کوبانی و تماشاچیان

کوبانی در شمال غربی منطقه شیران یکی از غربی ترین شهرهای کرد نشین فلات ایران است. این شهر کوچک در شمال سوریه و در مرز ترکیه درگیر نبردی نابرابر با داعش است. علیرغم دفاع جانانه ای که کردهای کردستان عراق و سوریه از تعدادی از شهرها در برابر متجاوزان داعش کردند، کوبانی به علت دوری از دیگر شهرهای بزرگ کردنشین و سد بودن مرز ترکیه، برای دفاع عمدتن متکی به نیروهای مردمی است که بسیاری از آنان زنان و دختران می باشند. نابرابری سلاح و نفرات مدافعان را ناگزیر به حملات تدافعی انتحاری در برابر متجاوزان کرده است. فرمانده مدافعان شهر می گوید: «جهان تنها در حال تماشای جنایات این هیولا است که همه از جمله کودکان را می کشد، اما ما تا پایان مبارزه خواهیم کرد.»

 

حال این تماشاچیان متمول و مقتدر که هر کدام به نوبه خود پرچمدار انسانیتند که هستند؟
نخست ترکیه است. همسایه شمالی که دولت آن نفت قاچاق از داعش می خرد، راه انتقال بخش عمده ای از پول و سلاح و نفرات به قلمرو داعش است و همزمان با قوای نظامی خود جلوی کمک رسانی به کوبانی و حسکه را گرفته است. عبدالله اوجالان رهبر حزب پ ک ک اعلام کرده است که چنانچه دولت ترکیه همچنان مانع کمک رسانی به کوبانی شود مذاکرات با این دولت را متوقف می کند. ترکیه در میان فاجعه انسانی سوریه و عراق و به ویژه مناطق کرد نشین آن ها به دنبال چیست؟ نسل کشی کردهای ایرانی تبار همانند نسل کشی ارامنه ولی این بار به دست داعش! نابود کردن پناهگاه های کردهای ترکیه در سرزمین های کردنشین مجاور و کاهش توان آن ها در داخل مرزهایش! زمینه سازی برای بی حاکمیت شدن و خالی شدن سرزمین های مجاور و توسعه ارضی به خصوص در مناطق نفت خیز شمال سوریه و عراق و تحقق رویای خلافت اسلامی در حداقل بخشی از قلمرو خلافت عثمانی سابق!

 

سپس کشورهای عربی هستند که در این وانفسای مرگ و زندگی مردم بی پناه کوبانی، در اخبار مربوطه سعی در جا انداختن نام عین العرب به جای کوبانی دارند. گویا اگر این شهر به این نام نامیده شود تهدیدات ناگهان رفع شده و داعشیان محو می شوند! در هیچکدام از صفحات تارنماهای مبلغ فدرالیسم و تجزیه طلبی که از سوی برخی کشورهای عربی و غربی پشتیبانی می شوند و در آن ها همواره شعارهای حمایت ملل تحت ستم کرد و عرب و... از یکدیگر دیده می شود، نشانی از حمایت این ملل از مردم کوبانی دیده نمی شود! گویا آن ها نیز مانند مدعیان خلافت عثمانی منتظر پاکسازی قومی کردها به دست داعش هستند تا کشور مورد نظرشان بزرگ تر شود.

 

مسیر ترکیه و برخی همسایگان عرب سوریه و عراق باز خواهد بود تا طالبان پاکستان و افغانستان که با برادران داعشی خود اعلام همبستگی و همکاری کرده اند به این منطقه سرازیر شوند. طالبانی که امریکا و قطر و ترکیه به آن ها رسمیت دادند، دفتر نمایندگی در اختیارشان گذاشتند و باب مذاکره با آن ها را باز کردند.

 

بعد از آن حاکمیت فرقه ای ایران است که صدا و سیمای آن پوشش کاملی از جنگ اسرائیل و فلسطینیان غزه ارائه کرد و دیگر نهادهای آن از رساندن تدارکات، امداد رسانی و بازسازی غزه با فاصله دو برابر و موانع بیشتر لحظه ای کوتاهی نکردند ولی نوبت به شن زدگان زابل و زلزله زدگان ایلام و محاصره شدگان کوبانی که می رسد دیگر از آن پوشش کامل و دائم خبری نیست!! در منطقه آنچه اهمیت دارد تنها بقاع متبرکه است نه جان میلیون ها ایرانی تبار که بسیاری از آن ها معتقد به همین بقاع هستند. در اخبار صدا و سیما هنگام نام بردن از دولت اسلامی عراق و شام دقت و تاکید می شود که از عبارت گروه تکفیری بعثی استفاده شود. شاید می پندارند اگر این گروه به این نام نامیده شود ناگهان دستی از غیب بیرون می آید و مانند صدام حسین بعثی، آل داعش را سرنگون می کند!

 

روسیه یکی دیگر از تماشاچیان است. متحد سوریه ولی غایب. نقش پیش گیرانه ای که حکومت سوریه از روسیه انتظار داشت ایفا نشد. آیا روسیه توان اجرای تعهدات نظامی امنیتی خود در قبال سوریه را ندارد؟ آیا درگیری در شرق اکراین فرصتی برای روس ها برای کمک به متحد سوری خود باقی نگذاشته است؟ آیا روس ها منتظرند تا موقعیت و توافقات خود با سوریه را به بالاترین قیمت واگذار کنند؟ آنچه مشخص است اینست که برای روس ها کشورگشایی در شبه جزیره کریمه و حمایت از روس تباران اکراین نسبت به اجرای تعهداتشان در قبال کشوری چون سوریه اولویت دارد.

 

دیگری کشورهای غربی هستند که بالاخره سه سال پس از ظهور داعش ائتلافی برای مقابله با آن تشکیل داده اند. حدود دو سال پیش ائتلاف امریکا و فرانسه برای نابودی القاعده مغرب اسلامی در شمال کشور افریقایی مالی تشکیل شد و اجازه حیات و عرض اندام به آن گروه را برای بیش از سه ماه ندادند. کشورهایی که بسیاری از نیروهای تخصصی داعش از آن کشورها به قلب خاورمیانه اعزام شده اند، شکل گیری داعش به هر کیفیتی برای این کشورها چندین فایده دارد. خروج اسلامی های مشکل ساز و خرابکاری و جهاد در خاک کشورهای دیگر. سرازیر شدن بخش عمده ای از نفت و گاز خاورمیانه به سوی غرب به صورت قاچاق و با کمترین قیمت. فروش اسلحه. بهانه برای حضور نظامی در منطقه. خارج کردن منطقه از نفوذ سنتی ایران.

کشورهای غربی با سلاح های مدرن و انواع پهبادها می توانند به هر نقطه ای از هر کشوری نفوذ کنند و هر عملیات غیر ممکنی را به انجام برسانند ولی از متوقف کردن نسل کشی ایزدی ها و مهار پیشروی متجاوزان داعش به شهر کوچک کوبانی ناتوانند! حملات کنترل شده و محدود کننده نیروهای ائتلاف نمایشی است و تهدیدات را از میان نمی برد. کارنامه ناتو، سنت کام و نیروهای ائتلاف همان است که در جنگ بوسنی و افغانستان و سومالی دیدیم. مهم برای آن ها ماندن در این منطقه است و بردن منابع انرژی و معدنی و جلوگیری از شکل گیری دوباره مناسبات و قدرت های اصیل که زیرشاخه های ملت بزرگ ایران هستند و در نهایت خالی کردن منطقه از جمعیت و حاکمیت تا جا برای پر شدن وسیله قدرتی توافقی هموار شود.