ما مي خواهيم آنچه را كه توانايي توليدش را داريم بدون دردسر و در شرايط آزاد از ما بخرند و آنچه را براي صنعتي شدن نياز داريم بدون غرض و بدون توصيه هاي كارشناسان به ما بفروشند. ر ضمن خبرهاي اقتصادي ديشب خبر زير جلب توجه مي كرد:
«توكيو-خبرگزاري رويتر- آقاي دكتر عبدالمجيد مجيدي معاون نخست وزير ايران در اجلاسيه كمسيون اقتصادي سازمان ملل براي آسيا و خاور دور "اكافه" كه در توكيو برگزار ميشود اظهار داشت كه كشورهاي پيشرفته بايد شرايط بازرگاني خود را به منظور كمك به كشورهاي در حال پيشرفت به صورت آزاد در آورند. دكتر ليم سوئي آون وزير بازرگاني و اقتصاد مالزيا اعلام كرد كه بين كشورهاي پيشرفته و كشورهاي در حال پيشرفت كوشش هاي بازگاني بيشتر بايد معمول گردد و متعاقب آن آقاي دكتر مجيدي نيز از اين پيشنهاد پشتيباني كرد .»
در اين خبر نكته بسيار مهمي به چشم مي خورد كه اساس اختلاف سياست هاي ناسيوناليستي و سياست هاي استعماري بويژه استعمار نوین را نشان مي دهد. اساس نظريات نئوكلنياليسم (استعمارگران نوين) كه ما سعي مي كنيم در نهايت خوش بيني به تشريح آن بپردازيم چنين است كه در اين جهان دو نوع كشور وجود دارد پيشرفته و عقب مانده. كشورهاي پيشرفته عرصه آزادي است و گردانندگان آن هم حق دارند امور داخلي خود را اداره كنند و هم به خاطر آن كه آزادي عمل داخلي آنها محفوظ بماند وظيفه دارند كه امور سايركشورهاي جهان را نيز اداره كنند.
ساير كشورهاي جهان عقب مانده ها هستند كه شعور اداره خود را ندارند و بايد به آنها كمك كرد تا بتوانند از حداقل معيشت برخوردار باشند و مزاحم كشورهاي پيشرفته نشوند و كسي نتواند آنها را تحريك كند. چگونه بايد به آنها كمك كرد؟ چون فقير هستند بايد به آنها آرد داد ، شير خشك داد، دارو داد، از ازياد نفوسشان جلوگيري كرد و از همه مهمتر به آنها كارشناس داد كه اصول زندگاني را از اول به آنها تعليم بدهند و همه امور معاشي و اقتصادي آنها را تصدي نمايند.
بايد به آنها مختصري پول هم داد تا كالاي مورد نياز خودشان را از كشورهاي پيشرفته مطابق دستوري كه كارشناسان به آنها ميدهند خريداري كنند تا به نوعي زندگاني وابسته به جهان به اصطلاح آزاد عادت كنند و بتوانند بازار مناسبي براي فيلم ها و كالاهاي آنها باشند.
در برابر نظريه بالا نظريه ديگري هست كه از انديشه هاي ناسيوناليستي سرچشمه مي گيرد و آن چنين است كه مي گويد كه در اين جهان ملتهايي هستند كه همه بايد از حق حيات و استقلال برخوردار باشند. بر اثر نفوذهاي استعماري و دخالت هايي كه در دو قرن اخير از طرف زورگويان در امور داخلي كشورهاي استعمار زده به عمل آمده است بعضي از اين ملت ها به تفاوت دچار فترت و ضعف شده اند ولي چون به دلائل گوناگون ناسيوناليسم رو به ترقي است و استعمار در حال عقب نشيني، هر يك از ملت هاي استعمار زده مي كوشند كه حيات خود را تجديد كنند و استقلال خود را تكميل نمايند.
مستعمره ها استقلال مي خواهند و كشورهاي مستقل ترقي و عظمت خود را جستجو مي كنند و هر يك از ملت هاي آزاده كوشش مي كنند تا از شرايط مساعد به سود خود بهره برداري كنند. اين واقعيتي است غير قابل انكار كه نوكيسه ها حق ندارند آن را ناديده بگيرند و هرگاه چينين واقعيتي را ناديده بگيرند ماجرایي نظير ماجراي ويتنام و اروپاي شرقي آنها را از خواب و خيال بيدار خواهد كرد.
كشورهايي كه از ناسيوناليسم الهام مي گيرند قصد دشمني با كسي را ندارند بلكه مايلند از دوستي ملتهاي ديگر برخوردار شوند فقط مي گويند به واقعيت موجوديت ما توجه داشته باشيد و ما را در جهت رشد استقلال و در مسير ترقي و تكامل همكاري كنيد نه برحسب خيالات باطل و بي اساسي كه پاره اي به اصطلاح كارشناسان براي شما ايجاد كرده اند.
از جمله در مورد مناسبات بازرگاني و اقتصادي، كشورهاي ناسوناليست عقيده دارند كه بايد در راه افزودن به قدرت توليد خود و در مسير صنعتي شدن گام بردارند و دوستان آنها بايد حركت صنعتي شدن را بر آنان سهل كنند، بايد كالاهاي آنها را در شرايط مناسب و عادلانه خريداري كنند بايد كالاهاي سرمايه اي صنعتي را با شرايط مناسب و بدون مداخله كارشناسان آنچناني به كشورهاي درحال پيشرفت بفروشند. از كالاهاي صنعتي آنها خريداري كنند رد مناسبات و بازرگاني مخصوصاً در موقع خريد از كشورهاي در حال پيشرفت محدوديت ايجاد نكنند، سودهاي گمركي عجيب و غيرب براي خريد فرش و كشمش و برگه و غيره بوجود نياورند.
ما مي خواهيم آنچه را كه توانايي توليدش را داريم بدون درد سر و در شرايط آزاد از ما بخرند و آنچه را براي صنعتي شدن نياز داريم بدون غرض و بدون توصيه هاي كارشناسان آنچناني به ما بفروشند .هر كشوري در اين جهان پهناور با ما بر اين اساس مراوده كند دوست ما خواهد بود و هيچ احتياجي هم نيست كه به ما آرد و يا شير خشك بدهد يا براي ما كارشناس بفرستد جاي خوشبختي است كه نمايندگان ايراني در اجلاسيه هاي اكاف يا در كنفرانس توسعه و تجارت درصدد بودند كه اينگونه حقايق را مورد بحث قرار دهند و جاي آن دارد كه كشورهايي كه از ناسيوناليسم الهام مي گيرند دست در دست هم گذارند و كوشش خود را مصروف آن سازند كه واقعيات مسائل خود را بر همه مردم جهان به ويژه مردم كشورهايي كه بيشتر از تاريخ و موجوديت ملتها بي خبر هستند روشن سازند تا در محيطي كه تفاهم بيشتر بر آن حكومت كند دوستي هاي استوارتري پديد آيد و همه ملتها بسوي ترقي و تكامل خود گام بردارند .