هفت پیمان

کیست؟ کیست که پیمان بسته با خدای خود، با خون خود، که مام میهن را تا واپسین دم پاس دارد؟ مرزها را از گزند اهریمنان در امان؛ همه جا، آنجا که کوههای قفقاز سر بر آسمان کشیده اند و آنجا که کف های خروشان کرانه ها برهم میلغزند؛ آنجا که کوهساریان هندوکوش بر دورنمای دره ی سند مینگرند و آنجا که کردان گرد تیسفون تاریخی را در بر گرفته اند.

کیست؟ کیست که میهن زیبا و بزرگ خود را همه جا از دشمنان خواهان است؟ ما!

کیست؟ کیست که بر آئین آزادگی، به تاریخ خویش برترین فرهنگ ها را آفریده و بر آئین انتقام، دشمنان ملت خود را خوار و ناچیز ساخته؟

کیست امروز از میان دشمنان، اهریمنان، با بانگ انتقام، با قلبی پر امید پیش می رود، بسوی زندگی سر افراز، بسوی عظمت و سروری؟ کیست که در انبوه بیگانگان، خائنان، خواب رفتگان فریاد بر می دارد انتقام، انتقام، انتقام؟ ما!

کیست که پاس می دارد خانواده را و آئین خانواده را؟ آنجا که مهر، ورجاوند پایه استوار بنای ملت را شالوده ریخته، آنجا که مهر، آدمیان را مردمی و مردانگی آموخته، آنجا که مهد پاکدامنی و پرورشگاه میهن پرستان است؟ کیست که آیین خانواده را میستاید؟ ما!

ایران! ایران! ایران! ای کشور آریان! نامت بجاست و مهرت در دل م. بدبخت تر از خائن تو اهریمنی نیست، خوشبخت تر از سرباز تو،شهید تو کیست؟

شادباد، شاد باد، شاد باشید ای شهیدان راه ایران که به قرن ها در دل دشت ها، کوه ها و دریاهای میهن به خون خود کفن پوشیده و خفته اید. نام شما و یاد شما، افتخار ماست و درس زندگی ما. کیست که برترین آرزوی خود را شهادت در راه ایران میداند؟ ما!

دشمن! ما به تو آبادانی آموختیم، تو میهن ما را ویران کردی، زیرا ویران کردت خصلت تو و آباد کردن سرشت ما ایرانیان است. اینک آماده گشته ایم به جنگ تو، به راه آزادگی خویش، تا برآوریم برترین آبادانی ها و فرهنگ ها را. کیست به راه ما –به رزم – به راه آزادگی، به راه آبادانی – به راه فرهنگ؟ ما!

ما جنگ را پذیره ایم تا هستی هست، زیرا که به جنگ هستی هست. کیست که ایمان دارد نه خانواده، نه زندگی، و نه آزادگی بپاست آنجا که نیست آمادگی برای جنگ؟ ما!

خدایا! فرهنگ ما با نام تو پدید آمد، خانواده های ما تو را ستایش کردند و تو میهن ما را از گزند اهریمنان نگه داشتی.

کیست که پیمان می کند با خدای خود تا:

بستاید خانواده را؟ ما!

جان بازد برای ایران؟ ما!

پاس دارد فرهنگ ایران را؟ ما!