جنگ قفقاز
«تغییر موازنه قدرت در قرهباغ چه پیامدهایی برای ایران در درازمدت در پی خواهد داشت؟
موفقیت ج.آذربایجان در بازپسگیری قرهباغ چه تاثیری بر منافع ملی ما دارد؟
از این منظر آیا حمایت برخی مقامات ایران (نزدیک به رهبری) به اسم «بازپسگیری سرزمینهای اسلام» مبتنی بر منافع ملی ماست یا خیر؟
باکو سالهاست میزبان نشستهای گروههای تجزیهطلب ایرانیست که سودای جدایی در سر میپرورانند. مثلاً نشست ضدایرانی «آينده آذربايجان جنوبی معاصر» با حضور نمایندگان مجلس و اساتید دانشگاه، در یک مرکز دولتی برای بررسی راهکارهای تجزیه ایران یا نشستی که همین سال گذشته در «مرکز مطبوعات باکو» برگزار شد که نمایندگان مجلس و رهبر دو حزب رسمی آذربایجان در آن حضور داشتند. که صراحتا از پرچمها و نقشههای جعلی در آن استفاده شده بود که حتی تهران و قزوین را هم به باکو ضمیمه کرده بودند!
صرفنظر از این قبیل نشستها که میتوان دهها مورد دیگر از آن نام برد، حمایت از گروههای تجزیهطلب ایرانی و دمیدن در آتش اختلافات قومی در ایران، نمایندگان رهبری در حالی توفیقات ارتش آذربایجان را تبریک میگویند که بدون اغراق میتوان ارتش آذربایجان را نسخه آذری ارتش اسرائیل نامید.
آذربایجان پس از هند و ویتنام سومین وارد کننده بزرگ تسلیحات از اسرائیل است.
آذربایجان مقادیر معتنابهی از سامانه موشکهای تاکتیکی زمین به هوای باراک ۸، مخصوص درگیری با جنگنده، موشکهای دریا به خشکی و موشکهای مافوق صوت از اسراییل دریافت کرده است.
در روزهای اخیر دیدیم که استفاده گسترده از هواپیماهای بدون سرنشین چگونه موازنه قدرت در جنگ را به شکل قابل توجهی به نفع ارتش آذربایجان تغییر داده است.
ارتش آذربایجان در سال ۲۰۱۸ انواع پهپادهای تهاجمی و انتحاری بسیار پیشرفته از اسرائیل وارد کرد.
همینطور سلاحهای پیشرفته ضد تانک B-300، موشکهای ضدزره Spike، نصب پنج سیستم توپخانه خودران Atmos 2000، رادارهای دفاع موشکی ساخت اسرائیل و همچنین موشکهای تاکتیکی لورا که در روزهای اخیر به دفعات از آن استفاده شد.
برای اینکه بفهمیم ارتش آذربایجان تا چه حد به اسرائیل وابسته است به سال۲۰۱۲ برگردیم، زمانیکه آذربایجان قراردادی به ارزش ۱,۶ میلیارد دلار برای واردات پهپاد و سامانه دفاعی با اسرائیل امضا کرد در حالیکه بودجه دفاعی آن سال آذربایجان ۱,۷ میلیارد دلار بود.
فراتر از این، اسرائیل یک خط مشترک تولید هواپیماهای بدون سرنشین در باکو افتتاح کرده است که طی آن شرکت آذری AZAD Systems وابسته به وزارت دفاع این کشور، به همراه اسرائیل، تولید پهپادهای تهاجمی را در خاک آذربایجان آغاز کردند.
روابط آذربایجان با اسرائیل به قدری عمیق است که علیاف در توصیف این رابطه گفته است: «رابطه ما با اسرائیل همانند یک کوه یخ است که نُه دهم آن زیر سطح زمین است.»
میگویند ارمنستان هم با اسرائیل رابطه دارد.اما این رابطه چگونه است؟
اوج مناسبات ارمنستان با اسرائیل در سال ۲۰۰۵ حدود ۱۰۳ میلیون دلار بود که در سال ۲۰۱۹ به زیر ۶۰ میلیون دلار رسید.
و اما حجم روابط تجاری اسرائیل با آذربایجان در سال ۲۰۱۹: ۵میلیارد دلار!
اسرائیل از بزرگترین واردکنندگان نفت آذربایجان است و حدود ۴۰ درصد واردات نفت اسرائیل از آذربایجان تامین میشود. در سال گذشته هیأتهای مختلف تجاری برای دریافت گاز آذربایجان به باکو سفر کردند.
یا اینکه اسرائیل تا کنون نسلکشی ارامنه توسط ترکیه را به رسمیت نشناخته است، اما نتانیاهو در سفرش به باکو از مزار کشتهشدگان درگیری قرهباغ و کشتار خوجالی بازدید و به آنها ادای احترام کرده است.
صرفنظر از این، اعزام غیر قابل انکار جهادیهای ترکمانی از سوریه به قرهباغ، نشان میدهد این جهادیها نه برای جبران کمبود نیرو، که برای تثیبت مناطق آزاد شده و حفاظت از آن به کار خواهند رفت. این نیروها در نزدیکترین نقاط مرزی به ایران مستقر شدهاند.
در توییتهای ابتدایی از نشستهای ضد ایرانی در باکو و حمایت آذربایجان از گروههای تجزیهطلب و حضور غیرقابل انکار جهادیهای سوری گفتیم. حالا باید به این سؤال پاسخ داده شود که آیا توفیق آذربایجان در قرهباغ به نفع منافع ملی و امنیت ایران است؟
نمایندگان رهبری در حالی از لزوم «بازپسگیری سرزمینهای اسلام» به دست آذربایجان میگویند که احزاب اسلامگرای آذربایجان در سالهای اخیر به شدت تحت فشار بودند و بارها توسط رژیم باکو بازداشت شدهاند.
حالا باید بگویند دغدغهشان آینده و امنیت ایران است، اسلام است یا قوم و طایفهشان؟»
«برگرفته از صفحه تویتر احسان سلطانی)