از هنگامی که قدرت های جهان، بحران خاورمیانه را رقم زدند مشخص بود که این رشته با توجه به ماهیت بحران سر دراز دارد و اینک که پدیده داعش از میان خون و آتش سر بیرون آورده باید منتظر اثرات شوم آن بود. داعش میوه تلخ درختی است که سازمان های امنیتی موساد و سیا و ام آی 6 با کمک مالی عریستان و قطر در سوریه کاشتند تا ظاهرا دولت بشار اسد را از پای در آورند ولی سرعت رشد این نهال وحشی به گونه ای بود که تتمه آبروی غرب و یاران گوش به فرمانش را در سراسر جهان بر باد داد و معلوم نیست چه مدت زمان و تحت چه شرایطی طول خواهد کشید تا آب رفته به جوی باز گردد و آمریکا بتواند جهان آزاد را به دموکرات بودنش و حمایت از حقوق بشر که بر طبل آن می کوبید قانع سازد. بدین منظور نمایش مضحکی را با جنجال و هیاهوی بسیار به معرض دید جهانیان گذاردند و آن ائتلاف ضد داعش با همکاری داعش آفرینان بود...!!
اینگونه بازی های سیاسی شاید برای مردم دور از منطقه و کسانی که صابون حقوق بشر غرب به رهبری امریکا به بدنشان نخورده قابل تماشا باشد ولی برای مردم خاورمیانه که بیش از سه دهه در آتش توطئه های غیر انسانی نفت خواران و اسلحه فروشان می سوزند و هر روز نظاره گر پرده های جدیدی از نمایش خونین بهار عربی و حکومت های فرقه ای و جنگ های تحمیلی می باشند جز فریبی بیش نیست.
مردم منطقه آنقدر دروغ شنیده اند و توطئه دیده اند و طعم تلخ نابرابری و فقر و استبداد را چشیده اند که می دانند مهره های چیده شده در خاورمیانه جز برای دوام حکومت های غیر مردمی خود، در هیچ ائتلافی شرکت نمی کنند. مردم می دانند که ائتلاف ضد داعش از بنیاد بی اعتبار است زیرا برای قلع و قمع عده ای تروریست اجاره ای کافیست تا جیره این مزد بگیران خون آشام قطع گردد. کافیست پایگاه های تربیت این وحوش از ترکیه بر چیده شود. کافیست دولت های غربی دست از سر مردم سوریه بردارند. کافیست مانع مقاومت های مردمی نشوند.
مردم منطقه ماهیت همه این رفت و آمد ها و کنفرانس ها و نشست ها و ائتلاف های مسخره ضد تروریست را می شناسند. مردم می دانند چه دولت هایی آب به آسیاب حکومت های فرقه ای روانه کرده اند. مردم دریافته اند که داعش برای جلوگیری از خشم ملت ها و اتحاد اقوام ستم دیده پروریده شده است تا رنج استعمار و استبداد را از یاد ببرند، تا از حرکت و تلاش برای رسیدن به حاکمیت ملی و استقرار قانون باز مانند.
مردم می دانند که حکومت های منطقه بازیگران شطرنج سیاسی بیش نیستند که اگر از ادامه بازی سر باز زنند به سرنوشت شوم رهبرانی که با خفت از صحنه رانده شدند دچار خواهند شد و بدین گونه است که مردم احساس می کنند از دو سو مورد هجوم و ستم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی قرار گرفته اند. سرکوب از داخل و غارت از خارج و شگفت آنکه این تراژدی دردناک و اسفبار در داخل با نام خدا، کتاب آسمانی، عدالت دینی و مردم سالاری انجام می شود و در خارج با نام حقوق بشر و دموکراسی صورت می پذیرد. ترکیه اخوان المسلمی همان اندازه از حربه دین علیه مسلمانان همجوار خود بهره می برد که عربستان از اسلام وهابی استفاده ابزاری می کند. قطر به آن اندازه در پرورش تروریست هزینه می کند که اسرائیل به سازماندهی آنان می پردازد. آمریکا همان اندازه به حقوق بشر بی اعتناست و سیل خون انسان های بی گناه را در عراق و سوریه و لیبی و مصر و یمن و افغانستان نمی بیند که اسرائیل در غزه!!
بنابراین هنگامی که کوبانی در محاصره وحوش داعشی قرار می گیرد واکنش سریع از سوی ائتلافیون صورت نمی پذیرد، زیرا برنامه حذف و نابودی تروریست ها از ابتدا در برنامه آنان قرار نداشته و ندارد بلکه هدف محاصره بشار اسد و به زانو در آوردن مردمی است که پای حکومتشان ایستاده اند تا کشورشان به روزگار لیبی و مصر و یمن ننشیند. اما ائتلافیون در نقطه ای که شکست خورده اند نیروی پیاده نظام داعش را هدایت می نمایند و به بهانه تروریست های داعش مواضع ارتش سوریه و زیر ساخت های اقتصادی آن کشور را بمباران می کنند تا انتقام شکست و رسواییشان را بگیرند.
این هدف با قربانی کردن زنان و کودکان و مردم غیور کرد کوبانی میسر است. کوبانی در برابر چشمان منتظر برادران کرد خود در ترکیه که آماده رزمند به مسلخ فرستاده می شود. اردوغان اخوان المسلمی مانع کمک و یاری کردان ترکیه به کوبانی می گردد تا سرسپردگیش را به مافیای سرمایه داری ثابت کند. اما کوبانی با غیرت و همت در برابر یک جهان دروغ و فریب می جنگد و از ناموس و سرزمینش دفاع می کند و تا آخرین نفر در جنگ تن به تن به مصاف داعش و داعش پروران می رود تا به دنیا فریاد بزند که نفرت انگیز ترین سیاست های زمانه به دست دولت های ترکیه، عربستان،اسرائیل و آمریکا در کوبانی شکل گرفته است.
اما این داستان با این خباثت پایان نمی یابد... اردوغان که توهم خلافت عثمانی مست و بیقرارش کرده تاوان این خوش رقصی هایش را خواهد داد همان گونه که قذافی داد... شیخ عربستان گاو شیرده غرب، رسوای سرگردان، به همان زباله دانی فروخواهد غلطید که مرسی فرو رفت. و اما نتانیاهو که در پی دیوار امن دست به پرورش ابوبکر بغدادی می زند از این آتش در امان نخواهد ماند. او در اسرائیل در وطنش تنهاست! نتانیاهو مرد زمان جنگ است؛ او در دوران صلح حرفی برای گفتن ندارد اما اکثریت مردم اسرائیل حرف های زیادی در صلح برای جهانیان دارند. چهره زشتی که رهبران تندرو اسرائیل از این کشور ساخته اند دیر یا زود مردم خشمگین را وادار به تصمیمات درخور خواهند نمود و آرامش و امنیت را که دهه ها از این کشور رخت بر بسته به این سرزمین کهن باز خواهند گردانید زیرا اگر اندیشه جنگ افروزی بر حاکمیت اسرائیل همچنان تدوام یابد باید منتظرروزهای پر التهاب و سختی باشند، باید لهیب آتشی را که برپا کرده اند پذیرا باشند. تروریست پدر و مادر ندارد؛ دوست و هم پیمان نمی شناسد؛ فراموش کار است و وعده های سیاسی را از یاد می برد؛ حتی وعده های شیرین پدر بزرگ را...!!