گربه سیاه روی شیروانی داغ خانه ما

خبری در رسانه ها منتشر شد، مبنی بر اینکه خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی سازمان فلسطینی حماس با ارسال نامه ای برای  رئیس جمهور ایران، به تشریح اقدامات اخیر صهیونیست ها علیه فلسطینیان پرداخته و از ایران درخواست حمایت و پشتیبانی بیشتر کرده است .

این خبر شما را شگفت زده نکرد  ؟  راستی این به اصطلاح رهبر سیاسی با چه پروایی به حمایت مجدد ایران دل بسته و دست گدایی دراز میکند ؟ اگر دچار آلزایمر مصلحتی شده لازم است به یادش آوریم که چه بی شرمانه به برادران حامی اش پشت کرد و میزبانش را در میان خون و آتش رها نمود و همساز با آشوبگران وارداتی و دمخور با تروریست پروران گردید :

1 -  در پی درگیری های سوریه آقای مشعل که به فرصت طلبی  شهرت دارد به گمان این که خاور میانه را کشتی بانی دیگر از نوع  برادران اخوانی هدایت خواهند کرد در کمال وقاحت رسم وفاداری را از یاد برد و نمکدان مردم سوریه  را بر زمین کوبید و به  رجب طیب اردوغان و محمد مرسی سر سپرد و یاران دیروزش را در بین گرگها رها کرد .

2- قطر از جمله کشورهایی است که مصلحت سیاسی اش را در لاس زدن با اسراییل و دوری از ایران تشخیص داد ودر این راه به یار گیری پرداخت و تور هایی فرا روی فرصت طلبان  ، مزد بگیران و سوداگران سیاسی  بی نام و نشان گسترد .شگفت آن که خالد مشعل مانند سایر گروهک های بی هویت  که شامه تیزی در مورد دلار های نفتی دارند به دام افتاد وآستانه بوس این درگه گردید  ..

3 –  رجب  طیب اردوغان   که تازه  سری در بین سرها در آورده  واز  بوی بهار عربی  سر مست شده بود ، مستانه و غافل از مکر یار ، خالد مشعل را به آغوش کشید و این بیچاره نیز ارباب جدید را ستود و عنوان  " رهبر جهان اسلام " را شایسته اش دانست و با اردوغان در قتل عام مردم بیگناه  همدست و هم آوا شد .

4 – غرق شدن در پول قطر وفرو رفتن در  آغوش مرسی و اردوغان   ، آقای خالد مشعل رییس دفتر سیاسی سازمان فلسطینی حماس را آن چنان از خود بی خود کرد که حضور تکفیری ها و تکه پاره شدن بدن برادران مسلمانش در سوریه را که گویا " خط مقدم  جبهه "   نامیده میشد نادیده گرفت و به توصیه های مردم فلسطین و حرمت خون های بر زمین ریخته شده  اعتنایی نکرد و به صفی که ملقمه ای از تازه به دوران رسیده های سیاسی بود پیوست  .

اما   در پایان سه سالی که  ویرانی های فراوان وکشتار های بسیار و انفجارهای وحششتناک و آوارگی ملیونی مردم بی پناه روی داد اتفاقاتی نیز  به وقوع پیوست که آقای مشعل را از مستی به در آورد از جمله  :  محمد مرسی به قفس رانده شد – پادشاه قطر با کودتای آرام فرزندش به پستو هدایت گردید – رجب طیب اردوغان سرخورده از تلاش های بیهوده برای برکناری اسد ، سر در لاک فرو برد و در این میان اسراییل از فرصت های به دست آمده  سود برد و به بهانه ناپدید شدن سه نظامی اسراییلی بر حماس و فلسطینی ها تاخت  و خون همرزمان خالد را بر زمین ریخت اما  صدایی از ولی نعمت های جدید  آقای خالد مشعل در نیامد  .

 وقاحت از اینجا آغاز میشود که خالد مشعل  رو به سوی رییس جمهوری ایران آورده و تقاضای یاری نموده است .....!!

 البته  ازمشعل جزاین انتظاری نبود او نیز مانند یاسر عرفات سیاست دودوزه بازی  و خیانت به دوستان را پیشه خود قرار داد  . اما آقای روحانی به عنوان رییس جمهور جمهوری اسلامی باید گول این رهبران نمک ناشناس را نخورد رییس جمهور حق ندارد از کیسه ملتی که نا خواسته به طوفان حوادث سپرده شده دیناری به این مفت خورهای راحت طلب بپردازد . رییس جمهور فراموش نکند که در تجاوز صدام به ایران فلسطینی ها بر روی سربازان ایرانی آتش گشودند . ما که از یاد نبردیم امید واریم رییس جمهور نیز  فراموش نکرده باشد که یاران آقای خالد مشعل به هنگام مرگ صدام دشمن قسم خورده ایران عزای عمومی اعلام کردند . راستی چرا  قصه تلخ بی  وفایی ها  که در شرایط مختلف تکرار شده درس عبرتی برای سیاستمداران ما و وزارت خارجه جمهوری اسلامی  نمیگردد ؟ راستی چرا ایران آزاده ، ایران بشر دوست ، ایران صلح طلب  را وارد توطئه های از پیش طراحی شده کرده اید ؟. اگر خود را نماینده مردم میدانید بدانید ملت ایران از ورود به جنگ های فرقه ای ومذهبی و منطقه ای بیزار است . کشور رااز این مهلکه خارج کنید .

 آقای رییس جمهور شما لااقل میدانید که حضور سلفی ها و القاعده و داعش وووو واکنش به چه جریانی است . این بهانه را از دست همسایگان ما بگیرید . ملت ایران قرنها ست که در سرزمین خود  با تفاوتهای مذهبی و فرقه ای و زبانی اقوام  کنار آمده و با همسایگانش مشکل دین و آیین نداشته است . به فرهنگ و آیین ایرانیان باز گردید و بر اندیشه ها احترام بگذارید  . سی وپنج سال بر یک اندیشه تکیه کردن و دیگران را از خود راندن چه سودی برای ملت ایران داشته  جز ایجاد فرصت های طلایی برای دشمنان ایران  و آب به آسیاب جنگ افروزان ریختن  ؟

 بدون تردید نه تنها شعارهای تدبیر و تعدیل شما در یک خاور میانه به خون نشسته وآتش گرفته تحقق پیدا نخواهد کرد بلکه جنگ های فرقه ای و مذهبی روزگار همه را به تباهی خواهد کشانید . باید قبل از هر اقدام به خاموش کردن آتشی که دارد همه جا را به کام خود میکشد بپردازید . یادتان باشد که صدور انقلاب اسلامی سر آغاز بد مستی همسایگان شد وفرصت لازم را برای بحران سازان و جنگ آفرینان فراهم ساخت . هشت سال حضور در میدان جنگ و سپس سالها نبرد در جنگهای روانی و غیر متقارن شرایط لازم را برای دشمنان ایران آن گونه مهیا ساخت که امروز دیگر هر رهگذر بی مقداری هوای  پرتاب سنگ به خانه شیشه ای ما را در سر دارد . یکی از آن رهگذران آواره گربه سیاهی است که جسورانه روی شیروانی داغ خانه ما ظاهر شده  . این گربه اصل و نسبی ندارد . از آمیزش گرگ بیابانی و سگ آواره به دنیا آمده و از شیر نفت صحرا نشینان تغذیه شده و در دامان آنهایی که پرچم شان را لگد مال کردید  پروریده گشته است . این گربه سیاه با همه کوچکی جثه  از دهانش آتش می بارد . پنجه هایش به خون کبوتران بیگناه آلوده است . اگر خوراکش را قطع کنند به سرعت میمیرد . اینک باید به گونه ای تدبیر به کار رود که در پایان بخشیدن به خشونت ها و خون ریزی ها نیز پیشگام باشید و به فرمان تاریخ  صلح و برادری و همزیستی مسالمت آمیز را در داخل و خارج کشور پیشه کنید  . در جمهوری اسلامی  جریان گلف استریمی وجود دارد که با همه آلودگی و فساد بر طبل جنگ می کوبد و اقتدار ملت ایران را به بهای قدرت کاذب چند روزه فروخته است . ایران را از چنگال خالد مشعل های درونی و بیرونی خارج کنید .  این مهم از شما ساخته است . تنها در پناه صلح و امنیت منطقه است که استعداد های نهفته این ملت شکوفا میگردد .

منوچهر یزدی

تهران

هفتم تیر ماه 1393