یکی از زشتی های انقلاب در هر جای جهان، بر کشیدن فرودستان و فرو افتادن بزرگان و برگزیدگان است که منجر به جا به جایی نامتناسب آدم ها و منصب ها می گردد و در این آشفتگی اوضاع، فرصت طلبان و آدم های بی هویت و بی اصل و نسب نیز با سوء استفاده از هرج و مرج انقلاب، دست به عقده گشایی و تسویه حساب های شخصی زده و به ترور شخصیت اشخاص نامدار اقدام می ورزند و گاه با نوشته ها و سخنان بی پایه و مایه خود به تحریف تاریخ می پردازند. از جمله در آغاز انقلاب اسلامی، رهبران و مسئولان حزب پان ایرانیست از آسیب و گزند این قبیل شارلاتان های سیاسی در امان نماندند. یکی از کسانی که با زنده یاد محسن پزشکپور رهبر حزب پان ایرانیست اختلاف شخصی داشت و پای مبارزان حزب را با نامردی به میان کشید و تیغ به دست زنگیان مست داد ناصر انقطاع روزنامه نگار بود که در روزهای آغازین انقلاب از ایران گریخت و به دامان اربابانش پناهنده شد و همگام با دشمنان پان ایرانیست ها در داخل ایران به انتقاد از پزشکپور در رسانه های ماهواره ای پرداخت و کتابی نیز به نام "پنجاه سال با پان ایرانیست ها" را نوشت. این کتاب که به قصد بی اعتبار کردن رهبران حزب پان ایرانیست نگاشته شده بود با حمایت جمهوری اسلامی در ایران نیز چاپ و در سطح وسیع منتشر شد. ناصر انقطاع هرگز در حزب پان ایرانیست عضو نبود ولی در کنار مخالفان پزشکپور گام بر می داشت و در روزنامه رستاخیز تحت حمایت ساواک نیز قلم میزد. وی در این کتاب به موضوع بحرین و استیضاح دولت هویدا توسط فراکسیون پارلمانی حزب پان ایرانیست پرداخته و در کمال بی شرمی همان گونه که از او انتظار میرفت برای بی اعتبار کردن یکی از مبارزات غرور آفرین پان ایرانیست ها در جریان بحرین، مدعی شده که نطق آتشین محسن پزشکپور "فرمایشی" و به دستور دولت بوده است. گر چه حزب پان ایرانیست هرگز در مقام پاسخ گویی به این عنصر خود فروخته بر نیامد ولی این اتهام کثیف خیلی زود به رسوایی و افشاگری انجامید. آقایان دکتر ابوالفضل قاسمی مدیر کل وزارت امورخارجه وقت و اسدالله علم وزیر دربار شهادت دادند که سخنان و نوشته های ناصر انقطاع خزعبلاتی بیش نیست.
اخیرا نیز کتابی با عنوان "خاطرات دکتر امیر اصلان افشار" چاپ و منتشر گردیده که حاصل گفتگوی آقای دکتر علی میر فطروس با ایشان است که باید این اقدام میرفطروس را نیز خدمتی به تاریخ سیاسی ایران دانست. در سال های پس از انقلاب خاطره نویسی رجال سیاسی ایران گرچه گاه با تحریف هایی همراه بوده ولی به شناخت انقلاب ایران و ساختار اجتماعی و سیاسی دوران خاندان پهلوی کمک شایانی نموده است، از جمله خاطرات دکتر امیر اصلان افشار که شخصیتی فرهیخته و دیپلماتی میهن پرست می باشند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خاطرات دکتر امیر اصلان افشار به دلیل مشاغل مهمی که در وزارت خارجه داشته و سال ها سفیر ایران در کشور های اتریش و آمریکا و آلمان و مکزیک بوده و نیز ریاست شورای حکام سازمان بین المللی انرژی اتمی را داشته است، می تواند بر تاریخ راستین آن دوره بیفزاید. آخرین سمت ایشان رییس کل تشریفات دربار شاهنشاهی در آستانه انقلاب بود که بهتر از هر کس روزهای پایانی سلطنت محمد رضا شاه را در صداقت کامل بیان داشته است.
یکی از بخش های این کتاب به موضوع بحرین و جزایر سه گانه اختصاص یافته است. در این بخش موضع گیری فراکسیون حزب پان ایرانیست در مورد جدایی بحرین و سخنرانی شادروان پزشکپورمطرح شده و آقای دکترمیر فطروس پرسش می کند:
"س- در مخالفت با جدایی بحرین، نطق تند و پر شوری از طرف دکتر محسن پزشکپور (رهبر پان ایرانیست ها) در مجلس ایراد شد که خیلی مهم و جنجال بر انگیز بود. آقای ناصر انقطاع، از اعضای قدیمی پان ایرانیست، معتقدند که این سخنرانی پزشکپور "فرمایشی" و به دستور دولت بود... نظر شما در باره ی این نطق چه بود؟
ج– "پان ایرانیست ها" درست می گفتند، بحرین از بیش از 2000 سال پیش جزو خاک ایران بود، ولی چیزی که آن ها فراموش می کردند این بود که تا 150 سال پیش، افغانستان و بخشی از شبه قاره هند و خصوصا هفده شهر قفقاز هم جزو خاک ایران بودند، آیا برای پس گرفتن این نواحی ما جنگ صلیبی راه انداخته ایم یا مرثیه و آه و ناله می کنیم؟! "بنده اعتقاد ندارم که نطق تند دکتر پزشکپور در مجلس، فرمایشی بوده، ابدا اعتقادی به این حرف ندارم، به این دلیل روشن که اعلیحضرت از این نطق پزشکپور خیلی عصبانی شده بودند!"
می دانیم که آقای دکتر امیر اصلان افشار آجودان کشوری شاهنشاه و از همراهان و نزدیکان پادشاه بوده و در مواردی مورد شور و مشورت قرار می گرفته و نقل قول های ایشان با واقعیت منطبق است.
و اما... آنجا که به اظهار نظر آقای افشار در مورد پان ایرانیست ها و فراموشی آنان از هفده شهر قفقاز اشاره شده باید یادآوری گردد که ما پان ایرانیست ها هرگز جدایی قفقاز و افغانسستان و شبه قاره هند و هر وجب از خاک ایران را فراموش نکرده ایم ولی آقای افشار هم از یاد نبرند که هیچ یک از آن سرزمین ها با رای مجلس شور ای ملی از ایران بزرگ جدا نشدند...!!