تنها با مخالفتی مواجه نگشت بلکه با استقبال و تایید کلیه حاضران مواجه گردید. سپس سرور آصف یار دیرین نهضت و مسئول تشکیلات خوزستان، به منظور آگاهی بیشتر حاضران، بند سه از ماده ده اساسنامه را قرائت نموده و آن گاه هفت پیمان را خواند و حاضران با آرمان خود تجدید عهد کردند.
در پایان میهمانان به رستوران هتل میامی دعوت شدند ... اتوبوس ها آنان را به هتل منتقل کرد و حدود دویست نفر از سروران حزب و یاران و بستگان نهار را صرف کردند.