پاینده ایران
هزینه دفاع از دولت
رسول رازی
انتقاد نکنید و گرنه باید عوارض بپردازید!
یکی از به اصطلاح روشنفکران دینی نظام که در خط اصلاح طلبی است گفته است «کسانی که میگویند باید قرنطینه کامل کرد، آیا عوارض اقتصادی اش را میپذیرند؟». وی افزوده است: «به راحتی می توانیم توصیه کنیم که دولت شدیدترین فاصله گذاری یا همان قرنطینه را به مدت طولانی تا رسیدن به نقطه صفر یا نزدیک به آن اجرا کند ولی باید توجه کنیم هر کدام از این سطوح یا زمان بندی آنها عوارض اجتماعی و اقتصادی خاص خود را دارد که پس از پایان ماجرای کرونا سیاستگذار بایدپاسخگوی آنها باشد. آیا کسی مسئولیت این عوارض را از الان میپذیرد؟ در واقع منظور این است که نقد هر سیاستی بایدهمراه با پذیرش تبعات بعدی آن باشد. هر سیاستی دارای منافع و هزینه هایی است.اگر از مدافع آن سخن میگوییم هزینه هایش را نباید فراموش کنیم.»
توصیه های این روشنفکر دینی ما را یاد حمایت های بیدریغ ایشان از ریاست جمهوری روحانی در زمان انتخابات دارد که به تنهایی با تبلیغ های گسترده سبب شد که بسیاری از تحصیلکردگان طبقه متوسط که چشم به رهنمود اشخاصی بودند که در زمینه امور سیاسی و احتماعی قلم می زنند، به روحانی رای بدهند و چند سال پس از آن و با توجه به سیاست های شکست خورده رئیس جمهور در زمینه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و «کارمند» تلقی شدن وی به گونه ای که هر چه بالاتری میگوید همان را عمل میکند و در تعاقب آن اعتراض های همین قشر تحصیکرده طبقه متوسط به امثال این نویسنده مزمت وی، این ایدئولوگ اظهار ندامت کرد و گفت هیچ رئیس جمهوری در این کشور اختیارات ندارد و هر کسی هم به جای ایشان انتخاب میشد وضع همین بود!
نوشته امروز این تبیین کننده سیاست های بنفش باز یادآور حاکمیت دولت های تمامیت خواه و ایجاد خفقان در مردم ولی به رنگ بنفش است! آیا خود ایشان و همقطارانش که تمام قد از ریاست جمهوری روحانی حمایت کردند اکنون عوارض اجتماعی و اقتصادی چنین انتخابی و چنین ریاست فلاکت بار برای کشور را مپذیرند؟ و یا خود را مبری از هرگونه مسئولیتی میدانند؟
ایشان که در این نوشته تبدیل به مامور اطلاعات و نیروی انتظامی دولت شده است مردم را تهدید به سکوت میکند و عوارض سخن گفتن هایشان را برایشان یادآور میشود. آیا آحاد جامعه که از سیاست های دولت ناراضی و منتقد آن هستند باید سکوت کنند و خفقان بگیرند و یا هزینه های نقد خویش را بپردازند؟ این است خط روشنفکری دینی؟
مردم در چه موضع اجرایی در کشور قرار دارند که اگر منتقد دولت در اتخاذ سیاست های نادرست در برابر بیماری همه گیر شوند باید «هزینه» این کار را هم بپردازند؟
ایشان با اتکاء کدام اصل از اصول جامعه شناسی و سیاست می گوید « نقد هر سیاستی باید همراه با پذیرش تبعات بعدی آن باشد.» ؟ مردم منتقد چه تبعاتی را باید پذیرا باشند؟ ایشان میگوید «پس از پایان ماجرای کرونا سیاستگذار بایدپاسخگوی آنها باشد». بدیهی است که سیاستگذار همیشه پاسخگوی هر سیاست یا ناسیاستی است که در قبال حفظ جان و مال مردم اتخاذ میکند ولی در چنین شرایطی یک دولت مسئول و پاسگو چه سیاستی باید اتخاذ کند؟
روش های اتخاذی از سوی چین و کره جنوبی در برخورد قاطع با شیوع بیماری کوید-۱۹ ظرف یک تا دو ماه جواب داد و پس از آن قرنطینه برداشته و زندگی عادی از سر گرفته شد. در این کشورها چه اتفاقی رخ داد بجز آنکه دولت ها از اختیارات قانونی خود بهره جسته و منافع ملی کشور و مردم را با دفع بیماری کشنده واگیردار محفوظ داشته و مانع از ورود خسارات زبانبار بیشتر به اقتصاد کشور و سبب حفظ جان ها شدند. روشن است که نتیجه چنین سیاست های ملی واجد خسارات اقتصادی کلان به کشور میشود ولی نتیجه آن جلوگیری از خسارات مخرب تر و فروپاشی اقتصاد و مانع از مرگ و میر افراد بیشتر میشود.
در همین روز مدیرکل سازمان بهداشت چهانی به کشورها توصیه میکند «هرگونه تعچیل در لغو این تدابیر (قرنطینه) موجب سقوط «شدیدتر و ادامه دار« اقتصادی و افزایش شمار مبتلایان و جان باختگان کرونا میشود.»
اکون قریب به دو ماه از زمان شیوع بیماری در ایران میگذرد و سیاست های یک بام و چند هوایی حاکمان مانع از اوج گرفتن بیماری نشده است. با ورود به شانزدهم فروردین و انتظار مردم برای آغاز فعالیت های تجاری و اداری، برخلاف مصوبات ستاد مقابله با شیوع کرونا وزارتخانه دیگری با بخشنامه خود سبب بازگشایی بخش هایی از فعالیت های تجاری و در نتیجه اوج گرفتن دوباره بیماری میشود.
معاون وزارت بهداشت در همین روزی که این روشنفکر دینی مردم را تهدید به سکوت میکند میگوید «.. ما هنوز در باره ویروس نگرانیم. سطح ترافیکی که امروز در سطح شهر تهران بود ما را نگران میکند. فاصله گذاری اجتماعی باید به حداکثر ممکن برسد و اگر سطح ارتباطات به دی و بهمن سال قبل بازگردد حتما با پیک مجدد مواجه میشویم.»
در چنین شرایطی کارگزاران به اصطلاح روشنفکر دولت به مردم میگویند یا عوارض قرنطینه را بپذیرید یا بگذارید سطح ارتباطات به بهمن و دی سال قبل برگردد!
روشن است که از وظایف دولت ملی در چنین زمان های هولناک اعمال سیاست های سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای کنترل بیماری و جلوگیری از مرگ و میر وسیع مردم می باشد. برای این منظور دولت ملی باید از مردم فرودست و حاشیه نشین و کم درآمد و کارگران روزمزد به طور مستقیم و از دیگر اقشار و بخش های تجاری و فعالان اقتصادی به طور حمایتی پشتیبانی کند. ولی از آنجا که دولت حاکم مورد حمایت آقایان از اساس فاقد چنین خصیصه ای است لذا قادر به اجرای چنین سیاست های حمایتی و اجتماعی نیست و به این سبب است که در وضعیت این دولت ورشکسته، پیشقراولان آن در قالب روشنفکران و یا وزارتخانه های سرکش وارد میدان میشوند و ناسیاستی های دولت غیر ملی را توجیه میکنند.
چنین اشخاصی نام بیماری جهانگیر را هم «ماجرا» مینامند و اساسا با دید محدود و غیر ملی خویش حتی قادر به تشخیص وضعیت اجتماعی چنین بیماری را نیستند.
بهتر است این دایه های مهربان تر از مادر به جای سرزنش مردم نگاهی هم به وضعیت دولت در سایه بیندازند که در بحبوحه نیازهای اقتصادی و مالی مردم کشور قصد کمک به کشورهای دیگر را دارند و عوامل آن گلایه میکنند که : «انتقال محموله بشر دوستانه تجهیزات پزشکی به عراق توسط ]هواپیمایی[ هما با مانع تراشی دشمنان میسر نشد.»