پاینده ایران
سیاست رفاهی - ۲۶
سیاست مالیاتی در خدمت رفاه
«در بحثهای گذشته اشاره کردهایم که سیاست ملی را را در کوتاهترین شعار می توان تامین فضای حیاتی نسل های آینده و رفاه نسل کنونی دانست. از این شعار ارزش و اهمیت مسئله رفاه نسل کنونی در سیاست ملی آشکار می گردد. و نیز در فصول پیش تشریح کرده ایم که منظور از رفاه اجتماعی به کار بردن تدبیر هایی است که گذران زندگی عادی را بر همه خانواده ها آسان کند و سبب گردد که خانواده ها بتوانند با فراغت بیشتر و امکان بیشتر به تربیت فرزندان خود بکوشند و در برنامههای اقتصادی و اجتماعی مشارکت کنند به طوری که در امر تربیت و در امر تولید کالا و خدمت قطب های شکوفنده به همه سطح جمعیت یعنی به همه خانواده ها انتقال یابد. سیاست رفاهی تنها به خاطر آن نیست که زندگی آسان تر شود بلکه به خاطر آن است که با صرفه جویی در وقت و امکانات بر میزان تحرک اجتماعی افزوده گردد.
اکنون که مختصری از بحث پیرامون سیاست رفاهی را به خاطر خوانندگان عزیز این رشته مقالات آوردیم یادآور می گردد یکی از هدف های سیاست مالیاتی کمک به سیاست رفاهی است.
سیاست مالیاتی از جهات مختلف میتواند به مثابه تدبیری برای اجرای سیاست رفاهی به کار رود. در اینجا به تاثیر چگونگی مالیات بندی و جمع آوری مالیات در سیاست رفاهی و نیز به چگونگی تاثیر هزینه های دولت در مورد رفاه اجتماعی اشاره می کنیم.
در مورد مالیات بندی و جمع آوری مالیات هرگاه اصل را بر آن قرار دهیم که گروههای کم درآمد اجتماع را شامل معافیت های گوناگون قرار دهیم و نرخ مالیات ها را در مورد گروههای کم درآمد به تدریج کاهش دهیم کمک موثری در مورد رفاه خانواده های آنان خواهد بود.
این تقلیل نرخ مالیات ها و نیز معافیت هایی که شامل گروههای کم درآمد میگردد به تدریج که بر میزان تحرک اقتصادی و در نتیجه درآمد دولت افزوده شد می تواند گروهه های بیشتری را شامل گردد.
مثلاً اگر نرخ مالیات بر درآمد گروههایی که کمتر از ۴۰۰۰ ریال درامد ماهیانه دارند, صفر (یعنی معاف از مالیات) و برای گروه هایی که بین چهار هزار ریال و ده هزار ریال درآمد دارند یک درصد منظور شده است، به تدریج می توان میزان آن سطح معافیت را را بالاتر برد یا از میزان نرخ مالیاتی گروههای کم درآمد کاست و مثلاً آن را از یک درصد به نیم درصد تقلیل داد. مداومت در چنین سیاست کاهش نسبت به گروههای کم درآمد سبب می گردد که آن ها بتوانند وسائل آسایش خود را آسان تر فراهم کنند و هرگاه این سیاست با سایر تدبیر ها هماهنگ باشد این گروه ها می توانند به تدریج در سطح فعال کشور موثر واقع گردند.
در مورد مالیات بندی و جمع آوری آن تنها نباید به شقوق مالیات مستقیم توجه داشت بلکه باید انواع مالیاتهای غیرمستقیم را نیز منظور کرد.
چه دولت و چه شهرداری ها و انجمن ها بر بسیاری از کالاهای انحصاری یا کالاهای مصرفی عوارض وضع می کنند. از این عوارض آن ها را که مربوط به کالاهای مصرفی گروههای کم درآمد می باشد می توان به تدریج کاهش داد تا از طریق ارزان شدن قیمت این کالا وسایل رفاه همگان فراهم گردد.
دولت گذشته از کالاهای انحصاری در تولید بعضی کالاها و یا خدمات مستقیماً یا از طریق مشارکت اقدام می کند. در این مورد نیز به موجب تعلیمات مکتب ناسیونالیسم منظور تنها نباید اقدام یک فعالیت بازرگانی سودآور باشد و بلکه حکومت محق است که در ضمن این گونه فعالیت ها، سیاست رفاهی را منظور بدارد و سعی کند کالاها و یا خدماتی که مورد نیاز گروههای کم درآمد می باشد به طور ارزان تر و با نرخ در حال کاهش در اختیار مردم قرار گیرد و زیان های احتمالی این سیاست را از طریق اقدام به تحرک اقتصادی و برنامه های فعال دیگر جبران نماید..
این ها نمونههایی از اقدام هایی است که حکومت در جهت تنظیم سیاست مالیاتی خود می تواند جهت رفاه همگان معمول دارد. به چند نمونه از اقدامات دیگر نیز در بخش های آینده اشاره خواهیم کرد.»
(آز کتاب سیاست رفاهی نوشته سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، ۱۳۴۸)
@paniranist_party