تالشان جمهوری آذربایجان و آینده آن ها

بعد از فروپاشی اتحادیه شوروی برای اقوام بومی منطقه، از جمله برای ارامنه قره باغ و تالشان شرایط مناسبی فراهم شد که برابر منشور سازمان ملل بتوانند از حق حاکمیت ملی و تعین سرنوشت خود استفاده کنند. در سال 1993 تالشان یک بار سعی کردند، که مستقل بشوند، اما حکومت آذربایجان آن جمهوری نوپای آنان را نابود کرد.

 

اما ارامنه قره باغ توانستند تحت جنبش "آرتساخ" استقلال خود از جمهوری آذربایجان را تحقق بخشند. البته ارامنه استقلال خود را به آسانی به دست نیاوردند. آذربایجان علیه ارامنه آرتساخ جنگی سخت و نابرابری را شروع کرد. با این حال ارامنه پیروز شدند و استقلال خود را به دست آوردندو در این راه بهای سنگینی هم تا کنون پرداخته اند. از جمله کشتار ارامنه سومگایت، مراغه و افسرارمنی گورگن مارگاریان به دست افسر آذری و غیره.

 

اکنون پرسش این است که آیا تالشان همچون ارامنه قره باغ می توانند از حقوق خود استفاده کنند؟ علی اکرام همت اف رئیس جمهور تالش- مغان، که اخیرآ به ارمنستان سفر کرده بود، اعلام کرد: "تالشان از حداقل حقوق خود محرومند. آن ها حتی می خواهند به زبان مادری خود بنویسند و بخوانند. اما حکومت آذربایجان اجازه نمی دهد و آشکارا اعلام می کند که تالشان باید نابود بشوند. تالشان آینده ای ندارند باید از بین بروند". نویسنده برجسته تالشی الله وردی بیرامی در مصاحبه با رادیو تالشی برون مرزی ایران با اشاره به نظارت شدید دستگاه امنیتی باکو خاطر نشان کرد "در صورتی که تالش ها به روشی دمکراتیک خواستار حقوق خود باشند حکومت ضمن زندانی کردن و کشتن آن ها، چنان فضای رعب و وحشتی را ایجاد خواهد کرد تا بقیه صداها خاموش شود".

 

رئیس مجلس جمهوری تالش- مغان فخرالدین عباس زاده اخیرا با اشاره به مشکلات تالشان آذربایجان، گفت که بر اثر سیاست حکمومت جمهوری آذربایجان تعداد زیادی از جوانان تالش مجبور شدند به کشور های مختلف مهاجرت کنند. تقریبا دو دهه قبل ارامنه قره باغ درچنین شرایطی قرار داشتند. در زمان اتحادیه شوروی وقتی که شعار "برادری ملت ها" تبلیغ می شد، عده ای سعی می کردند که حقوق ارامنه را محدود کنند. بعد از فروپاشی شوروی نیز وقتی ارامنه مثل دیگر ملت ها سعی کردند، که مستقل بشوند و از حق حاکمیت ملی و تعین سرنوشت خود استفاده کنند، آذربایجان به آن ها حمله کرد. ارامنه قره باغ راه دیگری نداشتند. آن ها برای حفظ هویت خود و برای کسب استقلال می بایست مبارزه می کردند وگر نه مثل ارامنه نخجوان مجبور به مهاجرت می شدند. اگر تالشان آذربایجان هم مبارزه نکنند، سرنوشت آن ها مثل ارامنه نخجوان می شود.

 

اگر در زمان جنبش "آرتساخ" ارمنستان و جامعه ارامنه خارج از کشور به ارامنه آرتساخ کمک پولی، نظامی و معنوی می کردند، تالشان آذربایجان نیز می توانند از جامعه تالشان خارج از کشور و جامعه بین المللی کمک بگیرند. البته تالش ها با نفوذتر از جامعه ارامنه خارج از کشور می باشد. در حال حاضر آمریکا و اورپا به الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان به شدت انتقاد می کنند، چون که علی اف حقوق ملت های بومی را نقص می کند، درآمد نفت برای نگهداری رژیم دیکتاتوری خود استفاده می کند. سپس کم کم علی اف از جامعه بین المللی دور می شود. سازمان های بین المللی به نقص حقوق ملت های بومی در آذربایجان، فشارهای خود را افزایش خواهند داد. در ترکیه مشاهده می شود که برای اقلیت ها شرایط مناسبی فراهم می کنند. یعنی سازمان های بین المللی اکنون به ملت های بومی حمایت می کنند، که بتوانند از حقوق خود استفاده کنند. ملت های بومی آذربایجان، تالشان، لزگی ها، تات ها، آوار ها هم می توانند از این فرصت استفاده کنند. از لحاظ تعداد جمعیت تالشان بیشتر از ارامنه قره باغ هستند. در آذربایجان در حال حاضرحدود 1 میلیون تالش زندگی می کند و امکانات مردمی آن ها بیشتر از ارامنه قره باغ است.

 

در اوایل جنبش "آرتساخ" ارامنه قره باغ از حمایت جامعه و سازمان های بین المللی محروم بودند، ارمنستان هنوز مستقل نبود، آمریکا و اوروپا به مسائل منطقه زیاد توجه نمی کردند و ارامنه قره باغ مجبور بودند مسائل خود را تنها حل کنند. اما در حال حاضر برای تالشان شرایط مناسبی فراهم شده است، که با حمایت از غرب بتوانند از حقوق خود استفاده کنند و زبان و فرهنگ خود را حفظ بکنند. و برای رسیدن به این هدف، تالشان باید در آذربایجان و در سازمان های بین المللی برای حقوق خود مبارزه سیاسی بکنند. می خواهیم حرف علی اکرام همت اف یاد آوری کنیم: "بین جوانان ما هویت ملی زنده می شود. دیگر نمی نوانند جلو ما باستند. ما به تالشی صحبت خواهیم کرد و برای استقلال ما مبارزه می کنیم". یعنی تالشان و دیگر اقلیت های قومی آذربایجان می توانند با راه مسالمت آمیز طبق قوانین بین المللی به حقوق دمکراتیک خود برسند.

 

در قرن 21 دیگر ملت ها نمی توانند با حقوقی نابرابر تحت حکومت های دیکتاتوری و شوونیستی زندگی کنند. در چنان کشور هایی خطر نابود شدن زبان و فرهنگ و هویت ملی اقوام بیشتر از هرجایی وجود دارد. همه ی اقوام جهان، از جمله اقوام بومی قفقاز مثل تالشان، لزگی ها، تات ها و آوار ها هم حق دارند از حقوق خود استفاده کنند. تاریخ نشان می دهد، اگر تالشان خواسته ای ملی داشته باشند با گرد آمدن در یک تشکیلات سیاسی می توانند خواسته خود را به جامعه و سازمان های بین المللی ارایه کنند.

 

آذربایجان نسبت به سازمان های بین المللی تعهدات جدی دارد و نمی تواند آنها را اجرا نکند. مثلا در ترکیه کردها حزب ملی خود را تشکیل دادند، در انتخابات شرکت کردند و می توانستند با راه سیاسی مشکلات خود را حل کنند. آن ها در ترکیه قدرت دارند و حکومت مجبور است با آن ها مذاکره کند. تالشان هم باید با راه سیاسی، طبق قوانین آذربایجان حرکت کنند. آن ها باید تشکیلات سیاسی و جامعی تشکیل بدهند و در حوزه سیاسی برای برای حقوق خود مبارزه کنند. اگر رژیم الهام علی اف اجازه نمی دهد، تالشان می توانند تشکیلات خارج از کشور تشکیل بدهند. برای این هدف غرب می تواند کمک مالی هم به تشکیلات تالشی اختصاص دهد. آن ها می توانند به سازمان های بین المللی در مورد مشکلات خود ارایه کند. تا حکومت آذربایجان نتواند جامعه بین المللی را فریب بدهد و بگوید که در کشور همه چیز خوب است و اقلیت ها هیچ مشکلی ندارند.

 

بلاخره تالشان برای سازماندهی جنبش ملی می توانند از فن آوری قرن 21 هم استفاده کنند. آذربایجان دیگر نمی تواند بگوید که در کشور همه چیز خوب است و اقلیت ها هیچ مشکلی ندارند. همه به وسیله اینترنت اطلاعات دارند. ملت تالش در حال حاضر یک فرصت تاریخی دارد تا هماهنگ با جامعه بین المللی و با کمک همسایگان خود برای حل مشکلات ملی خود قیام کند. روشن فکران و فعالان تالش هم باید این جنبش را متحد کنند، همانگ کنند و با جبهه مشترک ملی برای حقوق خود مبارزه کنند. مهم این است، که جنبش تالشی دیگر وجود دارد و آن را فعالان وطن پرست ملی رهبری می کنند. فقط باید متحد بشوند و مبارزه کنند.

 

 

منبع: www.oratert.com/persian