به شما فرزندان ایران ... شما که بحرانی ترین ادوار تاریخ خود را طی می کنید و تا حلقوم در منجلابی از مذلت و بدبختی ، ضعف و فرو مایگی غوطه میزنید ، شما که به زیر شلاق دژخیمانی که به دست اجانب و دشمنانتان بر ملت پراکنده ایران حکومت میکنند آرام و قرار از دست داده اید به شما که سالها و قرنها در سرزمینی که پر از افتخار و عظمت است پدرانتان سربلند زیستند و سر افراز تومار تاریخ را درهم پیچیدند .
به شما که روزگاران بسیار در زیر لوای وحدت زیست شایسته ای داشته و اکنون بندهای تفرقه را بر دست و پایتان استوار نموده اند .
به شما ای گروه مردان و زنان ایران زمین ... شما که در پشت سر خود جز یک زندگی شرافتمندانه و تاریخ پر افتخار نمی بینید شما که در نهاد خویش جز یک خون یک احساسات و ایده آل چیزی مشاهده نمی کنید و آینده را جز سیاهی و ظلمت ـ درک نمی نمائید .
این ندای ماست به تو ـ این فرمان خون توست ـ خونی که خواست او عظمت ـ آرمان او وحدت و آرزوی فطری او سرافرازی ملت ایران است این فریاد ژنی نسلی است که نمی خواهد نابود شود نمی خواهداسیر و بنده زندگی کند .
فرمان خون تو است به تو ایراینی که در سراسر فلات ایران از بلندترین منطقه های جبال سر به آسمان کشیده اش تا دور افتاده ترین دامنه های دشتش به سر میبری
نهضت ما تو را آوا میدهد .... نهضتی که استوار بر نیاز ملت تو و خواست عظمت خواهی خون تو است نهضتی که استوار بر تاریخ و احساسات و منویات ملت تو و فردای پر افتخار تو است ......
گوش دهید تا فریاد آشنا را در محیطی که پر از نعره های خصمانه و عربده های اهریمنی است درک کنید .
گفته شد که دنیا به سوی اتحاد کامل ملل واقعی پیش می رود و دیگر قدرتهای متشکل و متمرکز مللی که در قبال دیگران جز منافع خود وظیفه ای ندارند اجاز ه نمی دهند بخشهای کوچک از ملتی جداگانه یا جز دول دیگر زندگی کند ممکن است ما شاهد چنین وضعی باشیم ولی بی شک برای آن قطعات دور افتاده از پیکر واحد و برای این قدرتهای تجزیه شده متشتت جز بردگی و اسارت سرنوشتی نیست بسیاری از ملل این تشخیص را دارند که باید برای حفظ موجودیت خود تأمین قدرت اختلافات جزئی را که ذاتی ملتها نیست کنار گذارده تحت یک درفش و در یک واحد ملی متشکل و مجتمع شوند این راه آنهائیست که تشخیص دادند رعایت اصول اخلاقی ، بشریت و مساوات فقط بهانه ای است برای اقویا به خاطر تخمیق و اسکات ضعفای رنجدیده که می خواهند بندهای اسارت را بگسلند .
این حقیقت را باید ما هم درک کنیم ـ آنگاه برای تأمین زندگی شرافتمندانه گام برداریم زندگی دور از بندگی و اسارت از آن ملت آزاده است که قدرت دفاع و مقاومت برابر متعدی و ظالم داشته باشد به ویژه امروز که نیروهای انسانی به صورت واحد های قوی متمرکز در آمده است و دیگر قدرتهای ناچیز قادر به هیچ گونه ابراز وجودی نخواهند بود .
ملتهای بیدار که روزی وطن خود را به صورت کشورهای پوشالی متعدد می دیدند امروز اختلافات جزئی را بر طرف نموده به سوی وحدت حقیقی و پایدار رهسپار گردیده اند درک تهیه نیرو ، نیروی کافی و بزرگ ملل را وادار نمود که هر گونه اختلاف نظر و دو گانگی را ریشه کن کنند و برای دفاع از حقوق حقه خود و جلب منافع خویش ولو به ضرر میلیونها انسان پریشان خاطر باشد متشکل شوند .
این ملتهای اسیر و زجر دیده اند که به تحریک اقویا ئیکه نفع خود را در زوال و انحطاط دیگران می بینند وحدت خود را خدشه دار نموده ملیتهای کاذب خود را زندانی واحدهای پوشالی و تخیلی میکنند معلوم نیست به چه عنوان باید ملل قوی بلوکهای سیاسی را استوار برواحدهای ملی و نژادی کنند آنگاه به عنوان ایجاددنیای نو و اساس جدید زندگی ، ملتهائی را که آنها خود بر خاکستر بدبختی نششانده اند محکوم به تجزیه و استقبال دردناکترین تفرقه ها نمایند ؟!
ما درباره علل ایجاد این اتحادیه ها و بلوکهای سیاسی بحثی نمی کنیم و شرائط سیاسی و نتایج اجتناب ناپذیری را که از این تشکل به دست میآید اکنون مورد نظر قرار نمی دهیم همین قدر باید دانست علت و نتیجه هر چه باشد امروز اتحادی های ملی و نژادی به سوی کمال و تعالی میگراید ولی در چنین موقعیتی آنها که می خواهند حکومت ظالمانه چنگیزی خود را بر دنیای افسون شده حفظ کنند قدرتهای جبار مخرب تمدن که سالهای بسیار است دنیا را میان خود تقسیم کرده اند ملتها را به سمت تجزیه می کشانند برای آنها ایجاد بلوکهای وسیع سیاسی تأمین قدرتهای شگرف انسانی و نظامی صلح طلبی و تأمین آرامش زندگی است ولی برای آن ملت هائی که سالهاست خاک میهنشان جولانگاه سربازان خون آشام صاحبان قدرت گردیده است حتی اندیشه تأمین وحدت و آرامش در واحد ملی جنگ طلبی و مبارزه با بشریت است امروز میلیونها سر نیزه خونبار سربازان اسلاو یکجا کنار هم به حرکت در آمده است تا هستی آن کسانی را که قرون و اعصار متمادی است برای بنای تمدن بشری رنج میبرند به کلی تاراج کند و بر پشت زمینهای مقدسی که همواره ماجاء انسانی ترین شیوه های زندگی بود بنای بربریت را به پا کنند.
قدرتهای بیکران سرمایه جهود ها که نتیایج تاراج اموال ملتهاشت همدوش نیرنگ گروه آنگلو ساکسون به یکجا متمرکز شده برای محو ملتهائی که سالها است اسیر اسارت بردگی آنگلو ساکسن ها میباشند به کار افتاده است .
ولی خواست جنون آمیز حفظ عظمت این قدرتهای اهریمنی می خواهد هر گونه نیروی مقاومت و رستاخیز را از ملتها سلب کند این خواهش خطرناک دشمنان ماست که ملتها را همه جا محکوم به تجزیه و گسستن رشته های وحدت می سازد .
ملتی که تحت تأثیر تبلیغات صاحبان قدرتهای اهریمنی و عمال خائن آنها قرار گرفته به وحدتملی خویش لطمه وارد می آورد و خود با دست خود رشته های حیات خویش را میگسلد . سرنوشتی جز تمدید اسارت نخواهد داشت ملتی که افرادش بانگ اتحاد را با سامعه سنگین شده خود درک نکنند و دست دوستی به سوی هم میهنان خود پیش نیاورند تا وحدت از دست رفته را به خاطر حفظ حیثیت و شرافت زندگی تأمین کنند سرنوشتی جز تحمل رنجها و مصائب نخواهند داشت .
شما فرزندان فلات ایران ...... شما مردان سلحشور افغانی و جوانان جنگجو و عظمت طلب کرد شما بلوچهای آواره ایرانی و شما مردان ستمکش و آرمانخواه آذربایجان و قفقاز ـ شما زجر دیدگان کناره های خلیج هم میهنان لخت و عریان مسکن گزیده بر زمینهای پر ثروت بحرین .
شما که در سراسر ایران زمین تحت سخترین شرایط زندگی سیاه و رقت باری را ادامه میدهد اگر زندگی میخواهید اگر حقوق از دست رفته خود را مطالبه میکنید .
اگر می خواهید به این بدبختی که گریبان گیر شما و دودمان شماست خاتمه دهید اگر دیدگان اشکبار فرزندانتان و گونه های زرد و فرونشسته عزیزان شما دلهاتیان را بدرد آورده است اگر خواستارید که به ظلم و جنایات چندین ساله دشمنان خود پایان دهید بر خیزید .
شما هم به سوی اتحاد و وحدتی که خواست و نیاز خون شماست به حرکت آئید شما بیش از هرجامعه و ملتی حق داشته چنین اتحاد خلل ناپذیری را دارید در شرائین شما خون عظمت خواه ملتی سرافراز جریان دارد .
هزارها سال پدران شما زندگی شرافتمندانه را در لوای اتحاد و یگانگی ادامه دادند با یکدیگر شاهد فتح ها و پیروزی های بسیار بوده متفاوت و یورشهای جابرانه را متحمل شده اند .
شما از هم جدائی ندارید ـ وجود هر یک از شما مظهر خون واحدی است که در عروق شما جریان دارد . شما وارث تمدن پردامنه و عالمگیری میباشید که نتیجه قرون متمادی رنج نسلهای ایرانی است .
هم میهن : اندیشه کن ـ ممکن است با تکیه بر خواهشهای خون اندیشه های پست تلقین شده را کنار گذاریم و گوش به آن ندائی دهیم که در روح ما فریاد میزند و نهاد ما را به حرکت در می آورد
این ندا از تو میخاهد پاسخ گوئی ـ که جدائی برای چه ؟ برای اینکه دیگران به هیچ چیز ما ابقا نکنند کاخ آقائی خود را بر پیکر خورده شده ملت ما استوار سازند میلیونها اجساد خواهران و برادران ما را سنگهای راه پیروزی خود کنند ؟!
برای اینکه دست بسته ملت ما را تسلیم جلادهای خون آشام نمایند و از هر سمت بر مغز ما بکوفند تا قربانی بی زبان مطامع و هوسهای دیگران باشیم ؟
این شکمهای فرو نشسته از گرسنگی سالهای متمادی و این بدنهای سوخته و خورده شده از عریان بودن و تحمل دردناکترین مشقات کافی نیست که ما را به خود آورد ؟
این میلیونها جوانان در خاک خوابیده با یک دنیا آرزو که فقط فدای امیال دشمنان ما شده اند این خواهران و برادران بلوچ تو که در دامان سرزمین مقدسی که سالیان دراز آباد و پر از ثروت بود اکنون خون میخورند و علف میچرند بس نیست تا ما را وادار کند به خواست و فریاد خون خود گوش دهیم ؟
اکنون نباید بخواهیم و به خاطر این خواست نبرد را آغاز کنیم تا دوره بندگی و پراکندگی به پایان رسد ؟
شما را که اکنون به تحریک و به خاطر تأمین منافع دشمنان ایران از هم دور نموده اند چه بسا اوقات به خاطر یک شخصیت تاریخی یا ادبی با هم مبارزه میکنید .
هر یک آنرا از آن خود میدانید غاففل از اینکه هر دو ، هر سه و همه شما حق دارید زیرا همه از یک ملت واحد و بسته پیکر تجزیه ناپذیری میباشید میراث شما یکی است و در مباهات به میراث نیاکان همه یکسانید نوابغ ادبی ، تاریخی و مذهبی و تمام افتخارات شما یکی است هرگز یکی بر دیگری رجحان ندارید .
این دست خیانت و دوروئی است که بین شما تفرقه انداخته بر خیزید تا باهم و در کنار هم این دستهای ناپاک را قطع کنیم بر خیزید تا پلیدیها را یکجا طرد نمائیم برخیزید تا بازهم مثل دهها قرن متوالی در کنار هم زندگی شرافتمندانه و پر افتخاری را ادامه دهیم.
این زندگی توأم با تجزیه برای ما جز ننگ و مذلت چیزی در بر نخواهد داشت هم میهن ... زندگی سراسر ننگ و تباهی فراخود وجود عالی تو نیست تو همیشه آزاد و سربلند زیسته ای همیشه محترم و با ارج بوده ای این روزهای سیاه برای تو مظهر زندگی نخواهد بود خوب میدانی که مرگ تدریجی و دردناکی است .
برای از هم گسیختن این بندهای مذلت و برای رهائی از این فرومایگی و فلاکت چاره ای جز اتحاد و یگانگی نیست وحدت ملت ما ضامن پیروزی ما و نسلهای فرد است همانطور که تفرقه موجد وضع ننگین کنونی و سیاهی روزگار آینده خواهدبود هم میهنان افغانی :
شما با نیروهای محدود خود در دنیای کنونی چه خواهید کرد ؟
شما چه آینده ای می بینید جز تباهی و سیاهی ؟ تو هم میهن افغانی من گمان میداری پانزده میلیون ساکنین کشور پوشالی ( پرس ) بی وجود تو و برادران و خواهران دیگر خواهند توانست زندگی پر از افتخار روزهای گذشته را تجدید کنند ؟ آنها هم یکه و تنها باید همچنان بر گردن خو حلقه های زنجیر اسارت بیگانه را حس کنند و سنگینی بار ظلم وتعدی را تحمل نمایند .
ای گروه مردمان رنجدیده افغان تبلیغات دستگاهی بیگانه پرست را به حساب هم میهنان دیگر خود نگذارید ما فریاد بر میداریم که بین ما کوچکترین اختلافی نیست این مرز بندیهای دروغین چیزی جز طرح سیاسی دشمنان ما نمی باشد .
شما نادر را از آن خود میدانید در صورتیکه دیگر هم میهنان شما نیز او را بزرگترین نابغه تاریخی میشمارند شما غاصب نیستید و ما هم حق شما را نگرفته ایم حق با هر دوی ماست .
چه برادر و خواهران هم خونی هستیم که وارث میراث اجداد واحد خود میباشیم .
تا تاریخ بیاد دارد ، تا زمانه به خاطر میسپارد از هم جدائی نداشته و نداریم این چنگال خون آشام دشمنان ماست که گلوی ما را میفشرد تا نغمه های دو گانگی و دشمنی از آن برخیزد .
ولی ما به زیر این چنگالهای خون آشام مقاومت میکنیم و از حلقوم خود ندای تجزیه سر نمی دهیم اما صداها هزار ایرانی بیدار در سینه خاک سرد خواهند خوابید و بلند گوی امیال دشمنان نمی گردند بگذارید پیش از این حلقوم ما را بفشارند .... بر بدنهای ما شلاق بکوبند ولی باز صدای رسا فریاد خود را به گوش تاریخ و نسلهای آینده میرسانیم که :
روزی فراخواهد رسید تا یکباره همه باهم فریاد اتحاد و هم آهنگی از سینه برکشیم و به سوی وحدت و عظمت بشتابیم آنگاه پرچم پر افتخار نادر بر سرهای ما سایه افکن خواهد شد و مجد و شرافت دیرین که خاص ملت ماست با زندگی ما و فرزندانمان قرین و توأم خواهد میگردد .
ای تاجیک :
تو که هنوز به زبان شیرین فارسی سخن میگوئی و پس از سالها اسارت بندهای کهن با روزگاران کهن را نگسسته ای تو در چه شرایط و به زیر سلطه چه دد منشانی زندگی میکنی یک افغانی به تو نزدیک تر است یا یک روس اسلاو .... ؟
یک پارسی درک میکند آمال و آرزو های تو را با یک غمول وحشی ....؟
یک بلوچ هم آهنگ آرزوهای خون تو است یایک فرد اسکیمو .... ؟
تو خود میدانی که ما چه میگوئیم تو آگاهی دلهای پردرد ما با تو چگونه شخن میگوید ما هم میدانیم که تو از پشت دیوارهای پولادین و از زیر چکمه های سرابازان خون آشام بیگانه چه پاسخ میگوئی ...... اما آماده شو تا نهضت مقدس ما سراسر فلات ایران را فرا گیرد و بیداری مردمان ایران زمین سدهای نفلق را بشکند .
پرده های تفرقه را در شعله های آتش خود بسوزاند و باز هم پرچم یگانگی را به اهتزاز در آورد .
.................
تو ای قفقاز ی : میبینی دشمن کلیه مواهب طبیعی و خدادادی را که از آن تو وملت تو است از سینه خاک سرزمین تو بیرون میکشد ..... بنگر که چگونه مار رافریب داده اند! به نامهای گوناگون مدتهاست بر شانه های ما شلاق ظلم میکوبند .
اما دیگر بس است بیش از این اسارت و خاموشی ممکن نخواهد بود بیش از این کور و کر نمی مانیم با جرئت و شهامت فریاد بر میداریم :
حقوق از دست رفته خود را میخواهیم میهن بزرگ و پر افتخار مارا آزاد کنید .
زنجیرهای اسارت را بردارید طوقهای عبودیت را پاره کنید این تنها خواهش ما نیست بلکه خواست ملت و فرمان خون ایراین است ملت ایران می خواهد مثل تمام ادوار تاریخ باهم مستقل و سربلند زندگی کند .
تو هم بدان هم میهن من .......... تو هم آگاه باش برادر قفقازی ....... حقوق از دست رفته تو تنها آن ثروت بیکرانی نیست که از سینه مرز و بومت بیرون میکشند حقوق از دست رفته تو میهن بزرگ و تجزیه شده ات میباشد .
شما ای دلیران کرد ........
فرزندان برومند میهن ـ شما که امروز بیش از هر گروه از مردم ایران مورد بغض و عناددشمنان هستید چه قدرت خون ایرانی و خلاقیت روح ایران در سینه هیا گسترده و بازوان توانای شما تجلی مینماید .
شما برادران و خواهران شرافتمند ما در سرزمینهای جدا شده و به زنجیرآمده چگونه زندگی میکنید ؟ ای مردان غیور وطن ....... در گوشه و کنار به زیر سلطه حکومتهای جابر بیگانه چگونه تیره ترین ایام را سپری میکنید .
با تمدن بیگانه و ددمنشانه آنها چه طور میتوانید هم آهنگی داشته باشید ؟ روح بلند پرواز قلب مملو از احساسات شما که کانون آئین میهن پرستی است چه رنجها و مشقاتی را که تحمل نمی کنید ......؟
شما چه زجرها و شکنجه ها که به نام داشتن عشق به میهن متحمل نمی شوید و چه اشکها که به یاد کشور بزرگ اسیر و زیست سرافراز از دست رفته خود نمی ریزید ؟ بیاد داریم که از صبحگاه تا دل شب سالهاست به نام عجم ! شما را زادگان مغول و تازیهای بیابان گرد به مسخره میگیرند روحی را که حاوی عظمت دنیای بیدار و عالم دانش بشری است با نیشخند های خود زجر و شکنجه میدهند .
ما میدانیم که چطور به هیچ چیز شما ابقاء نمیکنند و هر لحظه تازیانه های ظلم وعداوت بر پیکر عریان زن و فرزند شما کوبیده میشود مگر میتوان از یاد برد اقوامی که قرون متمادی است با ایرانی و خلاقیت خونش میجنگد اکنون با تمایل دشمنان اروپائی بر میلیونها ایرانی که اسیر شده سلاسل ظلم و خیانت آنها میباشند ظالمانه ترین حکومتها را تحمیل نموده اند .
این کاروان زنان اسیر شده و کودکان معضوم نیمه جان که به زیر شلاق دژخیمان ترک وعرب مجبور به ترک سرزمین اجدادی خود و مهاجرت به نقاط دور افتاده شده اند برای ابد لکه های ننگ تاریخ جهان محسوب خواهد شد .
چه کسی و چه مقامی حاضر است به این حقایق تلخ توجه داشته باشد ؟ چه کسانی میگذارند تا ما ببینیم که چگونه در ضمن این کوچها و مهاجرتهای اجباری بین راه هر روز و شب صدها کرد اصیل را از پای در می آورند و مخفیانه پیکر مردان دلیر و اندام این زنان شایسته ایرانی را به سینه خاک میسپارند .
اما خواهد رسید روزی که دست ملت ایران از آستین بر آید به مسببین این تیرگیها و بد سرشتی ها پاسخ دهد دلهای نا به یاد آن روزهای پر از عدل آینده می تپد اما برای یک انسان شرافتمند برای ایرانی که زبونی و بندگی را نتمی پذیرد :
انتقام مظهر عدل الهی است
پس خواهد رسید روزی که دست انتام ملت ایران پریشانیها و ماجراهای ننگین کنونی را پایان دهد دستی قوی که از آستین ملتی بیدار و کهنسال برخاسته است دستی قوی که مثل همیشه یکبار دیگر پیکر دشمنان ایران را خواهد کوبید .
شما مردان و زنان دلیر کرد را ندا میدهیم ـ نهضت مقدس میهن بزرگ ما به شما هشیار باش میگوید . آماده باشید .....
دیری نخواهد پائید که پیشاپیش صفوف مبارزین میهن پرچم افتخار ایران بزرگ را به سوی دورترین نقاط فلات به حرکت آورید . آن زمان نزدیک است که در کشاکش پرشکوه ترین رستاخیز ملی بازوان نیرومند شما زنجیرهای عبودیت را پاره کند
..............
هم میهن .....
آهنگ نبرد نواخته شد نهضت جاودانه میهن پرستی از قلب فلات بانک بیداری برداشت شما هم به نیروهای بیدار رستاخیز ملی بپیوندید .
شما هم ای زنان و مردان ایران ....... شما هم ای دختران و پسران سرزمین ما
بیائید تا همه برای عظمت ایران بزرگ برای تأمین زیست سرافراز ملت خود به پیش برویم .
این قضاوت ماست . قضاوت کسانی که به نیرنگ دشمنان واقف شده اند قضاوت فرزندان بیدار ایران که ملت و میهن خود را شناخته اند قضاوت آنان که تسلیم نیرنگ و افسون نمی شوند بلکه بیدارند و برای بیداری ایراین که باید هشیار و سر افراز گردد گام برمیدارند .
سالها بود که ما نیز در دلهای آکنده از غم و اندوه خود آرزوئی درک می کردیم آرزوئی بزرگ و پر افتخار همانطور که روح و خون شما مردان و زنان ایرانی مالا مال از این آرمانهای مقدس ایزدی است .
ماهم چون شما .... ماهم مثل همه بیم داشتیم که این آرمان و خواست این فریاد و آرزوی خون را بیان سازیم بیم داشتیم آنچه را که تاریخ ما بر ما میگوید و نیازی را که ملت ما درک میکند بگوئیم و حقوقی را که از ملت ما سلب نموده اند مطالبه کنیم .
در حالی که دیگر ملل با جسارت و بیشرمی برای غصب حقوق دیگر ملت ها گستاخانه مبارزه میکردند و میکنند .
ما بیم داشتیم که حق زندگی خود را مطالبه کنیم ولی ملتهای جابر و ستمگر که میلیونها مردمان اصیل مشرق زمین را فاقد هستی و حق حیات نموده اند .
مللی که صفحات تاریخ جهان را زا جنایات بیحد و حصر خود سیاه و ننگین ساخته اند خود را حامی عدالت ! مدافع آزادی ! و نجات ! ملل میشمارند .
تبلیغات متمادی دول ظالمی که بر گرده خرد شده ملت ما کاخ آقائی خود را استوار ساخته اند .
تلقینات شوم دستگاه های مخربی که سالهای متوالی است بر جامعه حکومت میکنند ؛ ملت ما را در سکوت مرگ باری قرار داده بود
ما این طلسم ترس و سکوت ـ جبن و هراس از اظهار حقایق را شکستیم .
ما سرپوش از روی آرزوهای ملت خود برداشتیم حجابها را به کنار زدیم دیوارها را فرو ریختیم .
خاکستر زمان را از روی آتش بیدار و ابدی خواسته های ملت خود زدودیم حقوق از دست رفته خود را با فریاد بلند و رسا خواستار شدیم نیازهای ملی را بدون هیچ تحریف و تغییری بیان کردیم آری هم میهنان .... بگذارید دشمنان ملت بزرگ ما دشمنان وحدت ایران کهن هرچه میخواهند بکنند .
بگذارید خونهای ما رابریزند ـ نفسهای ما را قطع کنند بدنهای ما را قطعه قطعه نمایند تا نهضت عظمت خواه ما نخستین قربانیهای خود را به پیشگاه تاریخ ایران تقدیم نموده باشد .
اطمینان داشته باشید که بر فراز جسدهای به خون خفته ما پایه های ایران واحد و نیرومند گذارده خواهد شد .
دیگر بس است دوران جدائی و تفرقه روزهای سیاه و ننگین کنونی باید به پایان رسد ملت بزرگ و جاوید ما زندگی شایسته خود را میخواهد .
ایران تجزیه شده ، ایران گرسنه ولخت باید جای خود را به ایران متحد ، ایران آباد و بی نیاز بسپارد .
لازم است همه ما ایرانیان به این حقیقت آشنا شویم که تأمین زندگی شرافتمندانه جز در پناه قدرت و نیروی شگرف ملی میسر نیست اتحاد و یگانگی ملت ایران می تواند چنین نیروی ملی را تجهیز کند پس ضروری است که قدرتهای متشتت ملت ایران را گرد آوریم .
همه باهم به گرد یک پرچم واحد حلقه زنیم تا با توانائی و نیرومندی به سوی آرمانهای ملت خود گام برداریم.
امروز میلیونها فرزند ایران بزرگ محکومند که مرگ و نیستی را استقبال کنند میلیونها زن و مرد ایرانی فدای امیال و هوسهای دول طماع و استعمار طلب اروپائی می شوند .
میلیونها کودکان ما به خاطر ارضای هوسهای گروهی غارتگر و دسیسه باز در سینه خاک ایران جای میگیرند .
حق زندگی ............ حق اظهار حیات ـ حق تمتع از مواهب طبیعی سرزمین ما را از ملت ما سلب کرده اند ایراین بر روی سرزمین زرخیز و پر ثروت خود لخت و گرسنه فجیع ترین مرگها را استقبال میکند نیروی بازو و قدرت تفکر و کار زنان و مردان ما به بیگاری مشتی غیر ایرانی در آمده است .
شلاق ظلم و جنایت به دست ظالمین و قهاران بیگانه پرست در آسمان ایران یکصدو پنجاه سال است که میگردد ، و بر گرده مجروح میلیونها ایرانی اسیر کوبیده می شود .
مردان نیرومندی که سروری و عظمت داشتند به زیر این تازیانه به گرده های مجروح خود برای به پا ساختن کاخ یغما گری بیگانه بار میکشند زنان شرافتمند ما ملعبه هرزه گریهای اقوامی میگردند که از انسانیت و اصول اخلاقی و زندگی طبیعی کوچکترین بوئی نبرده اند در سر تا سر این سرزمین وسیع روزی هزاران هزار مردمان آرمانخواه به نامهای گوناگون به قتلگاه فرستاده میشوند .
آتش جنگهای داخلی ....... نفاق و خویشتن کشی را در گوشه و کنار دامن زده اند ......
گرسنگی ، فقر ، پریشانی ، ضعف و تجزیه ، زبونی واسارت ـ اینها مظاهر زیست ننگینی است که به ملت ایران تحمیل نموده اند .
هم میهنان .......
خواست و تقاضای ما این است که نمیخواهیم از این پس ملت ایران شاهد این فجایع و مرگ تدریجی خود باشد .
ما میگوئیم باید ملت ایران حق آزاد زیستن متحد زندگی کردن و تأمین افتخارات را داشته باشند .
این تقاضا هرگز ادعای بی پا و یا التجاء و التماس مذبوحانه نیست این تقاضا خواست ایرانی و نیاز اجتناب ناپذیر تاریخ ایران است .
راه ملت ایران این است که اگر غاصبین و دول ظالم نخواستند که تقاضای ما را بر آورده کنند ...........
نخواستند که حقوق ما را محترم بشمارند ماهم جز برابر تاریخ و ملت خود در قبال دیگری وظیفه ای نداریم .
مبارزه و قدرت ملت ما تقاضای خود را بر آورده خواهد ساخت .
اکنون ما فریاد خود را برداشتیم ...... مکتب شجاع و با شهامت ما پرچم پر افتخاراین رستاخیرز ملی را در دست گرفت .
راهی که تاریخ گذشته ـ زندگی حال و نیاز آینده ملت ایران به ما نشان داده است طی می کنیم .
هدفهای عالی و آرمانهای ملی را با کمال شهامت مطرح میکنیم به کمک تاریخ و طبیعت برای تأمین وحدت ملت ایرانت مبارزه را ادامه می دهیم .
هیچ استدلال و منطقی نمی تواند ما را از طلب حقوق غصب شده ملت ایران باز دارد .
جنگ با تمام پلیدیها ، جبه های مخالف و دشمنان ایران را ادامه میدهیم دشمنان ملت خود را با صدای بلند می شناسیم .
اندیشه های پلید و تلاشهای منحرف سیاسی را به یکجا میگوئیم رشته های نفاق و جدائی را از بیخ و بن بر میکنیم .
محو فقر و گرسنگی ، تفرقه و پی خانمانی ، غارتگری و چپاول و آنچه را که مظاهر سیه روزی و انحراف زندگی ملت ایران است هدف های مبارزه مقدس خود میدانیم .
ایرانی .....
باید برسد روزی که در دامان ایران بزرگ ملتی سعادتمند و بی نیاز زندگی کند در ایران فردا خانواده های پریش و بی چیز اطفال معصوم لخت و گرسنه زنان سرگردان و بی خانمان مردان بیکاره و مجرد سیه روزی و خیانت ضعف و ناتوانی نباید دیده شود .
ملتی نیرومند ملتی واحد در سرزمین پر ثروت خود با شادی کار خواهد کرد .
خانواده های سعادتمند ایرانی ، در سرزمینی که مال آنهاست با افتخار زندگی میکنند سینه ستبر مردان نیرومند کانون پر ارزش ترین آرزوهای ملی آغوش گرم مادران جایگاه پرورش فرزندان دلیر و برومند خانواده های بی نیاز و آرمانخواه سنگرهای تسخیر ناپذیر سرافرازی ایران .......... اینها تظاهر زیست سرافراز فردای پر افتخار ما است .
اکنون ...... این نیروهای بیدار و دلیر کوششهای به جا و انحراف نا پذیر نهضت ملت پرستانه ما به سمت آرمان مقدس خود به پیش میروند تمام شما مردم ایران زمین ......... همه شما زنان و مردان ........ دختران و پسران ایرانی را ندا میدهیم که در این راه هم آهنگ شوید راهی که به سوی آرمان ملت کشیده می شود آرمانی که بر پرچمهای بر افراشته صفوف جوانان ایران نقش بسته است آرمانی که ما میگوئیم و شما میگوئید راهی که ما می پوئیم و شما می پوئید این است آنچه که ما میگوئیم و آنچه شما می خواهید :
فلات ایران به زیر یک پرچم