تعاملات سیاسی بین آمریکا و گروه ریشهگرا و تروریست طالبان و ایجاد روابط نزدیک بین جمهوری اسلامی و این گروه نهایتا باردیگر منجر به جنگ داخلی در سرزمین آریانا شده و هموطنان و عزیزان ما در افعانستان به خاک و خون کشیده شدهاند. نمایندگان طالبان با بهره گرفتن از امتیازهای اعطایی آمریکا اکنون در قطر فعال هستند، رئیس جمهور افعانستان به آمریکا سفر کرده و از خانوادههای سربازان آمریکایی که در افغانستان کشته شدهاند عذرخواهی کرده است، رئیس جمهور آمریکا تاکید کرده است مردم افعانستان خود در باره سرنوشت کشورشان تصمیم میگیرند، و پاکستان هم گفته است به هیچ کشوری اجازه نخواهد داد که حمله نظامی برای دفاع از مردم افغانستان به آن کشور بکند. در این میان تندروهای نظام دینی هم به زبانهای مختلف از شورشها و تجاوزات طالبان حمایت یا کار آنها را توجیه میکنند. روزنامه کیهان یکی از این سردمداران توجیهگر شهرگشایی و کشتار مردم افعانستان توسط طالبان است که گفته است طالبان امروز با طالبان دیروز تفاوتهایی کرده است! دولت اسلامی هم نظارهگر اوضاع است تا فرصتی داشته باشد با سکوت خود در برابر این فاجعه، قرارداد جدید برجام را نهایی کند.
در این میان برادران و خواهران ما در ایران شرقی تحت فشار قرار گرفته، به خون خود غلتیدهاند و آزادیهای طبیعی مردم از بین رفته است. وقتی آخرین بار در سال ۱۳۷۷ افغانستان به دست طالبان افتاد نیز حاکمیت دینی دفاعی از مردم مظلوم آن دیار نکرد.
وظیفه همه ایرانیان و دولتهای حاکم بر ایران است که از حقوق خواهران و برادران در افغانستان دفاع کنند. اگر دولتی ملی در ایران حاکم بود نه تنها ریشه تروریسم و وحشت در ایران شرقی خشک میشد بلکه این دولت ملی وظیفه داشت که با اعزام نیرو به افغانستان از ایرانیان مقیم آن کشور دفاع کند.
جای شگفتی است که در برابر گروه تروریست و بنیادگرای داعش، حاکمیت دینی نه تنها هزینههای گزافی به منظور از بین بردن این نطفه فساد ایجاد شده از سوی امپریالیسم جهانی صرف کرد بلکه بسیاری جوانان ایرانی نیز در این راه کشته شدند. اما در برابر گروه متجاوز و تروریست طالبان در افعانستان، پاره تن ایران، که خطر آنان در مرزهای شرقی کشور کمتر از داعش نیست سکوت کرده و حتی از طریق سخنگویان شناخته شده خود این امر را توجیه میکند.
تنها راه یکپارچگی ایران بزرگ استقرار حاکمیت ملی است. پانایرانیسم آرمانی برای اتحاد همه سرزمینهای ایرانی نشین است.